مهدی اعتمادفر که متولد 1335 در تهران است با 14 سال سابقه کوهنوردی نخستين و تنها کوهنورد ايرانی است که موفق به صعود تمامی قله های بالای هفت هزار متر اتحاد جماهير شوروی سابق شده و نشان پلنگ برفی را دريافت کند.
مهدی اعتمادفر از سال 1358 و بعد از اتمام سربازی کوهنوردی را شروع کرد و تا سال 1378 حدود چهار پنجم قلههای ایران را فتح و بسیاری از غارهای موجود در کشور ایران را پیمایش کرد. و پس از آن با هزینه های شخصی شروع به فتح قلههای خارج از ایران کرد.
ولی اتفاقی که در دنیای کوهنوردی جهان بازتاب خوبی داشت، فتح سه قله بالای 7000 متر در تاجیکستان بود.
قلههای فتح شده
قله اسماعیل سامانی در سال ۱۳۷۸
–بلندترین کوه کشور تاجیکستان
–یخچال های طبیعی در دامنه
–7495 متر
کورژنفسکایا در سال ۱۳۷۸
–7105 متر
–بلندترین قله منطقه پامیر
قله پوبدا (جنکش چاقو سو)
–7439 متر
–بلندترین کوه قرقیزستان
قله ابن سینا (لنین)
–7134 متر
–دومین قله مرتفع تاجیکستان و قرقیزستان
قله خان تنگری
–7010 متر
–بلندترین قله در رشته کوه تیان شان
قله برودپیک ( کی 3) در سال ۱۳۸۳
–8051 متر
–شمال شرقی پاکستان
قله گاشربروم ۱ ( کی 5 ) در سال ۱۳۸۶
–8080 متر
–واقع در رشته کوه هیمالیا
او با هزینه شخصی و در طی 40 روز توانست سه قله دوشنبه (7005 متر)، کورژنفسکایا (7105 متر) و قله اسماعیل سامانی (7495 متر) را فتح کند.
وی در یک گزارش اعلام کرده بود که هزینه هر سه صعود چیزی حدود 2500 دلار بود.
این کوهنورد با تجربه ایرانی بارها برای صعود به قلههای بیش از 8000 متر تلاش کرده است.
در تابستان سال 83 به همراه کوهنورد نامی دیگر ایران، امیرحسین جابر انصاری، به قراقروم رفت توانست به قله های برودپیک که ارتفاعی حدود 8046 متر (دوازدهمین کوه بلند دنیا) صعود کند.
در سال 85 باز هم به همراه امیر حسین جابر انصاری در پی تلاش برای صعود به قله دائولاگیری به نپال رفت ولی در 200 متری قله و به دلیل شرایط نامساعد جوی، مجبور به توقف صعود شد.
و در تابستان سال 86 توانست به گاشربروم یک با ارتفاع 8080 (یازدهمین کوه بلند دنیا) که در سال 82 محمد اوراز جان از دیگر کوهنوردان با تجربه ایرانی جان خود را هنگام صعود از آن از دست داده بود، صعود کند.
نشان پلنگ برفی
نشان پلنگ برفی یک جایزه ای بود که شوروی پیشین برای کوهنوردان در نظر گرفته بود. برای دریافت این جایزه، کوهنورد باید تمامی قلل بالای 7000 متر در منطقه شوروی پیشین را فتح می کرد. سه تا از این قلهها در منطقه پامیر تاجیکستان قرار دارند. سه قله اسماعیل سامانی (7495 متر)، قله کورژنفسکایا (7105 متر) و قله ابن سینا یا لنین (7134 متر) روی مرز قرقیزستان و تاجیکستان قرار دارند. دو قله دیگر در این لیست در منطقهای به نام تیان شان قرار گرفتهاند. دو قله خان تنگری (7010 متر) در قرقیزستان-قزاقستان و جنگش چاقو سو (7439 متر) در قرقیزستان-چین هم در کنار قلل دیگر در این لیست قرار دارند.
نشان پلنگ برفی توسط ولادیمیر سایتیف در سال 1937 ثبت شده است که خود یکی از کوهنوردان با تجربه زمان خود و فاتح قللی مانند آناپورنای جنوبی و اورست بوده است و برای سالهای طولانی ریاست اتحادیه کوهنوردی روسیه را بر عهده داشته است.
مهدی اعتمادفر تنها کوهنورد ایرانی در جهان است که توانست در سال 2003 به تمامی قلههایی که ارتفاعی بیشتر از 7000 متر دارند و واقع در اتحاد جماهیر شوروی سابق قرا دارند، صعود کرده و نشان پلنگ برفی را دریافت کند.
او توانسته بود 3 قله از پلنگ قله برقی را در یک فصل صعود کند.
از دیگر کوهنوردان ایرانی که توانستند این نشان را دریافت کنند میتوان به مهدی عمیدی، جواد نوروزی، مرتضی غلامپور، مهدی قلی پور، سعید خاشاکی و ابوالفضل گوزلی اشاره کرد.
مرگ
مهدی اعتمادفر برای آخرین بار به نپال سفر کرد تا بار دیگر صعود به قله دائولاگیری را امتحان کند.
رشته گوههای هیمالیا بلندترین نقطه کوهستانی در جهان است که بلندترین قله جهان یعنی اورست را با ارتفاع 8848 متر در این رشته کوه قرار دارد. در این رشته کوه 14 قله با ارتفاع بیش از هشت هزار متر وجود دارد. قله دائولاگیری که در کشور نپال واقع شده است با ارتفاع بیش از هشت هزار متر در این رشته کوه قرار دارد.
در تاریخ 15 اردیبهشت سال 1388، ایمیلی از طرف مدیر شرکت مونتروس در نپال، گانش نیوپان به دست آقای سهند عقدایی که یکی از مسئولان شرکت اسپیلت البرز بود رسید. در این ایمیل اعلام شده بود که مهدی اعتمادفر هیمالیا نورد و کوهنورد ایرانی در تاریخ 11 اردیبهشت 1388 در آخرین لحظات پیش از فتح قله دائولاگیری گم شده است و هنوز تیمهای جستوجو اثری از او نیافتهاند
شرکت مونتروس خدمات صعود به دائولاگیری را برای آقای مهدی اعتمادفر فراهم می کرد.
روز جمعه 11 اردیبهشت سال 88 فیندیک تانس شرپای که کوهنوردی اهل جمهوری چک بود، او را در فاصله 100 متری قله پشت سر خود دید. کوهنورد دیگری اهل ترکیه هم او را در دهلیزی که به به قله میرسید دید که به پشت افتاده و پس از چند لحظه به سمت پایین سر میخورد. به جز این دو نفر دیگر کسی او را ندید.
کسی که خبر گم شدن این کوهنورد نامی ایرانی را منتشر کرد، کوهنوردی اهل جمهوری چک به نام دیوید فوجتیک بود که از دوستان مهدی اعتمادفر محسوب میشد و اولین نفری بود که در این فصل با اسکی از قله فرود آمد.
او در متن انتشاری خود نوشت: مهدی دوست من در هنگام صعود از کوه دائولاگیری فوت میکند. م در حال صعود در کمپ شماره 3 در یک چادر مشترک بودیم.
این کوهورد اهل جکهوری چک، به دلیل سرمای زیاد هوا از ناحیه انگشتان پا دچار سرمازدگی شدید شده بود.
جالب است بدانید که از ارتفاع 6700 تا 7300 متری کوه دائولاگیری کاملا پوشیده از یخ است و دمای بسیار پایینی دارد.
در این سفر یک کوهنورد دیگر از جمهوری چک به نام پائولا پیل هم همراه آنها بود و پس از فتح قله به کمپ 3 باز میگردد.
این دومین تلاش اعتمادفر بر قله 8167 متری دائولاگیری (هفتمین کوه بلند دنیا) می باشد.
پیکر وی همچنان در نقطهای نامعلوم از این کوه مفقود است.
اگر برای کوهپیمایی و یا کوهنوردی ازقمقمه آب کمل بک استفاده میکنید، پس از هر بار استفاده باید آن را به خوبی تمیز کنید. این موضوع زمانی که از ماده دیگری به جز آب درون آن استفاده کنید، از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
نکته 1: سعیکنید درون قمقمه خود فقط آب بریزید، زیرا اگر از نوشیدنی دیگر، پروتئین و یا مکملها استفاده کنید ممکن است به انتهای قمقمه بچسبد و درنهایت قمقمه شما کامل خالی نشود.
نکته2: پس از هر بار استفاده، قمقمه خود را تمیز کنید، آن را با آب بشویید و سپس کاملا خشک کنید، کمل بکهای جدید دارای بازوهای خشککننده مخصوصی هستند که با آویزانکردن آنها به جریان یافتن هوا و سپس خشکشدن قمقمه کمک میکند.
اما اگر میخواهید که کمل بک شما به خوبی تمیز شود باید یک کیت کمل بک مخصوص را خریداری کنید. این پک شامل یک برس قمقمه میشود که به شما کمک میکند تا محفظه قمقمه به خوبی تمیز شود، یک تیوب برس دارد که به شما اجازه میدهد تا نقاط دور از دسترس را هم به خوبی تمیز کنید و همچنین دارای یک ابزار آویزانکننده مخصوص است که امکان آویزانکردن قمقمه برای جریان یافتن هوا درون آن را میدهد. همچنین در این محصول از دو خشک کن اضافی و دو قرص تمیزکننده نیز استفاده میشود.
برای این که بتوانید کیت کمل بک خود را به خوبی تمیز کنید، میتوانید از جوش شیرین یا یک سفیدکننده شیمیایی با دستورالعمل زیر استفاده کنید:
از آب داغ به همراه دو قاشق غذاخوری جوش شیرین پختهشده یا سفیدکننده شیمیایی استفاده کنید. این محلول را مخلوط کنید و سپس آن را درون قمقمه بریزید و آن را بالا بگیرید، سپس شیر مربوطه را فشار دهید تا این مخلوط در مسیر تیوب جریان یابد. همچنین میتوانید از قرصهای تمیزکننده نیز استفاده کنید.
اجازه دهید تا این مخلوط تمیزکننده به مدت 30 دقیقه درون قمقمه باشد.
سپس قمقمه را با آب داغ و صابون بشویید. قبل از استفاده مجدد مطمئنشوید که تمام مخلوط تمیزکننده برطرف شده باشد. همچنین میتوانید از برسهای مخصوص کیت کمل بک برای تمیزکردن تیوب و قمقمه استفاده کنید. با استفاده از برسها میتوانید مطمئن شوید که تمام نقاط قمقمه به خوبی تمیز شده است.
پس از تمیزکردن قمقمه، باید از خشکشدن آن مطمئن شوید زیرا وجود رطوبت میتواند منجر به رشد قارچ درون قمقمه بشود.
با این قدمها میتوانید با خیال راحت از قمقمه خود استفاده کنید. اگر بخاطر وجود قارچ و باکتری روی قمقمه جای لکه باقی بماند، این لکه دائمی خواهد بود، اما جای نگرانی وجود ندارد زیرا پس از برطرفکردن این قارچ با خیال راحت میتوانید از قمقمه خود استفاده کنید.
یکی از خوانندگان برای ما ایمیلی ارسال کرده و از ما سوال کرده است که «استر کیسه خواب» چیست؟ و آیا باید یکی از آنها را خریداری کنند یا نه. از این که بتوانیم کمک کنیم، خوشحالیم! اول از همه این که آستر، در واقع آسنری است که داخل یک کیسه خواب قرار میدهید. آنها اغلب از جنس ابریشم یا پشمی هستند. دلایل متعددی برای استفاده از یک استر کیسه خواب وجود دارد. در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.
1- طولانیتر کردن عمر کیسه خواب
اگر یک کیسه خواب با کیفیت متوسط یا عالی دارید، حتماً از دستورالعملهای شستشوی موجود بر محصول به خوبی میدانید که با هر بار شستشو، عمر کیسه خواب کمتر میشود زیرا هم ماده پرکننده و هم پارچه کیسه خواب، ظریف است. بنابراین، در صورت استفاده از یک استر کیسه خواب داخل کیسه خواب خود، شما میتوانید به طور منظم آستر را بشوئید و نیازی به شستن مداوم خود کیسه خواب نیست و از این رو، عمر کیسه خواب طولانیتر میشود. همچنین، اگر برای یک دوره طولانی برنامه میروید، استفاده از استر کیسه خواب بسیار مفید خواهد بود زیرا شستن خود کیسه خواب با وجود ضخامت زیاد، سنگینی و خشک شدن دیر هنگام، زحمت زیادی را برای شما خواهد داشت در صورتی که شستن و خشک کردن آستر بسیار ساده و سریع خواهد بود.
استرهای پشمی میتوانند گرمای بیشتری را در شبهای سرد برای شما ایجاد کنند. برخی از این آسترها تا 25 درجه فارنهایت را به گرمای کیسه خواب اضافه میکنند. فقط مراقب باشید زیرا برخی از این استرهای پشمی بسیار حجیم هستند.
3- شما را خنک نگه داشته و همچنین موجب صرفهجویی در هزینهها میشود
علاوه بر گرم نگه داشتن، شما را خنک نیز نگه میدارند! اگر در گرمای تابستان به برنامه میروید، ممکن است کیسهخواب ضخیم سه فصلی خود را با خود نبرید و در این شرایط، آستر یک انتخاب مناسب است. همچنین، اگر در هتل اقامت میکنید و مجبور هستید برای روانداز هزینه اضافی پرداخت نمایید و اجازه استفاده از کیسه خواب را نیز نداشته باشید، استر کیسه خواب کارساز خواهد بود.
در این پست سه مورد از کاربردهای استر کیسه خواب برای شما آورده شده است. اگر در مورد حفظ عمر کیسه خواب خود جدی هستید یا به گرمای اضافی نیاز دارید، این مورد یک مورد اجباری برای شماست.
آزادی حرکت به سمت قله و صعود در کوهستان یکی از بهترین احساساتی است که یک فرد میتواند داشته باشد. متاسفانه برای بسیاری از افراد، این تجربه محدود به چند ماه تابستان است. در نتیجه، علاقمندان به کوهنوردی برای این هشت تا نه ماه سال چه باید بکنند؟ کوهنوردی زمستانی را دنبال کنید.
شاید بتوان عشق به کوهنوردی را با بالا رفتن از صخرههای زمین پست، رفتن به پیست اسکی شلوغ و یا مطالعه در مورد کوه پیمایی تا حدودی ارضا کرد. اما همگی ما میدانیم که اینها تنها جایگزینهای ناچیز و بیاهمیتی برای یک عشق واقعی یعنی ماجراجویی به شدت لذتبخش کوهنوردی است.
پس چرا نباید در روزهای زمستانی نیز مانند بهار کوهنوردی کرد؟
مطمئناً کوهنوردی زمستانی بسیار پیچیدهتر است. آب و هوا ایدهآل نیست. روزها کوتاهتر هستند. برف و یخ موجب طاقتفرسا و خطرناک شدن تلاشهای ساده کوهنوردی در تابستان و بهار میشود. خطر بهمن وجود دارد. به علاوه، کوهنوردی زمستانی به تجهیزات اضافی دیگری نیز نیاز دارد.
با این وجود، به نظر من کوهنوردی زمستانی ارزشش را دارد. حتی اگر این به خاطر آزادی و چالش حرکت در تپهها در طول سال نباشد، کوهنوردی زمستانی یک تمرین عالی برای کوهنوردی در کوههای بلندتر مانند کوه دنالی یا رینیر است که شرایط سخت زمستانی به طور دائمی در آنها وجود دارد.
بنابراین، بهترین راه برای شروع چیست؟ در ادامه، برخی از نکات مهم در رابطه با کوهنوردی زمستانی آورده شده است.
یافتن فردی با عشق شدید به کوهنوردی برای این که همراه و مربی شما در کوهنوردی روزهای سرد زمستانی باشد، کار بسیار دشواری است. اما این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. نکات ظریف و دقیق در رابطه با برف، آب و هوا، لباس و تجهیزات در زمستان میتواند سخت و طاقتفرسا باشند. با این وجود، پیدا کردن فردی که بتوان این نکات را از او یاد گرفت، بسیار ضروری است.
چگونه یک مربی پیدا میکنید؟ با جستجو در شبکه محلی خود شروع کنید. مربیان به ندرت غریبه و ناآشنا هستند. این افراد معمولاً در بین افرادی هستند که ما غالباً با انها در تعامل هستیم. گاهی اوقات، این مربیان هستند که کوهنوردان را انتخاب میکنند و نه برعکس. بنابراین، کسی باشید که خودتان دوست دارید با او صعود کنید.
در صورتی که تاکنون عضو سازمانها و انجمنهای کوهنوردی نیستید، حتماً برای گسترش شبکه ارتباطی خود عضو شوید. این سازمانها و انجمنها میتوانند منابع عالی در سطوح مختلف باشند.
2- در ارزیابی ریزش بهمن و سایر خطرات برفی مهارت کسب کنید
ریزش بهمن میتواند بزرگترین مانع بر سر راه کوهنوردی زمستانی باشد. اجازه ندهید آن برایتان مانع شود و سعی کنید نکات مهم آن را به خوبی یاد بگیرید. اولین و مهمترین نکته این است که در دورههای آموزش بهمن شرکت کنید. شما میتوانید برخی از دورههای آموزش بهمن را به صورت آنلاین از سایتهایی مختلف پشت سر بگذارید.
اغلب نواحی کوهستانی دارای مراکز پیشبینی بهمن هستند. این مراکز هر روزه اطلاعاتی را در مورد خطر ریزش بهمن به کوهنوردان ارائه میدهند. مراکز پیشبینی بهمن نواحی خود را بیابید. دوره آموزش بهمن را به عنوان یک شرط لازم برای کوهنوردی در فصل زمستان در نظر بگیرید.
به علاوه، مراقب سایر خطرات زمستانی مانند نقاب برفی باشید. یک دوره آموزش بهمن با کیفیت بالا، اصول اولیه سفر در نواحی زمستانی را ارائه میدهد. اما نقاب برفی یک خطر بزرگ برای کوهنوردان تازهکار به شمار میرود. نقابهای برفی زمانی شکل میگیرند که برف بادزده به صورت افقی بر روی آبپخشان یا خطالراس جمع میشود. این برف از روی صخرهها آویزان میشود و ممکن است مانند بهمن بدون هشدار قبلی ریزش کند. نقاب برفی بسیار خطرناک است زیرا تشخیص محل شروع آن کار دشواری است. برخی از نقابهای برفی میتوانند 30 فوت یا بیشتر از لبه جدا شوند.
از کم شروع کنید. مسیری را انتخاب کنید که در تابستان به راحتی و بدون نیاز به طناب میتوانید از آن عبور کنید. این ممکن است به معنی پیادهروی کلاس 1 باشد. به خاطر داشته باشید که آنچه که در تابستان پیش پا افتاده به نظر میرسد، ممکن است به یک چالش هیجانانگیز در زمستان تبدیل شود. برای مبتدیان، درجه 1 و 2 توصیه میشود.
4- لباسهای مناسبی را انتخاب کنید
ناگفته نماند که گرم و خشک ماندن بسیار اهمیت دارد. کوهنوردی زمستانی باید هم لذتبخش و هم بیخطر باشد. سیستم ایدهآل بر اساس اولویت، آب و هوا، فصل و موقعیت مکانی متفاوت خواهد بود.
یک سیستم پایه شامل موارد زیر است:
جورابهای پشمی گرم
شلوارهای بیس لایر پشمی با مصنوعی
بلوزهای بیس لایر پشمی یا مصنوعی آستین بلند، ترجیحاً با یک کلاه دارای 1 یا 2 لایهی میانی عایق قابل تنفس یا پشم گوسفند
شلوارهای نرم پوسته یا سخت پوسته بسته به شرایط
ژاکت سخت پوسته
کاپشن سبک با پر قو یا غاز جهت استفاده در فصل سرما
دستکش: دو تا سه جفت توصیه میشود تا در مواقع نیاز یک جفت دستکش خشک وجود داشته باشد
کلاه آفتابی
کلاه عرقچین
کلاه بالاکلاوا یا باف برای محافظت در برابر باد و آفتاب
عینک آفتابی: لنزهای دسته سه یا چهار
کرم ضدآفتاب!
سر و کار داشتن با دستکش یکی از پیچیدهترین مسائل کوهنوردی در آب و هوای سرد است. گاهی اوقات، شما مجبور هستید گرما و ضدآب بودن را فدای مهارت و چابکی بکنید. من معمولاً یک دستکش نازکتر برای طول مسیر و یک دستکش ضخیمتر و گرمتر برای قله به همراه دارم. یافتن دستکشی که بین قابلیت تنفس و ضدآب بودن تعادل برقرار میکند، بسیار دشوار است. ممکن است چندین سفر طول بکشد تا دقیقاً متوجه شوید که باید از چه نوع دستکشی استفاده کنید.
من معمولاً از این تکنیک استفاده میکنم که پیش از صرف پول بسیار زیاد، تجهیزات مختلف کوهنوردی را از دیگران قرض میگیرم تا متوجه تفاوت بین آنها شوم. از کوهنوردی زمستانی با تجهیزاتی که دارید، نترسید. من از چکمههای ضدآب تابستانی خود برای بسیاری از اولین کوهنوردیهای زمستانی استفاده کردم. تنها مطمئن شدم که جورابهایم بسیار ضخیم باشند. با این وجود، نادیده گرفتن لوازم و تجهیزات جدید و جذاب بسیار دشوار است. چراکه تجهیزات درست موجب راحتی و امنیت بیشتر کوهنوردی میشود.
در ادامه، فهرستی از تجهیزات موردنیاز کوهنوردان زمستانی آورده شده است. اگر تاکنون متوجه نشدهاید، شما باید تجهیزات بیشتری را برای کوهنوردی در زمستان با خود حمل کنید.
بسته 45 لیتری برای صعود یک روزه
هارنس با حلقههای پا قابل تنظیم (متناسب با لباسهای ضخیم)
طناب کوهنوردی خشک
چکمه: چکمههای کوهنوردی دارای عایق چرمی (گرمتر و سختتر از چکمههای کوه پیمایی)
غذا (هر آنچه که بتوان در برف و یخبندان به راحتی و سریع خورد)
لوازم کوهنوردی (میخ چوبی، لنگر یا پیتون، استاپر، میلههای سربی یا کم، پیچ یخ و غیره) بسته به مسیر
کیسه خواب اضطراری
جعبه کمکهای اولیه
کیسههای آبی
6- تصمیم بگیرید که آیا میخواهید شب را نیز در کوهستان سپری کنید
در صورتی که قصد سپری کردن شب در کوهستان را دارید، به یک پناهگاه چهار فصل نیاز پیدا خواهید کرد. چادرهای سه فصل در برابر وزن برف و وزش باد در ارتفاعات مقاوم نیستند. همچنین، کوهنورد را در دماهای زیر یخبندان گرم نگه نمیدارند. یک چادر فشرده و تک جداره معمولاً سبکترین گزینه است. اگر در پایگاه هستید، حمل وزن سنگین چادر دو جداره ارزشش را دارد.
کاهش دما تا صفر فارنهایت در اکثر دامنهها طبیعی است. بنابراین، کوهنورد باید کیسه خواب گرمی به همراه داشته باشد. داشتن یک پد خواب عایقدار نیز الزامی است. هیچ چیزی مانند خوابیدن روی بستر برف موجب از دست رفتن گرمای بدن نمیشود. همچنین، کوهنورد باید یک نیمتنه گرم به خود به همراه داشته باشد تا در زمان خواب آن را به تن بکند.
اگر قصد سپری کردن شب در کوهستان را ندارید، پس باید مراقب زمان باشید. در صورتی که آرام حرکت میکنید، حتماً باید سرعت خود را بیشتر کنید. به یاد داشته باشید که روزها کوتاه هستند! زمان غروب آفتاب را بدانید. به همراه داشتن کیسه خواب اضطراری یا پناهگاه عاقلانه است.
7- تجهیزات کوهنوردی درستی را به همراه داشته باشید
حفاظت ایدهآل کوهنوردی در زمستان متفاوت است. کمها یا میلههای سربی مناسب برای فصل بهار قابل استفاده در شکافهای یخی نیستند. حفاظت غیرفعال مانند استاپرها و ترای کم، حتی در یخبندان نیز کاربردی هستند. بنابراین، اگر مسیر نیاز به شفت (تجهیزات سنگنوردی) داشت، تعدادی کم (میله سربی) به همراه داشته باشید. همچنین، از داشتن حفاظت غیرفعال غافل نشوید.
اغلب اوقات، لنگرها (پیتونها) به سمت شکاف برفی پرتاب میشوند زیرا میتوان از آنها در شکافها و ترکهای نازک استفاده کرد. به همراه داشتن آنها زمانی که حفاظت دشوار است، میتواند بسیار مهم باشد (زیرا زمین با برف و یخ پوشیده میشود). میخهای چوبی بدون استفاده تا بالای قله حمل میشوند. از آنها در شرایط برفی بسیار شدید استفاده میشود. اگر تمام این تجهیزات ترسناک به نظر میرسند، پس بهتر است به صعودهای آسانی که به طناب بستن نیاز ندارند، فکر کنید.
8- خوب بخورید و بیاشامید
علاوه بر تامین انرژی، غذا خوردن شما را گرم نگه میدارد چراکه شما همواره در حال سوزاندن کالری هستید. مقدار کافی از غذاهایی که میتوان به راحتی مصرف کرد را به همراه داشته باشید. و هر چند وقت یکبار مقداری از آنها را به عنوان میان وعده بخورید. در هوای سرد، احتمال این که تشنه شوید، کمتر است. اما این موضوع اهمیت دارد که آب بدن خود را در طول روز تامین کنید. شرایط آب و هوایی سرد میتواند آب بدن را به شدت کاهش دهد. بنابراین، بهتر است که خود را مجبور به نوشیدن مداوم آب در طول روز کنید.
9- انجامش دهید!
از مسیرهای ساده شروع کنید و چالش مناسب خود را پیدا کنید. سعی کنید فرصتهایی را به منظور یادگیری مهارتهای جدید از قبیل یخنوردی و اسکی کردن در مناطق روستایی دوردست برای خود فراهم کنید تا بتوانید از این مهارتها در کوهنوردی زمستانی بهره ببرید. مهمتر از همه این که به کوههای برفی بروید و از تغییر و تحولی که برف در کوهستان به وجود آورده است، لذت ببرید.
زمانی که هوای سرد فصل زمستان را فرا میگیرد، ممکن است وسوسه شوید که به نزدیکترین دیوار سنگنوردی فضای بسته بروید. در حالی که دیوارهای سنگنوردی برای فصل زمستان عالی هستند، فکر نکنید که این تنها انتخاب شما در هوای سرد فصل زمستان است بلکه میتوانید صخره نوردی زمستانی را نیز امتحان کنید.
اگر در ماههای فصل زمستان به صخرهنوردی در فضای باز بروید، حتماً بهترین مسیرهای صخرهنوردی که تاکنون دیدهاید را کشف خواهید کرد. اگر هوا برفی باشد، شما میتوانید از یک شیوه جدید مانند کوهنوردی در فصل زمستان (مسیری که کوهنوردی عمدتاً روی صخرههای پوشیده از برف یا چمن و گاه به گاه تکههای یخ صورت میگرد) یا حتی در صورت برقراری شرایط مناسب، یخنوردی استفاده کنید.
در این مقاله، نکاتی از افراد باتجربه و حرفهای در زمینه صخره نوردی زمستانی به همراه چند نکته کلیدی در رابطه با استفاده از دیوارهای سنگنوردی فضای بسته آورده شده است.
1- تکالیف خود را به درستی انجام دهید
بر اساس گفته رابی فیلیپس، کوهنورد و مسیریاب انگلیسی، صخره نوردی زمستانی برای مردم معنانی زیادی دارد. نکتهای که فیلیپس بر آن بسیار تاکید دارد، این است که اگر قصد صخره نوردی زمستانی به خصوص پس از بارش برف و باران را دارید، شما باید اصول صعود بر روی صخرههای خیس و این که از کدام مسیرها میتوان رد شد و از کدام مسیرها باید اجتناب کرد را بدانید.
به عنوان مثال، دو مکان برای صخرهنوردی با فاصله مشابه از هم در اسکاتلند وجود دارند. هر دو منطقه دارای صخرههای متفاوتی از هم هستند. یکی از آنها به نام نورث تامبرلند از ماسه سنگ و دیگری منطقهای به نام دامبارتون از بازالت تشکیل شده است.
در ماههای فصل زمستان، هر دو منطقه برای صخره نوردی زمستانی ایدهآل هستند. شما میتوانید شرایط فوقالعادهای را تجربه کنید. با این وجود، صخرهنوردی در منطقهی نورث تامبرلند پس از بارش برف و باران توصیه نمیشود زیرا ماسه سنگ بسیار نرم است و هنگام خیس شدن از هم باز میشود. در نتیجه، فرسایش آن سریعتر رخ میدهد.
از سوی دیگر، بازالت از نوع سنگ سختتر است و خیلی سریع خشک میشود. به عنوان مثال، اگر تمام طول شب بارندگی باشد، بازالت تنها در پس از گذشت یک ساعت کاملاً خشک میشود. به همین دلیل، در صورت وجود احتمال بارش، منطقه دامبارتون گزینه خوبی برای صخرهنوردی خواهد بود. چراکه اگر بارش برف و باران رخ دهد، مطمئن هستید که به سرعت خشک میشود و میتوانید به مسیر خود ادامه دهید.
به خصوص برای افراد تازهکار در این حرفه، دانستن اصول صخرهنوردی بر روی صخرههای خیس از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. صخرهنوردان همیشه باید میان مکانی که خشک است و مکانی که خیس تعادل برقرار کنند.
2- مطمئن شوید که به خوبی بدن خود را گرم کردهاید
زمانی که مکان صخره نوردی زمستانی خود را مشخص کردید، باید بدن خود را برای سرمای فصل زمستان آمده کنید. آماده کردن بدن میتواند نسبت به همیشه پیچیدهتر باشد.
مهمترین نکته در مورد صخره نوردی زمستانی، گرم کردن بدن و سپس گرم نگه داشتن آن است زیرا زمانی که بدن سرد شود، در معرض آسیب قرار میگیرد و گرم کردن دوباره آن کار بسیار دشواری خواهد بود. گاهی اوقات، تخته سنگ کاملاً خشک نیست. ممکن است بخشهایی از آن خیس باشد. در چنین شرایطی، گرم کردن بدن حتی دشوارتر نیز خواهد بود. توصیه میشود که یک رودسته به همراه داشته باشید. رودسته تنها 500 گرم وزن دارد. میتوان آن را به کیف خود بچسبانید و از یک درخت آویزان کنید. از این وسیله میتوان برای گرم کردن انگشتان دست استفاده کرد و حرکات کششی مختلفی را انجام داد.
اگر چنین چیزی ندارید، تنها یافتن سوراخ در دیوار و آویزان شدن از آنها کافی خواهد بود. تمرینات مختلف را به مدت 10 تا 15 دقیقه انجام دهید. آویزان شدن و حرکت کردن بر روی این دیوارها برای گرم کردن بدن، ایده عالی به حساب میآیند.
3- از صخرههای خشک برای امتحان کردن سختترین مسیرها استفاده کنید
اگر تازه شروع به صخرهنوردی کردهاید، ممکن است فکر کنید که تمام زمستان را در فضاهای بسته صخرهنوردی خواهید کرد. اما فصل زمستان ممکن است بهترین زمان برای امتحان کردن سختترین مسیرهای فضای آزاد به حساب آید.
فیلیپس توضیح میدهد، در صورتی که شرایط مناسب باشد، موقعیت بسیار خوبی برای صخرهنوردی به وجود میآید. چراکه دماهای سرد و خشک در واقع بهترین شرایط برای صعود از تخته سنگهای سخت به شمار میروند. در فصل زمستان، شما نمیخواهید که تخته سنگها خیس باشند زیرا لغزنده میشوند و نگه داشتن خود بر روی آنها کار دشواری خواهد بود. اگر شرایط آب و هوایی خشک وجود داشته باشد به طوری که تخته سنگها خشک و هوا سرد است، کمتر عرق خواهید کرد. در نتیجه، این بهترین شرایط برای چسبیدن به سنگها خواهد بود.
4- با خود دستکشهای بدون انگشت یا دستکشهای تک انگشتی به همراه داشته باشید
فیلیپس میگوید: یکی از بهترین تجهیزاتی که باید به همراه داشته باشید، دستکش کوهنوردی است. به همراه داشتن دستکشهای بدون انگشت در هنگام صخره نوردی زمستانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا انگشتان هنگام تکان دادن بازوها، آزادی حرکت دارند و خون داخل انگشتان به گردش میآید. زمانی که به صخره دست میزنید، سرد است و گرمای انگشتان را خیلی سریع میگیرد. در نتیجه، انگشتان سرد میشوند. با پوشیدن دستکشهای تک انگشتی، گرمای انگشتان به سرعت برمیگردد. این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. به علاوه، به همراه داشتن یک توپ ضد استرس به منظور گرم و فعال نگه داشتن انگشتان دست بسیار سودمند است.
فیلیپس میگوید برقراری ارتباط با انجمن محلی یک روش عالی به منظور یافتن بهترین مکان برای صخرهنوردی و شناسایی نواحی دارای نوع صخرههای مناسب برای آب و هوای مرطوب است.
او بیان میکند: من گروهی را پیدا کردم که در مورد صخرهنوردی همفکر بودیم.
من دوستان بسیار زیادی در صخرهنوردی پیدا کردم و به همین دلیل است که این انجمن اهمیت بسیار زیادی برای من دارد. اگر بگویید که قصد دارید برای یک روز به جایی بروید، حتماً ترجیح میدهید که این مکان چند ساعتی با خانه شما فاصله داشته باشد. شما باید به نوع صخرهها، آخرین باری که بارندگی بوده است، آیا هنوز صخرهها خیس و نمناک هستند، پرتگاهها در کجا قرار دارند و تا چه موقع خیس باقی میمانند، توجه کنید.
صحبت کردن با انجمن صخرهنوردی محلی برای یافتن پاسخهای خود به این سوالات بسیار کمک خواهد کرد. بر این اساس میتوان به راحتی پرتگاهها و تخته سنگهایی که افراد دیگر با آنها برخورد داشتهاند را انتخاب کرد.
6- از امتحان کردن رشتههای جدید نترسید
صخرهنورد فرانسوی، لیو سانسوز به عنوان افسانه در این حرفه شناخته میشود. او به تازگی همه 82 کوه بلندتر از 4000 متر آلپ را فتح کرده است. او در چندین سال گذشته بسیار مشغول بوده است. برای صخره نوردی زمستانی، او معتقد است که بهتر است با شرایط همراه شد. رشتههای جدید را امتحان کنید تا بتوانید به بهترین شکل ممکن در فضای باز عمل نمایید. نسبت به پیشرفت خود صبور باشید.
در فصل زمستان، مسیرهای ترکیبی بر روی یخ را صخرهنوردی کنید یا صعود سبکبار کلاسیک یا تورهای اسکی را امتحان نمایید. لیو در فصل زمستان غالباً اسکی و از این مسیرها صخرهنرودی میکند. او میگوید: شما باید به رشتهای در سطح خود شروع و به آن عادت کنید. به هیچ وجه عجله نکنید.
انگشتان دست در فصل زمستان مثل همیشه عمل نمیکنند. به همراه داشتن کلنگ یخ در کوله پشتی هنگام صخره نوردی زمستانی بسیار متفاوت است. در نتیجه، بهتر است با سرعت خود به این وضعیت عادت کنید و مهارتهایتان را تقویت نمایید. صبور باشید. خودتان متوجه خواهید شد که چه باید بکنید. برای شروع کار، مسیرهای راحت را انتخاب کنید.
7- با دوستانتان به صخره نوردی زمستانی بروید
به دلایل امنیتی بسیار زیادی، صخره نوردی زمستانی به همراه دوستان بسیار توصیه میشود. در عین حال، انتخاب هوشمندانه این دوستان میتواند تاثیر بسیار زیادی بر میزان لذت بردن شما از گشت و گذار و صخرهنوردی دارد. سانسوز همراه با 22 نفر مختلف، کوههای بیش از 4000 متری را فتح کرده است. و این همراهی موجب خاص بودن صخره وردی زمستانی شده است.
بر اساس گفته لیو سانسوز، چیزهای بسیار زیادی موجب شادی من در کوهستان میشود. اما به اشتراک گذاشتن این حس با یک دوست و همراه درست بسیار عالی خواهد بود. من فکر میکنم که اکنون آنچه بیشتر از صخرهنوردی اهمیت دارد، همراهی با یک فرد درست و مناسب است. صعود از یک دیوار سخت و مقاوم به خودی خود عالی است اما صخرهنوردی مسیرهای سادهتر همراه با فردی که واقعاً دوستش دارید، ارزش بسیار زیادی خواهد داشت.
نیرمال پورجا کوهنورد نپالیایی و سرباز سابق گورخا به اولین کسی تبدیل شد که توانست دومین قلهی بلند دنیا را در اوج زمستان فتح کند. نیرمال نیمز پورجای نپالیایی سرباز سابق گورخا و جزو نیروی دریایی بریتانیا بود. او توانست به یک رکورد جهانی تقریبا غیرممکن دست یابد و قلهی کی 2 را فتح کند. نیرمال پورجا با همکاری تیم خود در یک زمستان سخت موفق به دستیابی به این مهم شد.
روز تاریخی کوهنوردی
صعوی که به نظر میرسید هیچ وقت اتفاق نخواهد افتاد و حتی به آخرین چالش کوهنوردی معروف گشت. نیرمال پورجا و تیمش رسما به عنوان اولین صعودکنندگان به این قله در ساعت 5 عصر محلی در تاریخ 16 ژانویه 2021 شناخته شدند. او در رابطه با این اتفاق گفت: تواضعانه میگویم که ما به عنوان یک تیم توانستیم قلهی با شکوه کی 2 را در شرایط بسیار سخت زمستانی فتح کنیم.
نیرمال پورجا و تیم او
این دستاورد یک شاهکارعظیم مخصوصا برای تمام انجمنهای کوهنوردی نپالیایی بود. تمام تیم کوهنوردی هنگامی که در حال صعود به قله بودند سرود ملی نپال را با خود زمزمه میکردند. نیرمال پورجا هدف از صعود به این قله را ممکن ساختن یک اتفاق غیرممکن میدانست. ما با افتخار این لحظات غرورآمیز را نه تنها با انجمنهای نپالیایی بلکه با تمام انجمنهای سراسر دنیا شریک میدانیم. مادر طبیعت همیشه چیزهای بهتری برای نشان دادن دارد مانند ایستادن بر روی قله و تماشای زیباییهای ناب آن. باعث افتخار ماست که جزوی از تاریخ بشریت بودهایم که توانستیم با همکاری این اتفاق را نشان دهیم. کارگروهی و نگرش مثبت میتواند محدودیتها را تا سرحد امکان به عقب براند. از تمام مردم دنیا برای حمایت از ما که آتش انگیزه را در قلب ما قرار داد تا این هدف را به واقعیت تبدیل کنیم سپاسگزارم.
ایستادن بر 8611 متر بالاتر از دریا فوق العاده است. قله ی کی 2 تنها قلهی بالای 8000 متر در جهان بود که تا حالا در زمستان فتح نشده بود. صعود بر فراز این قله در شرایط سخت زمستانی همیشه به عنوان یک اتفاق نشدنی تصور میشد. تلاش برای صعود به قله کی 2 معمولا تنها در ماههای گرم سال مانند جولای و آگوست بود. فقط 280 نفر توانستند به قله کی 2 در فصل بهار صعود کنند در حالی که در مقایسه با آن 3681 نفر توانسته بودند قله اورست را فتح کنند.
محمد علی سدپارا تنها کوهنورد پاکستانی است که توانسته 8 قله از 14 قلهی 8000 متری را صعود کند.
وقتی در سال 2006 از محمد علی سدپارا پرسیده شد که چگونه باید یک کوهنورد شد، وی پاسخ داد: «کوهها از کوهنورد علاقه و اشتیاق میخواهند. قلب شما باید عاشق کوه باشد.»
همتایان سدپارا او را به عنوان کوهنوردی «سرحال و کار بلد» میشناسند. کوهنوردی که بسیار سرسخت و شوخطبع است. محمد سدپارا تنها کوهنورد پاکستانی که از مجموع 14 قله 8000 متری، 8 تا از آنها را صعود کرده است. سدپارا هنگامی که به همراه الکس تکسیکون اسپانیایی و سیمون مورو ایتالیایی اولین صعود زمستانی را به نانگا پاربات در سال 2016 داشت و رکورد جهانی را به دست آورد، در رسانه های محلی مورد توجه قرار گرفت. دو کوهنورد اسپانیایی و ایتالیایی میگویند که بدون وجود محمد سدپاردا این صعود ممکن نبود و این حرف باعث شهرت کوهنورد پاکستانی شد که برای مدت ها از انظار پنهان مانده بود.
در پاکستان 5 قله 8000 متری K2، نانگاپاربات، برودپیک، گاشربروم 1 و 2 قرار دارند. بقیه قله های 8000 متری در نپال و چین قرار گرفتهاند.
این کوهنورد بااستعداد و متواضع در 2 فوریه 1976 در روستایی به نام سادپارا، نزدیک اسکاردو در منطقه گلگیت بلتستان، به دنیا آمده است.
سادپارا کجاست؟
«سادپارا» یا «ساتپارا» خانه بسیاری از باربرهایی است که بارهای سنگینی را از مسیر بالتورو گلاسیر که همان مسیر صعود به K2 و دیگر قلهها است، میبرند. این باربرها به دلیل آشنایی که با این این مسیر دارند، توانستند بسیاری از کوهنوردان را کمک کنند تا صعودهای خود را به شکلی صحیح انجام دهند.
برای سالهای طولانی هیچ کوهنوردی از این کشور نتوانست شهرت خوبی بدست بیاورد. نظیر صبیر، اولین پاکستانی بود که به اورست صعود کرد و اشرف امان به همراه کوهنورد درگذشته، نصار حسین ساد پارا اولین کوهنوردان پاکستانی بودند که به K2 صعود کردند. سمینا بیگ اولین زن پاکستانی بود که به اورست صعود کرد. با این حساب، شهرت محمد علی سدپارا به گفته خودش به دلیل «سختکوشی و شانس زیاد» بود.
سدپارا چگونه کوهنوردی را شروع کرد؟
سدپارا که در ابتدا باربری میکرد، توانست برای صعود به K2 در سال 2004 با یک گروه از کوهنوردان همراه شود.
وی در مصاحبهای که در مجله DAWN چاپ شد، گفت: «یکی از اولین کارهایی که من در زمان بازپسگیری سیاچن در اواسط دهه 1990 انجام میدادم، تحویل تجهیزات به پستهای ارتش پاکستان بود.
با توجه به اطلاعات موجود در پروفایل سدپارا در سایت مجله Alpinist، وقتی یکی از کامیونهای ارتش پاکستان به دنبال باربر میگشت، سادپارا نمیتوانست شور و شوق خود را پنهان کند. در آن زمان پاکستان و هند بر سر مسیر سیاچن که مسیر مهمی رو به چین بود، با یکدیگر جنگ داشتند. شبها، او از دیوارهای یخی بالا میرفت و وسایل مورد نیاز سربازان را در گردنههای تنگ و خطرناک کوهستانی حمل میکرد. وی دعا میکرد که تاریکی او را از آتش گلولههایی که شبیه ترقههای شکننده در یک عروسی بودند، در امان نگه دارد.
محمد علی سدپارا میگوید: «بعد از سیاچن، دیگر نمیترسیدم. هنگام کوهنوردی دو احتمال وجود دارد: مرگ یا زندگی. باید شجاعت قبول هر دو احتمال را داشته باشی.»
وی به حرف خانوادهاش برای پیوستن به نیروی پلیس یا ارتش را که محل زندگی و درآمدش را تضمین میکرد، گوش نکرد و به دنبال علاقه قلبی خود رفت.
«من همیشه به زنم و خانوادم میگفتم که من نمیخواهم کار کنم. کوهنوردی چیزی است که میخواهم انجام دهم.»
بدون هیچ پشیمانی
وقتی کاری برای انجام نبود، سدپارا کشاورزی میکرد. وی در سال 2006 بدون داشتن تجهیزات مناسب، از قله گاشربروم 2 صعود کرد. این اولین صعود وی به قله 8000 متری بود.
«من چکمههای مخصوص کوهنوردی نداشتم. ژاکت هم نداشتم چه برسد به لباس گرم مناسب تا مرا از سرمای جانفرسا دور نگه دارد. وسایلم را به صورت دست دوم از بازار اسکاردو خریده و تعمیر کرده بودم. با این حال، توانستم به سلامت از این قله صعود کنم و به سلامت برگردم.»
بعد از آن، دیگر چیزی جلودارش نبود. وی در سال 2006 از قله اسپانتیک در پاکستان، در سال 2008 قله نانگاپاربات در پاکستان و قله موستاق آتا در چین، در سال 2009 دوباره قله نانگاپاربات در پاکستان، در سال 2010 قله گاشربروم 1 در پاکستان، صعود زمستانی به قله نانگاپاربات در سال 2016، در سال 2017 قله برودپیک در پاکستان، صعود پاییزی به قله نانگاپاربات در سال 2017، اولین صعود زمستانی به قله پوموری در نپال در سال 2017، در سال 2018 قله K2 در پاکستان، در سال 2019 قله لوتسه در نپال، در سال 2019 قله ماکالو در نپال و در سال 2019 از قله ماناسلو در نپال صعود کرد.
در سال 2018، کوهنورد با تجربه فرانسوی، مارک باتارد، سدپارا و پاسانگ نورو از نپال را برای برنامه پنج ساله خود به نام «آن سوی کوه اورست» دور هم جمع کرد.
این گروه سه نفره برای صعود به نانگاپاربات در سال 2019، K2 در سال 2021 و به مناسبت 70 سالگی باتارد، قله اورست در سال 2022 برنامهریزی کرده بودند. باتارد امیدوار بود که حضور سدپارا باعث شود نظرها در مورد پاکستان تغییر کند.
در 25 ژانویه امسال، دولت پاکستان اعلام کرد که از سدپارا برای صعود به دیگر قلههای 8000 متری، حمایت مالی میکند.
مشکلات مالی
به عنوان یک همسر و پدر، سدپارا هر کاری میکرد تا غذای خانوادهاش تامین شود. پول به اون انگیزه میداد اما کوهنوردی، انگیزه کار بیشتری به او میداد.
بدون این که خجالتی از این داشته باشد که بگوید فقر باعث شده جوانان سدپارا به باربری مشغول شوند، میگوید: «بسیاری برای پول صعود میکنند. حتی با این که زیاد نیست اما باز هم کافی است. با این حال، باربرهای زیادی نیستند که صعود را دوست داشته باشند. اگر فرصتهای بیشتری داشتند، صعود را کنار میگذاشتند.»
در مصاحبه Alpinist، سدپارا گفت که میخواهد برای زنش یک چرخ خیاطی بخرد و خود میخواست از قله K2 در زمستان صعود کند. این آرزوها هزینه داشتند. این هزینه با باربری کالاهای شکننده در مسیرهای ترسناک تامین میشد.
محمد علی سدپارا اضافه کرد: «تعداد کمی کوهنوردی را پس از حل مشکلات مالیشان ادامه میدهند. برای کوهنوردی، آدم باید از هر محدودیتی آزاد باشد.»
در سال 2016 وی گفت که دوست ندارد فرزندانش کار او را ادامه دهند.
«صادقانه بخواهم بگویم، دوست ندارم فرزندانم در این زمینه کار کنند. پسرانم درس میخوانند و یکی از آنها به دانشگاه میرود و کوهنوردی را دوست ندارد. دوست دارم آنقدر درآمد داشته باشم که هزینههای خانوادهام را تامین کنم.
انسانی بسیار ارزشمند
سدپارا جزئی از تیم جستوجویی بود که به دنبال دو کوهنورد انگلیسی و ایتالیایی، تام بالارد و دانیل ناردی بودند. این دو کوهنورد در کوه نانگا پاربات مفقود شدند و جسد آنها بعدها در دامنه این کوه یافت شد.
کریم شاه نظیری، اسکیتر و کوهنورد در یک توییت نوشت: «مردی که برای هر عملیات نجات آماده بود. عکسی که 27 فوریه سال 2019 زمانی که برای عملیات جستوجوی ناردی و تام در کوه نانگاپاربات گرفتی را به یاد دارم. امروز تو را از دست دادیم و بدنت در قله K2 در آرامش فرو رفت.»
نظیر صبیر در مورد علی سدپارا میگوید: «او مرد مهربانی بود و ذات خوبی داشت. به طور خلاصه، انسان با ارزشی بود.» وی در ادامه اضافه کرد که سدپارا فردی شوخطبع بود و گاهی هنگام صعود شروع به رقصیدن میکرد. او هم در زندگی هم در کوهنوردی فردی با ارزش بود.
مینگما شرپا، کوهنورد نپالی که در گروه 10 نفره کوهنوردی اولین صعود زمستانی به K2 را در ماه گذشته انجام داد میگوید: «سدپارا همراه سرگرمکنندهای بود. او سختکوش است و با همه خوش رفتار است. او همه آن چیزی را که برای رسیدن به قله لازم است دارد.»
بعد از این که گزارش شد سدپارا در کنار جان اسنوری از ایسلند و جیپی مهر بریتو از شیلی، قله K2 را صعود کردند، در گزارش دیگری اعلام شد که این سه کوهنورد مفقود شدند. این سه نفر ارتباط خود را در ساعات پایانی جمعه با کمپ اصلی از دست دادند. پس از این که در روز شنبه و در ارتفاع 8611 متری گروه پشتیبانی دیگر از این گروه گزارشی دریافت نکرد، گزارش شد که این سه نفر مفقود شدند.
عملیات جستجو و نجات از همان زمان آغاز شده است ولی تا به حال چیزی پیدا نشده است.
در روز جمعه مینگما در یک پست فیسبوک نوشت: « منتظر خبرهای خوش از این مرد شوخطبع و سرگرمکننده هستم. دعا میکنم که علی، جان و پابلو به سلامت برگردند. احتمالا چون بیسیم آنها فرکانس پایینی داشت، از کار افتاده است. امیدوارم که همین الان هم به کمپ بازگشته باشند. محمد علی یکی از بهترین کوهنوردان جهان است و در سال 2017 با یکدیگر از قله نانگاپاربات در پاکستان بالا رفتیم. از زمانی که در سال 2014 به پاکستان سفر کردم، دوستان خوبی هستیم.»
دیروز ساجید سدپارا، پسر 21 ساله محمد علی سدپارا، که جزئی از گروه صعود بود اما به دلیل مشکلات تجهیزات مجبور به ترک گروه شد، در مصاحبهای در Skardu با رسانهها اشاره کرد که این سه کوهنورد پس از صعود قله K2 احتمالاً هنگام بازگشت به مشکل برخوردهاند. وی گفت که این سه نفر قبلاً 8200 متر صعود کرده بودند و در حال حرکت به داخل باتل نک (تکنیکیترین قسمت کوه) بودند که او از آنها جدا شد.
ساجید گفت که شانس انها برای دوام آوردن در مقابل هوای سرد و بدون تجهیزات مناسب، بسیار پایین است. او اضافه کرد که احتمالا عملیاتی برای یافتن اجساد شروع شود.
روز دوشنبه سومین روز عملیات نجات با هلیکوپترهای نظامی و کوهنوردان با تجربه بود که بدون نتیجه بود.
ساجید، خواسته پدرش برای صعود به قله K2 را به وضوح به یاد میاورد. شاید علی سدپارا خطر را احساس کرده بود و خرابی تجهیزات ساجید به اون کمک کرده بود که پسرش را به منطقه امن بفرستد. این آخرین اقدام پدرانه سدپارا بود که پسرش را از مرگ در سرما نجات داد.
نیل گرشام در مورد آموزش کوهنوردی در طول قرنطینه و آنچه جامعه کوهنوردی از ایدههای جدید آموزش آموخته است، تأمل میکند.
همانطور که خبر منتشر شد، ورزش کوهنوردی و انجام آن در دوران شیوع بیماری آخرین نگرانی ما بود اما به محض شروع قرنطینه، خیلی زود متوجه شدیم که باید از فعالیتهای منظمی که برای سلامتی جسمی و روانی به شدت به آن نیاز داریم، محروم شویم. عواقب انجام ندادن کوهنوردی در طولانی مدت چیست؟ آیا ما به آرامی ضعیف میشویم، انگیزه خود را از دست میدهیم و به طور کلی طرح را گم میکنیم؟
بدون شک تجربه قرنطینه برای همه متفاوت بود. تعداد کمی از افراد نتیجه فوق العادهای را که اکنون شاهد آن هستیم را پیشبینی میکردند. داستانهای موفقیتآمیز تماشایی از کوهنوردان در هر سطح، که در دوران قرنطینه تلاش نمودند و PBها را بدست آوردند.
ما معمولا ممکن است این انتظار، پیشرفت بدنی و بالا رفتن استقامت بدن، را از افراد موفق داشته باشیم، بسیاری از آنها در دوران قرنطینه به تختههای چوبی یا بالا رفتن از دیوارها دسترسی داشتند اما قسمت هیجانانگیز ماجرای ورزش در قرنطینه این است که این امر پیشرفت و تلاش عمدتا از طرف کسانی رخ می دهد که فقط در هنگام قرنطینه دسترسی به تخته و تجهیزات ورزشی بدوی داشتند.
در این مقاله، من سعی خواهم کرد آنچه را که در تمام اتاقهای خواب اضافی، گاراژها و ایوانها در حین قرنطینه وجود داشت، در تلاش برای توضیح روند فعلی، بررسی کنم.
ما همچنین از زبان مربیان برجسته و فیزیوتراپیستها خواهیم شنید که آیا درسی از روزهای الان وجود دارد که بتوانیم در آینده از آنها در کوهنوردی خود استفاده کنیم یا نه.
قرنطینه شروع میشود.
اول، بیایید به شروع قرنطینه بازگردیم. هرچقدر که تصویر تلخ به نظر میرسید، خیلی زود مشخص شد که پتانسیل پنهانی در اوضاع نابسامان شیوع کرونا و شروع دورهی قرنطینه وجود دارد.
باستر مارتین و جیم پوپ، دو نفر از برترین کوهنوردان ورزشی انگلیس، اخیراً تجارت مربیگریای را به نام کوه نوردی کایزن تشکیل دادهاند. همانطور که باستر توضیح میدهد، آنها سریع توانستند فرصتی را برای کمک به شاگردان خود پیدا کنند.
من فکر میکنم برای بسیاری از افراد قرنطینه باعث شده کوهنوردی در زندگی آنها مهمتر باشد. فرار از کار و واقعیت اوضاع. همانطور که جهان در شرایط سختی قرار داشت، یک روزنهی امید هم وجود داشت. کوهنوردان معمولاً بیش از حد در مورد حفظ سطح عملکرد خود در تمام طول سال نگران هستند، به ندرت ارزیابی میکنند و یک دوره آموزش مناسب را با کار بر روی نقاط ضعف و سود طولانی مدت انجام میدهند. با توجه به اینکه کوهنوردی در فضای باز و سالنهای ورزشی فعلا از کارت خارج شده اما در عوض، در خانه فرصت مناسبی برای تمرین بدون حواس پرتی در عملکرد فراهم شد.
باستر مارتین (کوهنوردی کایزن)
مربی دیگری که در ابتدای قرنطینه فرصتهایی را دید، تخته سنگنورد نخبه، مستقر در شفیلد، دیوید میسون بود:
برخی از شاگردان من ناامید شدند زیرا آنها برای پروژهها، سفرها یا مسابقات سخت تمرین میکردند و ناگهان این اتفاق افتاد. با این حال، ما فقط برنامههای آنها را برای استفاده از وسایلی که آنها در خانه داشتند، اقتباس کردیم. شاگردانی که در حال پیشرفت بودند و در واقع دورههای استراحت داشتند. برای آنها قرنطینه بسیار مناسب بود.
بدون شک این امکان وجود دارد که کوهنوردان با تمرینات خانگی گیر بیفتند و مجبور به انجام آن باشند، با این وجود بسیاری از آنها از انجام این حرکات، عصبی بودند.
من از طریق مربیگری در این زمینه میدانم که بسیاری از کوهنوردان نسبت به پروتکل پایه hangboarding، اینکه از کدام دسته استفاده میکنند، چه مقدار استراحت لازم دارند و چگونه ساختار یک طرح و یک تمرین اساسی را انجام میدهند، اساساً اطمینان ندارند. اطلاعات آموزش جداگانه بصورت آنلاین بسیار دلهره آور است و بسیاری از کوهنوردان احساس میکنند که از این نظر ناتوان شدهاند.
در پاسخ به این مسئله، بسیاری از مربیان اقدام به ارسال مطالب آموزنده، که کاربر پسند و مرتبط با شرایط فعلی باشد، کردند. بیشتر این مربیان برنامههای عمومی یا سفارشی را نیز ارائه میدهند. باستر مارتین یکی از آنها بود:
در حین قرنطینه، مردم جلسات کوتاه، شیرین و سادهای را میخواستند که بتوانند در یک استراحت کوچک در خانه کار کنند، به جای اینکه جلسات طولانی و پیچیدهای را انجام دهند.
با وجود همهی این اطلاعات جدید و در دسترس بودن برنامهها، هنوز هیچ تضمینی وجود نداشت که کوهنوردان بتوانند از مانع آشکار روانشناختی آموزش به تنهایی در خانه عبور کنند.
آقای باانگیزه وخودانگیزه یعنی لوئیز پارکینسون، که Catalyst Coaching را در لندن اداره میکند و یکی از مربیانی بود که واقعا چالشهای انگیزشی قرنطینه را درک میکرد.
لویی پارکینسون گفت:
مسئله یافتن انگیزه، توقف آموزش بسیاری از کوهنوردان بود. بنابراین ما شروع به برگزاری جلسات تمرین روزانه، رایگان و زنده کردیم و واقعا بسیار سرگرم کننده هستند! هر روز، خودم یا یکی دیگر از مربیان Catalyst یک تمرین زنده را از طریق Zoom انجام میدهیم، با تعداد زیادی از افراد عادی که به ما میپیوندند و تمرینات ما را انجام میدهند. ما در این جلسات یک جامعه واقعاً قوی ایجاد کردهایم. من برای تمرین خودم در هنگام قرنطینه با انگیزه دست و پنجه نرم کردم، اما دانستن اینکه من دوستان کوهنورد دوستی دارم که در Zoom منتظرند، در زندگی من تفاوت ایجاد کرد!
با انجام چند جلسه Livestream خودم در اینستاگرام Osprey Europe، فقط میتوانم قبول کنم که آنها واقعاً چیز جدید و خاصی را برای جامعه کوهنوردی به ارمغان آوردهاند. فکر نمیکنم کسی پیشبینی کند که کوهنوردان در نتیجه قرنطینه احساس وحدت بیشتری میکنند اما از بسیاری جهات این مسئله وجود داشت، البته از طریق سیستم عاملهای دیجیتال این فرایند صورت گرفت!
اگر اطلاعات آموزش با کیفیت در حین قرنطینه در دسترس بود و انگیزه کمتر از ما بود، سوال اصلی این است که، چگونه آموزش در خانه میتواند برای کوهنوردانی مانند سیدنی براتن، که یکی از برنامههای من را دنبال میکند، تفاوت فاحشی ایجاد کند؟
سیدنی براتن گفت:
من در 6 هفته با وجود انجام ندادن حرکات مربوط به کوهنوردی و فقط دنبال کردن برنامه خانگی در طول هفته پیشرفت بیشتری نسبت به قبل داشتم.
البته، توضیح مسائل در گذشته همیشه آسان است اما با نگاه به گذشته، میفهمم که دو عامل اصلی وجود دارد که باعث پیشرفت عمده در کوهنوردی من و شاگردانی که با آنها کار کردهام، شده است. اولین مورد زمانی است که تغییر زیادی در رویکرد آموزش ایجاد و دوم وقتی که یک دوره زمانی اجباری باعث ایجاد انگیزه در آنها شد. این دو را کنار هم قرار دهید (که دقیقاً همان چیزی است که در قرنطینه اتفاق افتاد) و شما یک فرمول اصلی برای موفقیت روی میز دارید.
نقش hangboarding در قرنطینه
اکثریت قریب به اتفاق کوهنوردان فقط در هنگام قرنطینه به تخته آویز دسترسی داشتند. با یک نگاه، فکر میکنید سه ماه تلاش کردن فقط باعث میشود تا مردم با تکنیک بیشتری مبارزه کنند. اما چند بار شنیدهایم که برای ادامه پیشرفت باید بازی خود را تغییر دهیم؟ پس زمینه این است که تجربه کوهنوردی در محیط داخلی به طور فزایندهای راحت و آشنا میشود زیرا بدن ما با همان ریتم قدیمی «ساده ترین آزمایش آخرین مدار آبی» سازگار میشود.
وقتی کوهنوردی روی صفحهای قرار میگیرد، فراموش کردن این سوالات سخت که بهبود مستمر را تسهیل میکنند، بسیار آسان است.
از نظر تاریخی، کوهنوردان در کنار گذاشتن تختههای آویز خیلی زود حرکت کردهاند، شاید به این دلیل که بهندرت به آنها فرصتی مناسب برای کار میدهند. شما به خود میگویید «من باید کارهای بیشتری را انجام دهم» – بنابراین یک هفته با عصبانیت این کار(تمرین با برد) را انجام میدهید، سپس آن را اتمام کرده و به کوهنوردی باز میگردید. Hangboardها نیز به دلیل ایجاد صدمات ناعادلانه شدهاند، که جای تعجب نیست وقتی بسیاری از کاربران خانگی از آن جلوگیری میکنند.
اما به محض بستن پیمان برای جدی گرفتن آن و پیروی از یک برنامه صحیح، hangboarding میتواند اتفاقات شگفتانگیزی را رقم بزند، به شرط آنکه کوهنورد مورد نظر از نحوه صعود به طور اساسی آگاه باشد. باستر مارتین از Kaizen Climbing به زودی شاهد پیشرفت این روند بود:
تمرینات مقدماتی قدرت با جلسات با کیفیت بالا و با شدت بالا کارآمدتر و موثرتر میشود. در حین قرنطینه، کوهنوردان واقعاً میتوانستند بر روی تقویت انگشتان خود تمرکز کرده و بین جلسات به خوبی بهبود یابند بدون اینکه خود را با مایلهای ناخواسته روی دیوار خسته کنند و عواملی مانند زمان بیشتر برای خواب، استرس کمتر (برای برخی) و انتخاب زمان تمرین می توانند تفاوت چشمگیری را در طی چند ماه آموزش ایجاد کنند. باستر مارتین (کوهنوردی کایزن)
یکی از مزایای اصلی hangboarding این است که بهترین راه را برای رفع عدم تعادل، که تقریباً در همه کوهنوردان ایجاد میشود، فراهم کند. ما میتوانیم روی تمرین با فرم خوب تمرکز کنیم تا به چیزهایی برسیم که واقعاً تفاوت ملموسی ایجاد میکنند.
ارزش عظیم دیگر hangboarding این است که به ما امکان این را میدهد تا بتوانیم پیشرفت خود را پیگیری کنیم. معیارهای معمول ما نمرات کوهنوردی است که در بهترین حالت ذهنی خود قرار دارد و وقتی درجه جدیدی را میشکنیم، غالباً سوال میکنیم که آیا این به دلیل پیشرفت در قدرت یا مهارت بوده یا نه؟
با این وجود اگر میتوانید برای مدت طولانیتری از لبه کوچکتر حرکت کنید، قویتر میشوید – به همین سادگی. این جنبه از آموزش است که بسیار اعتیاد آور میشود و چراغ بسیاری از کوهنوردان را در حین قرنطینه روشن میکند. همانطور که رابین اولری مربی مستقر در لندن توضیح میدهد:
کلید اطمینان، وجود روند صعودی در آموزش است. اگر یکی از شاگردان من هنگام قرنطینه به فلات برخورد کند، ما خواهیم فهمید که آیا برای ادامه سازگاری نیاز به تغییر هست یا نه؟! برخی طرحهای فوقالعاده ساده و برخی تغییرات را دوست دارند اما همه باید پیشرفت را ببینند.
معیار قرنطینه شدن
یک پیشرفت هیجانانگیز دیگر در هنگام دوران قرنطینه این بود که بسیاری از کوهنوردان برای اولین بار شروع به معیارگذاری کردند. بیشتر کسانی که برای برنامهها ثبت نام کردهاند یا برنامههای خود را نوشتند، متوجه شدند که برای شناسایی نقاط ضعف و تعیین اهداف به یک نقطه شروع احتیاج دارند.
در سالهای اخیر در مورد معیارهای تبلیغاتی بسیار شنیده میشد اما کوهنوردان خیلی زود فهمیدند که این کاری است که میتوانند به راحتی در خانه، روی تخته آویز انجام دهند.
معیارگذاری لازم نیست در مقایسه خود با دیگران باشد، استفاده اصلی معیارگذاری برای مقایسه خود با خود است تا ببینید آیا پیشرفت کرده اید یا خیر.
و به سادگی نمونههای بیشماری وجود دارند که کوهنوردان هنگام قرنطینه شدن، امتیازات معیار خود را بیرون میکشند. به عنوان مثال، یکی از شاگردان باستر مارتین و جیم پوپ، آلسیو، توانست دوازده کیلوگرم اضافه وزن را به شش کیلوگرم کاهش دهد و این را برای گفتن داشت:
خیلی خوب بود که روی قدرت انگشتم با ساختاری محکم کار کنم و در مدت زمان نسبتاً کوتاهی سود خوبی کسب کنم. قرنطینه شدن به من اجازه داد تا روی این جنبه از کوهنوردی خودم تمرکز کنم.
آلسیو (شاگرد Kaizen Climbing)
یکی از شاگردان من، فریزر جارویس، داستان بسیار مشابهای در مورد قرنطینه گفت:
باید بگویم که دستاوردها بسیار باورنکردنی است – من از توانایی آویختن کوچکترین لبههای Beastmaker 1000 برآمدم و اکنون به راحتی 6 تکرار کامل را انجام میدهم. همه با فرم دقیق و بدون لغزش انگشت! این برنامه واقعاً مرا در این اوقات سرزنده و پرشور نگه داشت.
محک زدن خود ابزاری ارزشمند است اگر که در کار استفاده شود. با این حال مقایسه با سایر ورزشها در یک ورزش پیچیده و چند وجهای به عنوان کوهنوردی دارای ارزش محدودی است و اگر بیش از حد معیارسنجی از خود انجام شود، میتواند فشار روانی برای سلامت روان باشد.
این ترکیب را اضافه کنید که بسیاری از کوهنوردان وقت زیادی را در شبکههای اجتماعی سپری میکردند و زمینه برای گم شدن برخی وجود داشت. یا در حالتی دیگر، تعداد کمی از آنها بیش از حد چیزها را تجزیه و تحلیل میکردند و در بعضی مواقع میتوانستید ناامیدیهای ایجاد شده در گروهها را مشاهده کنید. به نظر میرسید برخی در حالی که نمره خود را پایین میگیرند، در جستجوی پیشرفت کاملا واهیای هستند. با این وجود حتی اگر چنین چیزی وجود داشته باشد، به زودی منقضی میشود و بهتر است که تغییر کند. نکته مهم این است که در عملکرد صعود به دلیل جزئیات پروتکل hangboarding، بازنده یا برندهای وجود ندارد.
اختلافات ظریف بین روال و امتیازات مشخص شده در پایان وقتی که از یک قله بزرگ خارج میشوید، تا حدی بی ارتباط هستند. اما با کمی تامل میشود فهمید که قرنطینه برای آموزش کوهنوردان، که چگونه انواع مختلف آموزش در طرح کلی مورد استفاده قرار میگیرد، بسیار مفید بود.
شکی نیست که کوهنوردان در انطباق و مدرنیزه کردن امکانات خانه خود در حین قرنطینه بسیار باورپذیر بودند. در گذشته، برای اکثر موارد، تخته آویز چیزی بود که شما آن را در گوشهای از گرد و غبار فرو میگذاشتید و از آن چشم پوشی میکردید، با این وجود قرنطینه به مردم یاد میدهد که از امکانات خود استفاده کنند.
بسیاری از افراد برای اولینبار عاشق تمرینات خانگی شدند. من تعداد کوهنوردانی که به من بازخورد خوب میدادند و میگفتند که از تمرینات خود دارند نهایت لذت را میبرند، از دست داده ونسبت به این امار تعجب کرده بودم!
باستر مارتین از کوهنوردی کایزن نیز چنین چیزی را پیدا کرد:
آنچه بیشتر انگیزه ایجاد میکرد، توانایی کوهنوردان برای استفاده بهتر از یک موقعیت بد بود. کوهنوردان با تجهیزات و امکانات بداهه کار میکردند و قدرتی را کسب میکردند. به نظر میرسید که آموزش ابتدایی به سبک قدیمی در انبارها و سالهای پیش انجام شده است. این حرکت باعث ایجاد تفکر در مورد افرادی که در دهه 80 و 90 با مهارتهای اولیه و کسب دستاوردهای بزرگ زندگی میکردند، شد.
برای کسانی که فضا و مهارتهای خودآموز داشتند، تختههای خانه راهی برای تمرین در قرنطینه بودند. به طور کلی به نظر میرسید که کوهنوردان در هنگام قرنطینه؛ قویتر میشوند اما سوال اصلی این بود که آیا این به معنی بهبود تمام مهارتهای آنها بود؟ رابین اولاری، مربی ساکن لندن، چنین اظهار داشت:
من از زمان قرنطینه در همهی شاگردانم پیشرفت چشمگیری دیدهام. بیش از 35 کوهنورد از 8 سال تا 60 سال از سراسر جهان. بیشتر افرادی که از درجه اول مشخص میشوند چه دربولدرینگ چه ورزش و چه در معاملات تجاری. من تعداد معدودی از آنها را درجه بندی کردهام. من مقدار زیادی از آنها را برای قدرت بدنیشان، انتخاب کردم. غیر از مسئلهی تکنیک داشتن، چون تکنبنک پایه و اساس همهی موارد دیگر است. بدون توانایی و تکنیک نمیتوانید استقامت برای نگاه داشتن ایجاد نمایید. نگاه داشتن در درجهی اول است.
من همچنین این روند را در میان کوهنوردانی که در حین قرنطینه با آنها کار کردم، مشاهده کردم. به عنوان مثال، کارل کریک از قبل از مهارتهای کاملاً پیشرفتهای برخوردار بود و به همین دلیل توانست بلافاصله پس از آموزش، سود خود از ورزش را بدست آورد:
من الان در انجام پروژههایم بسیار راحتتر هستم نسبت به زمانی که هیچ تلاشی را در پیش نمیگرفتم. تمرین نگه داشتن به گونهای برای من مثبت بود که من توانستم زمانی را برای آنالیز کردن خود پیدا کنم، به من این اجازه را داد که بر اتفاقهایی که در حین حرکات محوری میافتد، تمرکز نمایم و این اتفاقها و جریانات پیش رو برای من نسبت به قبل آسانتر شدهاست.
لوئیس پارکینسون یکی از ورزشکاران رشتهی Catalyst Climbing، در مورد همین موضوع میگوید:
من موفقیت بیشتری را برای دانشجویان در بازگشت به صخره دیدهام، بیش از آنچه که انتظار داشتم! به عنوان مثال، کاپیتان تیم Catalyst Junior تقریباً به محض برداشته شدن قرنطینه، اولین تخته سنگ 7A + خود را در Gritstone مدیریت کرد. ممکن نیست که تکنیک و مهارتهای حرکتی ما نسبت به قرنطینه و زمان آن بهتر شده باشد، بنابراین تنها توضیح من این است که همه برای بهتر شدن صعود خود، ضعف خود را جبران کردهاند و از نظر قدرت قویتر از خود سابقشان شدهاند!
بالا بردن قدرت بدنی و انعطاف در زمان قرنطینه
جنبه دیگری از آموزش در قرنطینه که به داستان موفقیت کمک می کند این بود که بسیاری از کوهنوردان بیش از حد معمول شروع به انجام حرکات انعطافی می کنند، به عنوان مثال، جلسات آنتاگونیست و انعطاف پذیری مهمترین رویداد این دوران بودند. اما باید به یاد داشت که تمرینات انعطافپذیری باید همراه با حرکات همراه با دمبل و وزنه باشد! بدن به هر دو تمرین نیاز دارد!
طی سالهای گذشته تعداد دفعاتی را مشاهده کردم که کوهنوردان پس از شکستن استخوان و بازگشت خود به حالت عادی برای چندین ماه، هنگام بازگشت دوباره قویتر شدهاند. به نظر میرسد باستر و دیوید موافق هستند:
ما همچنین مردم را تشویق کردیم که از نظر قدرت و انعطاف مناسب، با وزنه کار کنند یا با شرایط مناسب یا سالنهای بدنسازی. هدف از این کار کمک به ساختن قدرت بدن، ثبات شانه و بدنی به طور کلی بدنی سالم برای کاهش خطر آسیب دیدگی بود تا بتوانند در صورت فرصت، صعود را سخت اما ایمن انجام دهند.
تعداد کمی از افراد از قرنطینه خارج شده و بدن و انگشتان خود را با استحکام بیشتری به دلیلی زمان اضافهای که به انعطاف و کشش و به طور کلی مراقبت از بدن خود اختصاص دادهاند، احساس میکنند. (دیوید میسون)
حرکت و ذهنیت در حین قرنطینه
واضح است که کوهنوردان قادر به بهبود جنبههای فیزیکی عملکرد در حین قرنطینه بودند، اما در مورد مهارت چطور؟ بسیاری نگران از دست دادن زمین با استفاده از تکنیک و عملکرد ذهنی بودند و مطمئن نبودند که آیا بداهه سازی با تمرینات انتزاعی فایده ای دارد یا خیر؟ لویی پارکینسون در مربیگری حرکتی تخصص دارد و این را برای گفتن داشت:
در ابتدا، برای من بسیار دشوار بود که به مردم کمک کنم در حین قرنطینه روی حرکت و مهارت خود کار کنند – همانطور که من هم تلاش میکردم! در تخت کوچکم، به سختی فضای لازم برای تمرین خوب را داشتم، اما با انبوهی از تعادل در صحنه، هماهنگی و چالشهای حرکتی روبرو شدم و اینها را به یک تمرین 60 دقیقه ای تقطیر کردم. این تفاوت واقعی ایجاد کرد. هیچ تکنیکی در مورد مشکلات سبک هماهنگی را از دست ندادم و بسیاری از مشتریانم تجربه مشابهای داشتند.
باستر و جیم از کایزن نیز این منطقه را در رادار خود داشتند:
«کایزن» یک رویکرد جامع را در پیش میگیرد، بنابراین ما افرادی را که در حین قرنطینه و همچنین جنبههای فیزیکی عملکرد، روی ذهنیت و حرکت کار میکنند، جلب کردیم. ما گفتگوهای منظمی را با مشتریان انجام دادیم تا به آنها در یافتن چشم اندازهای خوب کمک کنیم. همچنین به آنها موضوعاتی را برای کار در هنگام شروع صعود به خارج از قرنطینه برای بهبود تمرکز و اعتماد به نفس آنها، دادیم.
قرنطینه شدن و جراحات
همه ما تمایل طبیعی داریم که با تمرین در عمق بازی پرش کنیم. با شروع قرنطینه، من با ارسال پستی در اینستاگرام از کوهنوردان خواستم که خودشان را با سرعت پیش ببرند. متأسفانه یکی دو نفر پاسخ دادند و گفتند من نمیتوانم. همانطور که دیوید توضیح میدهد، توصیه مهم این بود که قبل از شروع کار با حداکثر مقاومت شدید، با یک مرحله «قدرت پایه» شروع کنید.
در آغاز قرنطینه، من در مورد آسیب دیدن، به دلیل تغییر در سبک تمرین و افرادی که بیش از حد به دلیل خستگی کار می کنند، نگران شدم. شروع با بار کمتر و افزودن بیشتر در صورت لزوم بسیار بهتر از بار بیش از حد در همان ابتدای کار است.
یکی دیگر از تحولات جالب در قرنطینه، افزایش جذب جلسات مشاوره فیزیکی آنلاین در Skype و FaceTime بود. اینها یک منبع خارقالعاده هستند و برای دریافت برنامه تشخیص و توانبخشی، همیشه لازم نیست که به طور فیزیکی بدن را ببینید. در اینجا گزارشی از فیزیوتراپی مستقر در بریتیش کلمبیا، نینا تاپین (نینا لئونفلنر سابق) وجود دارد:
من از دیدن حجم علاقه کوهنوردان از سراسر جهان به مشاورههای آنلاین فیزیوتراپی (AKA از طریق بازسازی از راه دور) در طی این همهگیری بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. کوهنوردان مشتاق بودند که با سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی و توانبخشی خود را بهتر کنند و خود را در مورد سالم بودن و بهتر بودن کوهنوردی آموزش دهند. بسیاری از آنها میخواستند در مورد مسائلی که قبل از همهگیری همه مشغول بودند، کار کنند. این عالی بود!
هنگامی که به کلینیک بازگشتم، مواردی از «آموزش کوهنوردی در خانه هنگام بیماری کوید» را دیدم، از جمله – آسیب دیدگی انگشت، آرنج و شانه از کوهنوردانی که برنامههای تجویز شده را دنبال نمیکردند و یا بیش از حد در این کار صدمه دیده بودند! برخی بدون اینکه ابتدا قدرت پایه را ایجاد کنند، به سمت انگشت نوردی به سبکی تکراری میپرند. من همچنین کوهنوردانی را دیدم که بیش از حد طبیعی آسیب دیده بودند!
فیزیوتراپیست دیگری که برای هدایت کوهنوردان آماده بود، کریستیانو کاستا مستقر در لندن بود.
از آنجا که من دیدم، میزان کلی آسیب دیدگی در حین تمرین در قرنطینه بسیار کمتر بود زیرا اکثر کوهنوردان به دیواره کوهنوردی دسترسی نداشتند که مطمئناً بیشتر آسیبدیدگیها مربوط به فرودهای ضعیف است. بعضی از شاگردان به ترتیب در موارد مربوط به اضافه بار- به طور عمده در انگشتان، شانهها و آرنجها، که در آن فرکانس بارگیری عامل اصلی است- دچار آسیب می شوند.
برخی کوهنوردان به درستی قرنطینه را فرصتی مناسب برای کار سخت در تمرینات خود میدانند، با این وجود، بافت همبند ما برای سازگاری با بار به زمان نیاز دارد و باید استراحت در نظر گرفته شود. از طریق تماسهای ویدئویی، شناسایی بیشتر عوامل در این امر و رفع آنها نسبتاً موثر بود. من به مشتریان کمک کردم تا میزان مطلوب خود را در بازتوانی تشخیص دهند و تا آنجا که توانستم پشتیبانی کردم. به طور کلی این یک منحنی شیبدار یادگیری بوده و با توجه به بازخورد و نتایج بدست آمده بسیار موفق بوده است.
ممکن است درست به نظر نرسد اما روندی که نینا و کریستیانو توصیف کردند یکی دیگر از موارد خوبی بود که بعد از قرنطینه رواج یافت. بنابراین بسیاری از کوهنوردان به سادگی یاد گرفتند که چگونه صدمات را به طورموثر کنترل کنند و بدون شک این یک روش سازندهتر برای آموزش در آینده را، امکان پذیر میکند.
انفجار انگیزه در حین قرنطینه.
احساسات رو به رشدی وجود داشت که ما باید آن را بشمار آوریم. چند روز پس از رفع قرنطینه، خودم را در مسیر جدید تجارت E8 در Iron Crag در Lake Lake دیدم. خندهآور بود که چقدر احساس آمادگی ضعیفی داشتم، به دلیل اینکه 3 ماه یک جفت کفش کوهنوردی نپوشیده بودم اما حضور در آنجا احساس بسیار شگفت انگیزی داشت. من آگاهانه به یاد توصیه افسانهای دیو مک لئود افتادم، که این است که ما هرگز احساس آمادگی خوبی نمیکنیم، بنابراین درعوض، ما باید فقط به صعود از مسیر بپردازیم. این کاری بود که من کردم و جواب داد. پس از قرنطینه، بسیاری از کوهنوردان احساس آرامش، استراحت و انتظارات کمی داشتند و بدون شک این نتایج خوبی به همراه داشت!
چه چیزی از قرنطینه یاد گرفتهایم؟
قرنطینه به راحتی کوهنوردان را از نظر انگیزشی تقویت میکند و به آنها میآموزد که چگونه به درستی تمرین کنند. آموزش فقط رفتن به سالن ورزشی کوهنوردی نیست! اما بیشتر افراد موفقیت را در سالنهای ورزشی میسر میبینند و بدون آن احساس میکنند که هیچگونه نمیتوانند پیشرفت کنند.
این درمورد ایجاد درک عمیق از این فعالیت منحصر بفرد و نحوه پاسخ بدن شما به آن است. این در مورد تمایز بین کاری است که میخواهید انجام دهید و کاری که برای پیشرفت باید انجام دهید. این مربوط به کنترل دورهای و داشتن نظم و قدرت برای شکستن موانع است. بیش از هرچیز دیگری، چیزهایی که در قرنطینه بدست آمد فراتر از اجراهای صرف صعود بود، بدون شک این روند پیروزی روح و تلاش انسانی بود – مجموعهای از هزاران تلاش فردی که با جمع قطعات بیشتر میشد.
برای بسیاری از افراد، صرفاً حفظ سطح قبلی خود از نظر قدرت یا مثبت ماندن از نظر ذهنی در چنین دوره سختی موفقیت بزرگی بود و موضوعی بود که من بسیار افتخار میکردم که میتوانم در آن نقش کمی داشته باشم. (لویی پارکینسون.)
به نظر میرسید که چند هفته طول کشید تا مردم به یاد بیاورند که چگونه بر روی سنگ حرکت کنند و برایشان عجیب و غریب بود که چگونه در این تنگه عبور کنند. اکثر آنها تازه از بیرون بودن، دیدن مردم و تلاش سخت روی سنگ لذت بردهاند. من حدس میزنم این نشاندهنده تعهد آنها به تمریناتشان در دوره قرنطینه باشد. (دیوید میسون)
از طرف همه همکاران این مقاله، برای همه آرزو میکنم بازگشتی سریع و ایمن به کوهنوردی در سالنهای ورزشی محلی و قلههای بیرون را داشته باشند.
یک تیم کوهنوردی متشکل از 10 کوهنورد نپالی، در بعد از ظهر روز 16 ژانویه اولین گروه از کوهنوردان شدند که قله K2 را صعود کردند. این گروه در ساعت 5 بعد از ظهر به وقت محلی، این قله را صعود کردند و یک دستآورد تاریخی را برای جامعه کوهنوردان نپالی به ارمغان آوردند. قله K2 تنها قله 8000 متری است که در زمستان صعود نشده بود. گروهی که جلوتر بودند منتظر اعضای دیگر گروه ماندند و سپس درحالی که با هم سرود ملی نپالی را میخواندند، قله را صعود کردند.
گروه کوهنوردی که کمپهای 3 و 4 را ترک کرد شامل مینگما جی، داوا تنجینگ و کیلی شرپا به همراه نیرمال پورجا، مینگما دیوید شرپا، گلجه شرپا، مینگما تنزی شرپا و سونا شرپا از تیم seven Summit Treks بود.
این تیم در مسیر صعود مجبور به نادیده گرفتن مسیرهای قبلی و تعویض طناب ها شد. آخرین تلاش قبل از رسیدن به قله آنها چند ساعت بیشتر از زمانی که انتظار میرفت، طول کشید. آنها باید در تاریکی فرود می آمدند.
صعودهای متفاوت، کارابینهای متفاوت نیاز دارند. برای انتخاب کارابین و استفاده درست از آن، باید تفاوت آنها را بفهمید. سه موضوع اصلی وجود دارد که باید درمورد کاربینها بدانید:
شکل
نوع دروازه
سایز، وزن و قدرت
وقتی تفاوتها را متوجه شدید، میتوانید کارابینی مطابق نیازهای خود تهیه کنید. نوع صعودی که انجام میدهید و طرز استفاده از کارابین، شما را در انتخاب کارابین مناسب یاری خواهد کرد.
این پرطرفدارترین کارابین موجود است که مانند کارابین D عمل میکند اما یک طرف آن کوچکتر از طرف دیگر است تا وزن کمتری داشته باشد. کارابین D نامتقارن دارای دروازه پهنتری است که وصل کردن آن را سادهتر میکند. این کارابینها به اندازه کارابینهای D درون خود فضا ندارند. این کارابینها اکثریت تعداد کارابینهای کوهنوردان و صخرهنوردان را تشکیل میدهد.
مزایا
دروازه بزرگ
قوی و سبک
معایب
از بقیه اشکال قیمت بالاتری دارند
به اندازه کارابینهای D شکل قوی نیستند
کارابینهای گلابی شکل
مانند کارابینهای D نامتقارن، این کارابینها هم دروازههای بزرگی دارند که به راحتی میتوان طناب، گرههای کوهنوردی و وسایل را به آن وصل کرد. از کارابینهای گلابی شکل بیشتر برای رد کردن طناب و تقارنسازی استفاده میشود ولی میتوان به عنوان تکیهگاه برای صعود هم از آنها استفاده کرد. باید در انتخاب کارابین گلابی شکل نهایت دقت را به کار برد.
کارابینهای گلابی شکل را با نام HMS هم میشناسند و حتی بر بعضی از مدلهای آنها این سه حرف هک شده است. HMS نشان میدهد که این کارابین از مواد یکدستتری ساخته شده است که به خوبی با یک مانتر (Munter) کار میکند.
مزایا
دروازه بزرگ
برای رد کردن طناب و متقارنسازی طراحی شدهاند
معایب
سنگینتر و گرانتر از اکثر شکلهای دیگر هستند
ضعیفتر از کارابین D شکل و D شکل نامتقارن
کارابین D شکل
کارابینهای D شکل برای انواع زیادی از صعودها مناسب هستند. این کارابینها نیروی وزن را به قسمتهای دور از دروازه راهنمایی میکنند و به همین دلیل قدرت آنها با کارابین بیضی شکل برابری میکند و حتی سبکتر از آنهایند. انتخاب کارابین D شکل برای صعودهایتان بنظر مناسب میرسد.
مزایا
شکل قویتر
دروازه بزرگتر از کارابینهای بیضی شکل
معایب
دروازه کوچکتر و سنگینتر از کارابینهای D نامتقارن
گرانتر از کارابینهای بیضی شکل
کارابینهای بیضی شکل
کارابینهای بیضی شکل، اصلیترین شکل استفاده شده میان کارابینها هستند. با این که به اندازه بقیه شکلها قوی نیستند اما تقریبا در هر موقعیتی کاربرد دارند و از دیگر کارابینها ارزانتر هستند. این کارابینها شکل یک دستی دارند و انحنای دو طرف آنها باعث میشود انتقال وزن زیادی صورت نگیرد. این کارابینها نسبت به کارابینهای D شکل وزن بیشتری را تحمل میکنند وبه به دلیل شکل متقارنشان میتوان از آنها به عنوان راپل ترمز کارابین هم استفاده کرد.
این کارابینها به دلیل تقسیم نیرو بین دو طرف، مناسب برای همه صعودها هستند و انتخاب کارابین بیضوی میتواند بهترین انتخاب شما باشد.
مزایا
شکل یک دست، انتقال نیرو را محدود میکند
وسایل بیشتری نسبت به کارابین D شکل نگه میدارد
معایب
دروازه کوچک و وزن بالاتر نسبت به بقیه اشکال
به اندازه کارابینهای دیگر قوی نیست
انواع دروازه کارابین
دروازه صاف
دروازههای صاف، استاندارد و قوی هستند، مقاومت بالایی دارند و استفاده از آنها ساده است. معمولترین نوع دروازه بوده و برای مصارف مختلف قابل استفاده هستند. از کارابینهای دروازه صاف برای صعودهای سریع استفاده میشود و معمولا برای بادامکها و دربها مصرف دارند. همان طور که از نامشان پیداست، این دروازهها از ابتدا تا انتها صاف هستند. این دروازهها مانند دروازههای دیگر به راحتی و تنها با یک فشار باز میشوند. بسته شدن آنها هم کاملا اتوماتیک است. کافی است دروازه را رها کنید تا بسته شود.
بعضی از کارابینهای مستقیم، کلید دارند. کارابینهای کلیددار یک برآمدی در قسمت نوک دروازه دارند که از گیر کردن حلقه چرخدنده، آویزهای پیچ و مهره و دیگر ابزارهای کوهنوردی، جلوگیری میکنند. احتمالا برای این ویژگی مجبور هستید کمی پول بیشتری پرداخت کنید ولی ارزشش را دارد.
مزایا
مقاوم و استفاده راحت
امکان اضافه کردن کلید برای گیر نکردن تجهیزات
معایب
سنگینتر از دروازه سیمی
دروازه خمیده
دروازههای خمیده مقاوم هستند و به دلیل شکلشان وصل کردن طناب به آنها ساده است. آنها معمولا برای طنابزنی سرعتی استفاده میشوند.
مانند کارابینهای دروازه صاف، بعضی از کارابینهای دروازه خمیده هم دارای کلید هستند.
کارابینهای دروازه خمیده معمولا شکلهای نامتقارن دارند.
مزایا
سبک هستند
کاهش احتمال باز شدن هنگام سقوط
احتمال پایینِ گیر کردن دروازه
معایب
میتواند کمتر از دروازههای دیگر مقاوم باشد
کارابین با دروازههای قفل شونده
کارابینهایی که دروازه قفل شونده دارند، در حالت بسته قفل میشوند و از حوادث ناشی از باز شدن دروازه جلوگیری میکنند. این کارابینها دو نوع دستی و اتوماتیک دارند.
دستی: در این نوع خود کاربر باید دروازه را قفل کند.
اتوماتیک: هر بار که دروازه بسته میشود، قفل هم میشود.
کارابینهای قفل شونده با این که کمی سنگینتر هستند، ولی تنها کارابینهای هستند که میتوانید با رایپل و بیلای از آنها استفاده کنید. باید در مکانهای حساس که مجبور هستید از بیلای استفاده کنید، از کارابینهای قفل شونده استفاده کنید. این کارابینها امنیت بیشتری دارند و آرامش بیشتری برای شما به ارمغان میآورند.
مزایا
امنیت بیشتر
معایب
سنگینتر از انواع دیگر هستند
اندازه، وزن و قدرت کارابین
انتخاب کارابین را میتوان بر اساس اندازه، وزن و قدرت کارابین هم انجام داد.
اندازه کارابین
کارابینها اندازههای مختلفی دارند. کارابینهای بزرگ را به راحتی میتوان در دست نگه داشت، سریعتر میتوانید در آنها طناب بگذارید و وسایل بیشتری را درون خود نگه میدارند. معمولا با دستگاه رایپل و بیلای استفاده میشوند. کارابینهای کوچک سبکتر هستند و تعداد بیشتری از آنها را میتوانید همراه خود ببرید اما گذاشتن طناب درون آنها سختتر است.
وقتی میخواهید کارابین بخرید، باید به میزان باز شدن دروازه آن و دکمه باز شدن دروازه دقت کنید. هر چه کارابین کوچکتر باشد، میزان باز شدن دروازه هم پایینتر است.
میزان باز شدن دروازه پایین، باعث گیر کردن انگشتان میان دروازه و بدنه کارابین میشود. ممکن هم هست که آنقدر باز شود که نتوانید آن را به راحتی ببندید. اندازهای مناسب است که باز و بسته کردن کارابین را راحتتر کند.
وزن کارابین
به طور کلی هرچه وزنی که با خود برای صعود میبرید کمتر باشد، بهتر است. ولی انتخاب کارابین های سبکتر همیشه بهترین انتخاب نیست. کارابینهای سبک معمولا خیلی کوچک هستند و وصل کردنشان به طناب یا کمربند میتواند سخت باشد. همچنین این کارابینها از بدنه نازکتری استفاده میکنند که یعنی مقاومت آنها و عمرشان پایین است. نازک بودن بدنه کارابین همچنین باعث پاره شدن طناب میشود.
قدرت کارابین
قدرت کارابینها در سه جهت تعیین میشود: طولی (محور بزرگ)، عرض بغل (محور کوچک) و عرض هنگام باز بودن (محور بزرگ باز یا «دروازه باز»). این سه مقدار بعد از دریافت استانداردهای UIAA و CE، بر بدنه کارابینها هک میشوند و تا زمانی که به درستی از آنها استفاده بکنید، مشکلی پیش نمیآید. قدرت دروازه باز و قدرت محور کوچک تقریبا در همه کارابینها متفاوت است.
چگونه میتوان از امتیازهای قدرت استفاده کنید: اگر پروسه انتخاب کارابین شما به چند کارابین محدود که مناسب سبک صعود شما هستند، رسید، به قدرت کارابینها نگاه کنید. اگر دو کارابین داشتید که تنها در امتیاز قدرت تفاوت دارند، بهتر است که کارابین قویتر را بخرید. توجه داشته باشید که کارابینهای کوچکتر معمولا و نه همیشه از کارابینهای بزرگتر ضعیفتر هستند.
نکتهای درمورد احتمال باز شدن هنگام سقوط: فشاری که هنگام سقوط به کارابین وارد میشود، میتواند باعث باز شدن و یا شکستن آن شود. کارابین به دلایل زیر میشکند:
اینرسی دروازه بر کشش بدنه غلبه میکند و دروازه سرجای خود گیر میکند.
دروازه به جسم دیگری برخورد کند و بشکند.
برای محافظت از خود در برابر این نوع خرابی کارابین، کارابینهایی با دروازههای خاص و یا کارابینهای مقاوم را انتخاب کنید. همچنین میتوانید از کارابینهای قفل دار یا کارابینهایی که برای باز کردن دروازهشان باید قدرت بیشتر استفاه کنید، بخرید.
انتخاب کارابین : کدام کارابین بهتر است؟
حالا که درمورد تاثیر شکل، نوع دروازه، اندازه، وزن و قدرت بر عملکرد اطلاعات کافی دارید، باید درمورد استفادهای که از کارابین دارید فکر کنید.
ویژگیهایی که یک کارابین برای نوع خاصی از صعود مفید است، میتواند برای صعودی دیگر مفید نباشد. بطور مثال کارابینهای کوچک که دروازه سیمی دارند برای نگه داشتن وسایل و صعودهای سریع مناسب هستند اما آویزان کردن طناب از آنها سختتر از کارابینهای بزرگ است.
کوهنوردان و صخرهنوردان حرفهای، با مرور زمان کارابینی که با آن راحتتر هستند را انتخاب کرده و فقط از آن استفاده میکنند. اگر تازه کار هستید، جدول زیر می تواند کمکتان کند:
بیلای و راپل کردن
کارابینهای گلابی شکل بزرگ و قفلدار
صعودهای سریع ورزشی
کارابینهای D شکل نامتقارن با دروازه صاف، خمیده و یا سیمی
صعودهای سریع ترد (Trad-climbing quickdraws)
کارابینهای D شکل نامتقارن با دروازه سیمی
رک کردن وسایل (Racking trad gear)
کارابینهای D شکل نامتقارن، D شکل یا بیضوی
وقتی انتخابهای خود را محدود کردید، پیشنهاد میکنیم به فروشگاه وسایل کوهنوردی و صخرهنوردی نزدیک خود بروید. انتخابهای خود را بردارید و در دست نگه دارید، باز و بست شدن دروازه را امتحان کنید. کارابینهای قفل دار را چند بار با یک دست باز و بسته کنید. کارابینهایی را انتخاب کنید که حس خوبی به شما میدهند، عملکردی مناسب دارند و کار کردن با آنها ساده است.
یادتان باشد که تامین امنیت هنگام صعود مسئولیت خودتان است و هیچ مقاله یا ویدیویی نمیتواند جای آموزش مستقیم را بگیرد. قبل از صعود، تمامی تکنیکها را یاد بگیرید.