بزرگان کوهنوردی

12 نفر از بزرگان کوهنوردی حال حاضر جهان

زمان مطالعه: 8 دقیقه

کوهنوردی بیشتر از یک ورزش است؛ این یک چالش است که شما را به مرزهای توانایی خود می‌رساند. هر قله‌ای که فتح می‌کنید، نه تنها به ارتفاعات جدیدی دست می‌یابید، بلکه به انسان قوی‌تری تبدیل می‌شوید. در این مسیر، همیشه رکوردهایی برای شکستن و دستاوردهایی برای به دست آوردن وجود دارد، اما نکته جالب اینجاست که حتی قله‌های بزرگ هم همچنان رازهایی دارند که باید کشف شوند.

در این مقاله می‌خواهیم به شناخت بزرگان کوهنوردی جهان که نه تنها مرزهای ممکن را جابه‌جا کرده‌اند، بلکه با اراده‌ای فولادین و عشقی بی‌پایان به این ورزش، نامشان در تاریخ جاودانه شده، نگاهی بیندازیم. از قهرمانان ناشناخته تا افسانه‌هایی که خیلی زود از دنیا رفتند، همه این‌ها بخش‌هایی از دنیای کوهنوردی هستند که همیشه جذاب و الهام‌بخش خواهند ماند.

 

| در بریم کوه بخوانید : راهنمای صعود به کلیمانجارو |

 

لیست بزرگان کوهنوردی جهان

  • نیرمال پورجا

  • آندره بارگیل

  • دنیس اروبکو

  • کنراد آنکر

  • کالین هالی 

  • پل رمزدن

  • ویل گاد 

  • کامی ریتا

  • رابرت جاسپر

 

 نیرمال پورجا

  • ملیت: نپال
  • تاریخ تولد: 1983
  • اینستاگرام: nimsdai

نیرمال پورجا، نامی که این روزها در دنیای کوهنوردی طنین‌انداز است. در سال 2019، او با شجاعت و توانمندی بی‌نظیر خود، در کمتر از شش ماه 14 قله بلند جهان را فتح کرد. برای بسیاری از کوهنوردان، این کار غیرممکن به نظر می‌رسید، اما پورجا یکی از بزرگان کوهنوردی جهان ثابت کرد که هیچ چیز برای او غیرممکن نیست. او نه تنها رکوردهایی را که بسیاری از بزرگان کوهنوردی به سختی به دست آورده بودند، شکست، بلکه با این دستاوردها، جایگاه خود را در تاریخ کوهنوردی تثبیت کرد.

این کوهنورد نپالی که پیش از این در هنگ سلطنتی تفنگ‌داران گورخا و نیروی دریایی بریتانیا خدمت کرده بود، توانست در مدت زمان شگفت‌انگیز 2 روز و 30 دقیقه به اورست، لوتسه و ماکالو صعود کند. این رکورد، رکوردی 7 ساله را شکست و همه را شوکه کرد. اما داستان او فقط به اینجا ختم نمی‌شود! در سال 2021، نیرمال یکی از اعضای تیمی بود که به اولین صعود زمستانی قله K2 دست پیدا کرد؛ قله‌ای که بسیاری از بزرگان کوهنوردی آن را بزرگ‌ترین چالش کوهنوردی جهان می‌دانند.

اما نیرمال تنها با دستاوردهایش شناخته نمی‌شود. او در این مسیر یک پیام قوی هم به دنیا ارسال کرد: “حامیان مالی و توجه جهانی بیشتر به کوهنوردان خارجی اختصاص دارد. امیدوارم صعودهای من باعث شود که استعدادهای نپالی در جهان دیده شوند.” این جمله او، تنها نشان‌دهنده اراده و انگیزه‌اش برای تغییر شرایط نیست، بلکه فراخوانی است به توجه بیشتر به بزرگان کوهنوردی کشورش.

 

آندره بارگیل یکی از بزرگان کوهنوردی

  • ملیت: لهستان
  • تاریخ تولد: 1988
  • اینستاگرام: andrzejbargiel

آندره بارگیل، یکی از بزرگان کوهنوردی در دنیای کوهنوردی، نه تنها به خاطر دستاوردهای خارق‌العاده‌اش شناخته می‌شود، بلکه به دلیل روش‌های منحصر به فردش در فتح قله‌ها، تحسین جهانیان را برانگیخته است. این مرد شجاع و پرانرژی، نه فقط کوه‌ها را با سرعتی حیرت‌آور می‌گذراند، بلکه قله‌هایی را که دیگران تنها در رؤیا می‌بینند، از بالا تا پایین اسکی می‌کند!

در سال ۲۰۱۸، او رکوردی زد که بزرگان کوهنوردی بسیاری را به تحسین واداشت: او توانست قله‌ی 8611 متری K2 را از بالا تا پایین، بدون درآوردن چوب اسکی، فتح کند! این فقط آغاز کار او بود، چرا که قبلاً در قله‌های سنگین‌تری مثل ماناسلو (8163 متر)، برودپیک (8051 متر) و شیشاپانگما (8027 متر) هم همین کار را انجام داده بود. و به خاطر این شجاعت‌ها، جایزه‌ی معتبر «پلنگ برفی» را برای صعود به پنج قله‌ی بلند از اتحادیه‌ی جماهیر شوروی سابق برد.

هرچند در سال ۲۰۱۹، او تلاش برای اسکی اورست را متوقف کرد، اما این قطعاً آخرین تلاش او نخواهد بود. خودش می‌گوید: «امروز می‌دانم که می‌توانم با بهترین‌ها رقابت کنم، تمام رکوردها را بشکنم و هر قله‌ای را فتح کنم.» اگر شما هم فکر می‌کنید که کوهنوردی تنها یک فعالیت فیزیکی است، پس باید در مورد آندره بارگیل بیشتر بدانید، چون او نشان داده که برای فتح قله‌ها، فقط قدرت بدنی کافی نیست، بلکه یک روحیه بی‌نظیر هم لازم است!

 

 دنیس اروبکو

  • ملیت: روسیه/لهستان
  • تاریخ تولد: 1973
  • اینستاگرام: denisurubko

این کوهنورد سریع طی 20 سال گذشته، 22 صعود از کوه‌هایی با ارتفاع 8000 متر انجام داده است و هنوز مسیرهای جدید را تیک نزده است. او دهه‌ی جدید را با صعود از 12امین قله‌ی مرتفع جهان یعنی برودپیک در زمستان آغاز کرد. 

او یکی از 8 نفر بزرگان کوهنوردی است که تمام قله‌های 8000 متری جهان را بدون مکمل اکسیژنی فتح و مسیرهای جدید بی‌شماری را در سراسر جهان از جمله هیمالیا، تیان شان و پاتاگونیا تعیین کرده است. 

بر اساس گزارشی در حساب توییتر russianclimb@، هدف او این است که کار خود را با صعود از دومین قله‌ی مرتفع جهان یعنی K2 پایان دهد.  

از بزرگان کوهنوردی جهان : کنراد آنکر 

کنراد آنکر، یکی از بزرگان کوهنوردی که در دنیای خود افسانه‌ای شده است، نه تنها به خاطر پیدا کردن جسد جورج مالوری در کوه اورست معروف است، بلکه در جست‌وجوی قله‌هایی به شدت چالش‌برانگیز، تاریخ‌سازی کرده است. از قله‌های معروفی مثل مرو و وینسون ماسیف گرفته تا صعود به ال کاپیتان و اوالونا، او به طور مداوم رکوردهایی می‌شکست که باور کردنشان برای بسیاری از کوهنوردان سخت بود. این دستاوردها، نه تنها او را در دسته بزرگان دنیای کوهنوردی قرار داده، بلکه او را به یک نماد واقعی از استقامت و شجاعت تبدیل کرده است.

اما آنکر فقط یک کوهنورد حرفه‌ای نیست. او همچنین یک جنگجو است که توانسته از چالش‌های بزرگی همچون نجات از بهمن در سال 1999 و مواجهه با حمله قلبی در صعود به لوناگ ری در 2006 جان سالم به در ببرد. هر یک از این تجربیات، داستانی جدید از قدرت اراده و روحیه‌ی اوست. در سال 2006 نیز او با دریافت جایزه «Golden Pitons» از مجله کوهنوردی، یکبار دیگر نشان داد که در دنیای کوهنوردی همچنان بی‌رقیب است.

کنراد در یکی از صحبت‌های تاثیرگذار خود گفته: «در زندگی، 20 سال اول از شما مراقبت می‌شود، 20 سال بعدی مشخص می‌کند که شما می‌خواهید چه کاری انجام دهید، 20 سال پس از آن کاری است که انجام می‌دهید و 20 سال آخر این است: فکر می‌کنید چه چیزی یاد گرفته‌اید و آن را به چه چیزی تبدیل کرده‌اید؟» این جمله فقط نگاهی به روند یک زندگی نیست، بلکه راهی است که او طی کرده تا به جایگاه امروزی‌اش برسد.

 کالین هالی 

  • ملیت: آمریکا
  • تاریخ تولد: 1984
  • اینستاگرام: colinhaley1

هالی یکی از بزرگان کوهنوردی است که در زمینه‌ی صعود سریع از مسیرهای فنی تخصص دارد و تاکنون بزرگ‌ترین دستاوردش، صعود از مسیرهای مارپیچ و مرتفع پاتاگونیا است. او 16 بار به این منطقه و دو بار به تورس دل پئین رفته است که به یکی از آن‌ها به همراه الکس هانولد طی 24 ساعت صعود کرد. 

او همچنین در آمریکای شمالی، منطقه‌ی آلاسکا، به مسیرهای جدید قابل توجهی دست یافته است و چندین رکورد سرعت در چشمگیرترین قله‌های منطقه را از خود به جای گذاشت. 

«کوهستان همیشه اولویت من بوده است. احساس می‌کنم که هر سال به عنوان یک کوهنورد بهتر می‌شوم و فکر می‌کنم که هر سال منظم‌تر و متعهدتر می‌شوم». 

 پل رمزدن  یکی از بزرگان کوهنوردی

  • ملیت: بریتانیا
  • تاریخ تولد: 1971

برنده شدن یکی از قله‌های صعود سبکبار France’s Piolet d’Or قابل توجه است اما پل رمزدن چهار بار به این عنوان دست یافته است و جزو بزرگان کوهنوردی به شمار می آید. با این وجود، او ترجیح می‌دهد که در سایه بماند و هم‌تیمی‌هایش مورد توجه عموم قرار بگیرند. 

سه صعود اول به همرا نیک فاولر در جبهه‌ی شمالی سیگو نیانگ در چین، پرو آو شیوا در هند و گیو دینگ در ناحیه‌ای دورافتاده در نپال بود. چهارمین صعود به همراه نیک بولاک اولین صعود به قله‌ی 7000 متری در تبت بود. 

«به عنوان یک کوهنورد، زمانی که در بهترین شرایط قرار دارید، کم تجربه هستید و برعکس. این یک عمل متعادل‌سازی است. به منظور موفقیت در قله‌های 7000 متری صعود نکرده، فکر می‌کنم که به تجربه‌ی زیادی نیاز است». 

ویل گاد 

  • ملیت: کانادا
  • تاریخ تولد: 1967
  • اینستاگرام: realwillgadd

ویل گاد متخصص در زمین‌های یخی، قهرمان کوهستان سازمان ملل و جزو بزرگان کوهنوردی مطرح است و برای صعودهای شگفت‌انگیز از آبشارهای یخی مانند آبشارهای هلمکن و آبشارهای نیاگارا و همچنین کارهای برجسته‌اش در کوهستان شناخته شده است. 

او اولین صعود یک روزه‌ی خود به بلندترین کوه از رشته کوه‌های راکی کانادا، کوه رابسون، را به تنهایی انجام داد و به کشف مسیرهای سنگی، یخی و آلپی جدید در سراسر جهان ادامه داد. 

«هر کسی که شانس وقت گذراندن در کوهستان را دارد، به نوعی احساس مالکیت و سرمایه‌گذاری در مکان‌های وحشی را به دست می‌آورد. توجه نکردن به مکان‌های وحشی پس از دیدن آن‌ها سخت و دشوار است». 

 از بزرگان کوهنوردی جهان : کامی ریتا

  • ملیت: نپال 
  • تاریخ تولد: 1970

این شرپای افسانه‌ای یک رکوردشکن هیمالیایی و از بزرگان کوهنوردی است. او بیش از هر فرد دیگری به کوه اورست صعود کرده است از جمله 2 مرتبه در یک هفته در سال 2019. او همچنین به K2، چو اویو، ماناسلو، آناپورنا و لوتسه صعود کرده است. 

او در همان روستای تنسینگ نورگی متولد شده است و اولین صعودش را در سال 1994 انجام داد. کوهنوردی در خون این خانواده است. پدرش یکی از اولین راهنماهای حرفه‌ای شرپا بود و برادرش هم 17 مرتبه به قله صعود کرده است. 

«من با هر صعود با همان خلوص نیت اولین صعود خود رفتار می‌کنم. هر وقت که مشتری موفق می‌شود، روز من را رقم می‌زند. من بر این باور هستم که شکستن رکوردها تنها یک محصول جانبی است». 

 رابرت جاسپر 

  • ملیت: آلمان
  • تاریخ تولد: 1968
  • اینستاگرام: robertjasper_official

جاسپر خود را به عنوان یک «آلپانیست عالی» توصیف می‌کند و سطح کوهنوردی در اروپا، پاتاگونیا، هیمالیا و اخیراً در گرینلند را با تمرکز بر کوهنوردی ترکیبی و اغلب انفرادی بر روی زمین خشک و یخ بالا برده است. 

اولین صعود او حدود سه دهه‌ی پیش زمانی خبرساز شد که سه تا از بزرگ‌ترین جبه‌های شمالی آلپ را در کم‌ترین زمان فتح کرد. و از آن زمان تاکنون، 17 مسیر مختلف کوه ایگر افسانه‌ای از جمله یک مسیر جدید در سال گذشته را تکمیل کرده است. 

«من رشته‌های مختلف کوهنوردی را تمرین می‌کنم و به همین دلیل بیشتر شبیه به یک شرکت‌کننده‌ی ورزش‌های ده‌گانه هستم. در کوهنوردی، شما باید سعی کنید خطر را به حداقل برسانید اما با این وجود، به سمت شور و اشتیاق و ماجراجویی خود قدم بردارید. این فلسفه‌ی من است». 

 

 سیمون مورو یکی از بزرگان کوهنوردی جهان

مورو جزو تنها بزرگان کوهنوردی است که توانسته هر چهار قله‌ی 8000 متری را در فصل زمستان فتح کند، قله‌های شیشاپانگما، ماکالو، گاشربروم 2 و نانگا پاربات. او همچنین خلبان هلیکوپتر در ارتفاع بالا و چترباز وینگ سوت است. 

در شانزدهمین اردو زمستانی خود در 2019-2020، هنگام فتح قله‌ی گاشربروم در شکاف بدون ته با عرض نیم متری افتاد ولی توانست خود را نجات دهد. خوشبختانه، او با طناب به هم‌تیمی خود یعنی تامارا لانگر وصل شده بود و توانست جان سالم به در ببرد. 

«غیرممکن دقیقاً به عنوان محدودیت وجود ندارد. چیزی که سال‌ها پیش غیرممکن بود، نشانگر محدودیت‌های آن زمان است. اکنون، آن غیرممکن نیست و محدودیت‌ها کمتر شده‌اند. بزرگ فکر کنید». 

 اد ویسترز

  • ملیت: آمریکا
  • تاریخ تولد: 1959
  • اینستاگرام: ed_viesturs

ویسترز به عنوان استاد فتح قله‌های مرتفع تنها آمریکایی است که تمام 14 قله‌ی 8000 متری دنیا را فتح کرده است. در واقع، تنها 4 نفر از دیگر بزرگان کوهنوردی در جهان (همگی شرپا) صعودهای بیشتری در ارتفاعات بلند داشته‌اند. 

علاوه بر صعودهایش در هیمالیا، سه صعود در دنالی، هفت صعود ولکانو در اکوادور و مکزیکو، کوهستان‌های قطب جنوب و روسیه و بیش از 200 صعود موفق در پارک ملی Mount Rainier داشته است. 

«در واقع، به خود فشار آوردن به معنی تیم‌های نسبتاً کوچک است که بدون اکسیژن کوهنوردی می‌کنند. اگرچه، در نهایت، اکثر ما کوهنوردان به نظر نمی‌رسد که در فهرست بزرگ‌ترین‌ها یا بهترین‌ها قرار بگیریم …».

 

سر ادموند هیلاری

سر ادموند هیلاری، نامی که برای هر کوهنورد و علاقه‌مند به ماجراجویی شناخته شده است. شاید او را به عنوان اولین فردی بشناسید که همراه با شرپا تنزینگ نورگای در سال 1953 اورست، بلندترین قله جهان را فتح کرد، اما داستان هیلاری فراتر از یک صعود تاریخی است. او نه تنها یک قهرمان کوهنوردی، بلکه یک انسان بشردوست و ماجراجوی واقعی بود.

پس از فتح اورست، هیلاری همچنان به کاوش در قله‌ها و مناطق بکر ادامه داد و در کنار آن، زندگی‌اش را وقف کمک به مردم نپال و حفظ محیط زیست کرد. این شخصیت افسانه‌ای که نه تنها در کوه‌ها بلکه در دل مردم نیز جا دارد، همیشه از دستاوردهای خود با تواضع یاد می‌کرد. او در زندگی‌اش نشان داد که قله‌ها تنها شروع یک سفرند و واقعی‌ترین دستاوردها در کمک به دیگران نهفته است.

آیا شما هم داستان‌هایی از افرادی مثل هیلاری که مرزهای غیرممکن را درنوردیدند و با اراده خود دنیای جدیدی خلق کردند، شنیده‌اید؟ ادامه این مسیر پر از چالش‌ها و پیروزی‌های شگفت‌انگیز را با ما دنبال کنید!

لینک منبع: www.redbull.com

 

«تامارا لانگر» کوهنورد و اسکی باز معروف

زمان مطالعه: 4 دقیقه

درباره تامارا لانگر

تامارا لانگر«Tamara Lunger» در 6 ژوئن 1986 در شهر بولزانو، کشور ایتالیا متولد شده است و فرزند «هاسجورگ لانگر» ، قهرمان جهان اسکی کوهستان، می باشد.

تامارا دوران کودکی غیر متعارف خود را در Val d’Ega تجربه کرده است، جایی در یک روستای کوچک بالاتر از بولزانو ، بین دره های کوهستان و جنگل ها بزرگ شد. بسیار نزدیک به والدین و خواهرانش.

او در سال 2002 اسکی را شروع کرد و همزمان در رشته کوهنوردی و اسکی کوهستان فعالیت می کرد.

تامارا طی سالهای 2007 تا 2009 بیش از 9 قهرمانی در ورزش اسکی کوهستان کسب نموده است.

جوان ترین دختر صعود کننده به کی 2

تامارا لانگر در 23 می 2010 در سن 23 سالگی توانست قله لوتسه به ارتفاع 8516 متر، را صعود کند و لقب (جوان ترین دختر صعود کننده به کی 2) را از آن خود کرد.

او در سال 2014 قله کی 2 را نیز با استفاده از اکسیژن مصنوعی صعود کرد.

 

تامارا و کوهستان مرگ

در زمستان سال های 2015 و 2016، تامارا لانگر به همراه سیمون مورو برای اولین صعود زمستانه به قله نانگاپاربات (معروف به کوهستان مرگ) تلاش کردند اما زمانی که تنها 70 متر مانده بود تا به قله برسند، تامارا انصراف داد،اگر او انصراف نمیداد اولین زنی میشد که به نانگاپاربات صعود کرده.

مورو در کنار الکس تیکسون و علی سدپارا به قله رسید. تامارا احساس ناخوشایندی داشت و به صدای درونی اش که او را به فرود دعوت می کرد گوش داد، زیرا می دانست اگر برای افتخار به کوهنوردی ادامه می داد، بعداً برای پایین آمدن به کمک احتیاج خواهد داشت.
اما این تصمیم هوشمندانه تامارا نشان داد حفظ جانش برای او از کسب عنوان مهم تر است!

در مصاحبه ای تامارا در مورد نانگاپاربات گفت که پدر مادرش او را به صعود نانگاپاربات تشویق می کردند. او می گفت که: نانگا رویای من بود ولی من انرژی زیادی از دست داده بودم چون قبلا بالا آورده بودم و به همین خاطر می دانستم که اگر ادامه دهم بازگشت سختی خواهم داشت و به همین دلیل تصمیم گرفتم از 70 متری قله بازگردم.

 

قله پوبدا (یکی از سردترین نقاط زمین)

در فوریه سال 2018 در زمستان ۲۰۱۸ “سیمونه”و “تامارا” بار دیگر بهمراه هم دست به ماجراجویی در شرق سیبری زدند و موفق شدند اولین صعود زمستانه “گورا پوبدا” (پیک پوبدا هم نامیده می‌شود) به ارتفاع ۳۰۰۳ متر را صعود کنند، آنها  قله “پیک پوبدا” در شرق سیبری را سرمای منجمدکننده حدود منفی ۵۰ درجه صعود کردند.

این قله یکی از دور افتاده ترین و خطرناک ترین قلل هفت هزار متری جهان است و همچنین یکی از سردترین نقاط زمین نیز نام گرفته است.

تامارا در جریان یکیی از صعودهای زمستانه به کی 2 بعد از مرگ دلخراش یکی از همنوردانش (مینگوته) و انصراف همنورد اصلی وی (الکس گاوان)، توانست روحیه خود را حفظ کند وبه تنهایی به مسیر صعود ادامه دهد.

زیرا تامارا همیشه سعی دارد درون هر چیز بد، چیزی دیگر کشف کند،غلبه کند و در نتیجه قوی تر شود.

 

صعودهای تامارا لانگر

2009 – صعود به قله ایمجاتسه(معروف به آیلندپیک) به ارتفاع 6189 متر

2010 – صعود به لوتسه به عنوان جوان ترین زن صعود کننده (در سن 23 سالگی) به این قله، به ارتفااع 8516 متر

2011 – صعود به قله خان تنگری به ارتفاع 7010 متر

2012 – صعود به قله موستاق آتا به ارتفاع 7546 متر

2013 – صعود به قله لنین(ابن سینا) به ارتفاع 7134 متر

2014 – صعود به قله کی 2 بدون کپسول اکسیژن به ارتفاع 8611 متر

2015 – تلاش برای صعود زمستانی به قله ماناسلو به ارتفاع 8156 متر به همراهی سیمون مورو، اما این صعود به دلیل بارش سنگین برف در منطقه، لغو شد

2016 – تلاش برای صعود زمستانه به نانگاپاربات به ارتفاع 8126 اما تامارا از 70 متری قله فرود را انتخاب کرد

2018 – صعود زمستانه به قله گورا پوبدا به ارتفاع 3003 متر با همراهی سیمون مورو

در زمستان سال 2019 قرار شد تامارا لانگر و سیمون مورو اولین صعود زمستانه قلل گاشربروم 1 و گاشربروم 2 را رقم بزنند اما به دلیل مصدومیت سیمون مورو این صعود متوقف شد.

«هر لحظه‌ای که در کوهستان می‌گذرانم به من کمک می‌کند از اینکه هستم آگاهی داشته باشم و نسبت به زندگی قدردان‌تر باشم. »
این سخنان از بانوی پُر‌انگیزه ایتالیایی می‌باشد که سرمشق و الگوی خیلی از دختران جوان در سطح جهان قرار گرفته است. تامارا لانگر از 14 سالگی رویای قله‌های 8000 متری را در سر داشت؛ رویایی که خیلی هم از او دور نبود. شاید همین اشتیاق لونگر را تبدیل به دومین زن ایتالیایی در تاریخ کوهنوردی کرده که موفق به صعود قله K2 شده است.

تامارا آنقدر از خواسته خود در زندگی اطمینان داشت که پس از اولین تجربه کوهنوردی خود گفت: “همه چیز برای من روشن است. این همان چیزی است که من می‌خواهم!”

زندگینامه و صعودهای رینهولد مسنر

زمان مطالعه: 6 دقیقه

حتی مرگ برادر و جا گذاشتن او در قله، آسیب دیدگی شدید او در حادثه یا نامردی دوستان نتوانست او را از صعودهای سهمگین و بزرگ وا دارد. رینهولد مسنر، با وجود فراز و نشیب‌های فراوان در راه صعود، توانست صعودهای عجیب انفرادی داشته باشد و اکنون از بزرگترین کوهنوردان جهان محسوب می‌شود.

 

بیوگرافی رینهولد مسنر

رینهولد مسنر، متولد 1944 در ایتالیا است. او دومین فرزند یک خانواده پرجمعیت 10 نفره بود که از همان کودکی، با صعود و کوهستان زندگی می‌کرد. او ابتدا در سنین کم، با پدر و سپس با برادر خود که 20 ماه فاصله سنی داشتند، صعود‌هایی اگرچه کوتاه، اما فراتر از انتظار یک کودک داشته است. رینهولد مسنر، دلیل علاقه خود به کوهنوردی را داستان‌های کوهنوردان بزرگ که در کودکی از مادر خود می‌شنید اعلام کرده است.

 

از صعود به همراه برادر تا جدایی

رینهولد به همراه برادر کوچکتر خود گوتر (Gunther) در سن 13 و 11 سالگی، صعود‌های خود را شروع کردند. این دو برادر صعود‌های متعددی را به همراه یکدیگر انجام دادند به طوری که در سن 20 سالگی، از جمله بهترین کوهنوردان زمان خود شناخته می‌شدند اما اتفاق سختی، باعث جدایی دو برادر شد. در یکی از صعود‌های دو نفره، که با خواست رینهولد و در طی جریانی مفصل شکل گرفت، برادر کوچکتر بعد از شرایط ناپایدار در آب و هوای نه چندان مناسب کوهستان، هنگام فرود در طی حادثه ای، درگذشت. در این حادثه صعود، رینهولد نیز دچار آسیب‌هایی از ناحیه انگشتان و یخ زدگی شد. با این حال مورد انتقاد سختی قرار گرفت. پس از این حادثه، صعود‌های انفرادی بزرگ مسنر شروع شد.


صعود به اورست، بدون اکسیژن همراه

در سال 1978 مسنر و‌هابلر بدون اکسیژن اضافی از اورست، بلندترین کوه جهان بالا رفتند. دو کوهنورد اولین تلاش خود را از 21 آوریل آغاز کردند، اما دو روز بعد‌هابلر به دلیل مسمومیت غذایی بیمار شد. صبح روز بعد مسنر بدون‌هابلر راه افتاد، اما طوفانی سهمگین با دمای 40 درجه زیر صفر و وزش باد 125 مایل در ساعت به مدت دو روز، ادامه کار را غیر ممکن می‌کرد. مسنر به اردوگاه اصلی  جایی که همراهش‌هابلر اکنون بهبود یافته‌بود برگشت.‌هابلر می‌خواست از اکسیژن استفاده کند‌، اما مسنر گفت که از آن استفاده نمی‌کند و با هر کسی که از اکسیژن استفاده کند نیز صعود نخواهد کرد. وی میخواست رکورد صعود به بالاترین ارتفاع بدون اکسیژن را ثبت کند.‌هابلر تسلیم وی شد و دوباره راه افتادند. پس از اردوگاه دوم و حرکت به سمت کوه جنوبی با ارتفاع 7986 متر اثرات کمبود اکسیژن را تجربه کردند:سردرد، دوبینی و عدم توانایی در خواب.

در 8 مه این افراد آماده صعود نهایی شدند. به جای صحبت، از حرکات دست برای برقراری ارتباط استفاده می‌کردند. صعود به کمپ V در ارتفاع 8500 متری چهار ساعت طول کشید. با وجود شرایط آب و هوا‌، آنها به بخش جنوبی، 260 متر بالاتر حرکت کردند. سرانجام به سختی، بین ساعت یک تا دو بعد از ظهر سرانجام به قله رسیدند.

 

بعداً در کتاب Outthere.com از‌هابلر نوشتند که «دهان ماسنر کاملاً باز و نفس نفس می‌زد. چهره او تقریباً بدون ویژگی انسانی بود. توان جسمی‌ما تمام شده بود. به سختی توان آن را داشتیم که با یک حرکت ده قدم پیش برویم.» مسنر گفت«وقتی روی قله ایستاد‌، احساس می‌کرد چیزی بیش از یک ریه در حال نفس نفس زدن که بر فراز مه و قله‌ها شناور است، نیست.»

 

تجربه رینهولد مسنر قله‌های بیشتر

در سال 1979 مسنر از K2‌، دومین کوه بلند جهان بالا رفت و در سال 1980 اولین کسی بود که صعود انفرادی از اورست داشت. پس از آن Kangchenjunga سپس Gasherbrum II و Broad Peak هدف‌های صعود وی قرار گرفتند. وی با صعود از این سه کوه در یک فصل باعث شد همه بدانند برای یک انسان اگر آسان نبود، حداقل امکان‌پذیر بود که از همه بلندترین کوههای جهان در طول زندگی عبور کند. در سال  1985 نیز از آناپورنا و دالاگیری بالا رفت.

هر صعود جدید، علیرغم اضافه کردن موفقیتی دیگر، مسنر را با چالش جدیدی روبرو کرد. او سه بار تلاش کرد از ماکالو بالا برود. در سال 1986 او و‌هانس کامرلندر، شریک زندگی خود، از لوتسه صعود کردند و مسنر را به اولین کسی تبدیل کردند که به 14 قله 8000 متری صعود کرد.

 

یکی از مشارکت کنندگان اکونومیست اظهار داشت که از آن زمان بسیاری از کوهنوردان حدس زده‌اندکه وسواس مسنر برای فتح همه قله‌های بلند جهان به منظور توبه‌ای برای مرگ گونتر است. اما همچنین اشاره کرد که مسنر این موضوع را انکار کرد. با این حال، افزود: «این صعود غم انگیز بدون شک به او آموخت خط نازکی بین موفقیت و شکست‌، زندگی و مرگ در کوه وجود دارد و این درس، او را از نظر روحی برای سیزده صعود وی در روزهای بعد آماده کرد.»

مسنر به دنبال این موفقیت، سومین نفری شد که بلندترین کوه‌ها در هر هفت قاره زمین را فتح کرد. وی همچنین وقت خود را برای نوشتن بیش از 30 کتاب در مورد تجربه‌ی خود قرار داد.

نمایی از صعودهای مهم رینهولد مسنر

رینهولد مسنر، صعود‌های فراوانی را داشته که رکورددار فتح قله‌ها بدون اکسیژن محسوب می‌شود. از جمله این صعودها می‌توان به چند نمونه زیر اشاره کرد:

  • 1970 نانگا پاربات- (8125 متر)، اولین صعود به همراه برادرش گونتر.
  • 1972 ماناسلو- (8163 متر)، اولین صعود به ماناسلو بدون اکسیژن اضافی. 
  • 1975- گاشربروم -(8،080 متر)، اولین صعود بدون اکسیژن اضافی با پیتر‌هابلر.
  • 1978 اورست (8،848 متر)، اولین صعود به اورست بدون اکسیژن اضافی (با پیتر‌هابلر)
  • 1978-نانگا پاربات (8125 متر)،اولین صعود انفرادی هشت هزار متری از اردوگاه پایه. مسیر جدیدی را در Diamir Face پیمود  که از آن زمان هرگز تکرار نشده است.
  • 1979- K2 (8،611 متر) تا حدی به سبک آلپ با مایکل داچر در Abruzzi Spur.
  • 1980 اورست (8،848 متر) انفرادی و بدون اکسیژن اضافی صعود کرد. او مسیر جدیدی را در North Face ایجاد کرد.
  • 1981 صعود شیشاپانگما (8،027 متر) با فریدل ماتشلچنر.
  • 1982 کانچنجونگا (8586 متر)
  • 1982-گاشربروم1و2- (8،034 متر) 
  • 1982-برودپیک -(8،051 متر)
  • 1983 چوآویو (8188 متر) صعود با‌هانس کامرلندر و مایکل داچر در مسیری نیمه جدید.
  •  1984 گاشربروم 1- (8،080 متر)
  • 1984 گاشربروم 2- (8،034 متر) اولین عبور از دو هشت متری بدون بازگشت به اردوگاه پایه (با‌هانس کامرلندر).
  • 1985- آناپورنا (8،091 متر)
  • 1985- دائولاگیری (8،167 متر) 
  • 1986 ماكالو (8،485 متر)‌،
  • 1986- لوتسه (8516 متر) 

 

دستیابی به اولین‌ها توسط رینهولد مسنر

مسنر اولین نفری بود که تمام 14 قله هشت هزار متری جهان را صعود کرده است. پیش از این کسی به این رکورد دست پیدا نکرده بود. بسیاری از صعود‌های تک نفره وی به این هشت هزارمتری‌ها، برای اولین بار بود که بدون اکسیژن همراه انجام می‌شد. مانند صعود بدون اکسیژن به K2،ماناسلو،گاشربروم 1، اورست و…  او همچنین توانست رکورد صعود بدون اکسیژن به سه کوه بلند جهان، تمام هشت هزارمتری‌ها و بسیاری از اولین‌های دیگر را به نام خود ثبت کند.

 

ورود به سیاست

رینهولد مسنر بعد از دوران کوهنوردی و با بالارفتن سن، وارد عرصه سیاست شد. وی در سال 1999 به عنوان یکی از اعضای پارلمان اروپا شناخته شد. وی در این رابطه توضیح میداد که «اعضای پارلمان اروپا هیچ قدرت واقعی ندارند‌، فقط امکان راهنمایی و مشاوره به کمیسیون و شورای وزیران را دارند.» او از موقعیت خود در عرصه سیاست استفاده کرد تا به نمایندگی از تبت، که حمله و سرکوب دولت چین را از دهه 1940 تحمل کرد، صحبت کند.

 

بخشی از نظرات رینهولد مسنر 

مسنر در رابطه با خطرات کوهنوردی و نزدیکی به مرگ در کوه گفت:

«بی‌شک کوهنوردی بدون خطر مرگ، کوهنوردی نیست. اما من به جای رفتن به دنبال مرگ، برای زنده ماندن در کوه تلاش می‌کنم. زنده ماندن در شرایط سخت کوه هنر کوهنوردی است. بهترین کوهنورد کسی است که تمام تلاش خود را می‌کند، بدون انجام اشتباه، زنده بماند.»

میراث رینهولد مسنر برای کوهنوردان

مسنر بی شک یکی از برترین کوهنوردان تاریخ شناخته می‌شود. اگرچه که همواره حمله‌های زیادی به روش‌ها و منش وی شده است. اما هرگز نمی‌توان از توانایی وی در صعود به قله‌ها در شرایط سخت و هنگام دست و پنجه نرم کردن با مرگ و زندگی چشم پوشی کرد.

 تکنیک‌های کوهنوردی مسنر باعث الهام بخشیدن به کوهنوردان جهان، علی الخصوص کوهنوردانی شد که تازه پا در مسیر کوهنوردی گذاشتند. به گفته مورفی‌، کریس بونینگتون، از صعود کنندگان به اورست در مورد مسنر خاطرنشان کرد: «دیواری به نام غیرممکن وجود دارد که انبوه مردم در هر زمینه با آن روبرو می‌شوند و آنها را از ادامه مسیر بازمیدارد. سپس یک نفر که نوعی ویژگی خیالی اضافی دارد، از آن دیوار می‌پرد. این تفاوت رینهولد مسنر با انسان‌های عادی است. » اما مسنر نظر دیگری داشت و به Genovagando گفت: «من زندگی عادی دارم. کوهنوردی من همیشه راهی برای آزمایش خودم بوده است. من همیشه به جایی می‌رفتم كه برای آزمایش مهارت خود با خطر و تلاش روبرو می‌شدم حتی پیشرفت اندک رویای من است. و رویایی است که مرا بیدار نگه می‌دارد.»

منابع: :www.gq-magazine.co.uk

biography.yourdictionary.com

یرزی کوکوچکا، تکرار نشدنی

زمان مطالعه: 6 دقیقه

یرزی کوکوچکا کوهنوردی لهستانی بود که ارتفاعات بسیاری را درنوردید. در 18 سپتامبر 1987، او پس از رینهولد مسنر، دومین مردی بود که توانست به چهارده قله‌ی هشت هزار متری در جهان صعود کند. او همچنین اولین مردی بود که توانست به سه ارتفاع از این چهارده ارتفاع در زمستان صعود کند.

همه چیز درباره‌ی یرزی کوکوچکا

(1948-1989) از برجسته‌ترین کوهنوردان جهان محسوب می‌شود. پس از رینهولد مسنر، وی دومین مرد تاریخ بود که تاج هیمالیا را تصرف کرد. او این کار را به سبکی بهتر از مسنر انجام داده است: زیر 8 سال، 11 مسیر جدید، چهار صعود زمستانی. یرزی کوکوچکا تنها در یک صعود، از اکسیژن استفاده کرد. وی عضو یکی از گروه‌های نخبه کوهنورد هیمالیایی لهستانی بود که تخصص آن‌ها در صعودهای زمستانی (به نام جنگجویان یخی) بود.

او اولین مردی است که اولین صعودهای زمستانی را به ۳ ارتفاع هشت هزار متری انجام داد: دائولاگیری با آندره چک در 1985، کانگچنچونگا با کریستوف ولکیکی در 1986 و آناپورنا با آرتور هایزر در 1987. یکی از سخت‌ترین مسیرهایی که او طی کرد کاراکورام لهستان بود. او مسیر جدید در سمت شمالی کی دبلیو  را انتخاب کرد(با تدوز پیوتروسکی)، که هیچ کس هرگز تکرار نکرده است.

 

زندگی یرزی کوکوچکا

کوکوچکا در سال 1948، 24 مارس در کاتوویتس (لهستان) متولد شد. او مدرسه ابتدایی و مدرسه تجارت را در کاتوویتس به پایان رساند.

او ابتدا صخره نورد و سپس کوهنورد بود.اولین صخره نوردی وی  در سال 1965 (4 سپتامبر) بود. دوستش او را به پودلسیس، یکی از نقاط کوهنوردی با دیواره های سنگ آهک 25 متر ارتفاع، برد. در همین روز اول، کوکوچکای جوان احساس می‌کرد که کوهنوردی نقطه‌ی قوت بسیار مهمی در زندگی او است.

به زودی او کوهنوردی را در باشگاه کوهنوردی در کاتوویتس شروع کرد. در سال 1966 دوره کوهنوردی را در کوههای تاترا گذراند (مربیان وی Janusz Kurczab و Kazimierz Liszka بودند که در آینده شرکای کوهنوردی او شدند). از آن به بعد او هر سال به نقاط بالاتری در تاترا صعود کرد.

زندگی کوهنوردی کوکوچکا

در سال 1971 با یرزی کالا و بیگنیو واچ اولین صعود زمستانی از کورتیکواکا VI + را آغاز کرد.(مسیر وویسیه کورتیکا در آن زمان سخت‌ترین مسیر صعود در تاترا بود). سال آینده با آندره ماخنیک مسیر جدیدی را در ستون شمالی Mały Durny Szczyt طی کرد.

پس از دومین فصل زمستان، مورد استقبال کوهنوردان نخبه باشگاه کوهنوردی قرار گرفت و توانست به دولومیتهای ایتالیا برود. در این زمان لهستان کشور کمونیستی بود. رفتن به خارج از کشور سخت بود و برای همه امکان‌پذیر نبود. یکی از فرصت‌های سفر کوهنوردی بود (که توسط باشگاه کوهنوردی برگزار شد).

در دولومیتس با شرکا مسیر جدیدی را آغاز کرد. در این صعود او مورد اصابت سنگ قرار گرفت، اما با این همه، باقی اعضای تیم مسیر را به پایان رسانند. پس از این حادثه وی 6 روز را در بیمارستان گذراند و پس از آن دوباره به کوهنوردی بازگشت. 

آنچه به دست آورد مسیری جدید و آسته سوساتی درپونتا سیوتا بود. او در زمستان به دولومیتس بازگشت و اولین صعود زمستانی از طریق Via dell’Ideale (سمت جنوبی از Marmolada d’Ombretta) را انجام داد.

تابستان سال 1973 او به ماسه کوه بلانک رفت. با Wojciech Kurtyka و Marek Łukaszewski مسیر جدیدی را در Petit Dru (پیت ژان) طی نمود. در این سفر او، اول  انجام داد  کوه‌ مونت بلانک یکی از اصلی‌ترین این کوه‌ها بود. در سال 1974 او به کوه مک کینلی (Denali فعلی) در Alasca صعود کرد.  چندین بار انگشت پای او دچار سرما زدگی شد و در ارتفاعات ضعیف بود. یک سال بعد با سیسیلیا کوکوچزا ازدواج کرد. در ماه عسل او توانست مسیر جدیدی را در کلاسهای ژوراسیس بپیماید.

در سال 1976 با گروهی به هندوکش رفت. او به تنهایی کوه اول و کوه تز صعود کرد. دو سال بعد بازگشت و دو صعود خوب دیگر انجام داد.

در سال 1981 با کریستوف ولیکی و ریشارد پاولوسکی به نیوزیلند رفت.

 

یرزی کوکوچکا

صعودهای هشت هزار متری یرزی کوکوچکا

مجموعه‌ی صعودهای کوکوچکا نشان می‌دهد که چرا بسیاری او را یکی از بهترین کوهنوردان تاریخ می‌دانند. او در مدت هشت سال به چهارده کوه صعود کرد. تا به آن زمان، یا پس از آن، هیچ کوهنوردی از نظر زمانی این رکورد را ثبت نکرده‌اند. کوکوچکا ده مسیر جدید ایجاد کرد و در زمستان از چهار قله صعود کرد. وی یکی از اعضای نخبه گروه کوهنوردی هیمالیایی لهستانی بود که در صعودهای زمستانی تخصص داشت.

او اولین بار هیمالیا را در سال 1977 فتح کرد. او کوه نانگا پاربات را نیز امتحان کرد. اما موفقیتی در این زمینه نصیب او نشد.

1979 – لوتسه – مسیر عادی

ای. هینریش، ای چک، کوکوچکا و اسکورک مسیر طبیعی لوتسه(NE) را در فصل عادی سال پس از مفصل موسمی در تاریخ ۴ اکتبر 1979 فتح کردند. او در حالی به قله رسید که از اکسیژن اضافی استفاده نکرد.

1980 – کوه اورست – مسیر جدید

در 17 فوریه سال  1980 لزک سیچی و کریستوفر ویلکی اولین صعود زمستانی را به کوه اورست انجام دادند. این اعزام توسط اندره زاوادا  رهبری شد. بیس کمپ و برخی از اردوگاهها (I و II) در مسیر عادی اورست وجود دارند. این کمپ‌ها سفرهای بعدی بهاری را در کوه اورست امکان‌پذیر می‌کنند. پس از یک ماه مسیر آماده سازی برای قله فراهم شده بود. آندره چوک و جرزی کوکوچکا که در 19 مه 1980 با صعودشان به اورست، برای این قله مسیر جدیدی را  در ستون جنوبی هموار کردند. این تنها زمانی است که کوکوچکا از اکسیژن مکمل استفاده کرد.

1981 – ماکالو – مسیر جدید ، صعود انفرادی یرزی کوکوچکا

سال دیگر، در سال 1981، کوکوچکا به یک هدفی بزرگ‌تر در ماکالو رسید: او توانست با فتح زین عظیم بین قله اصلی و ماکالو – و ان وی ریج  به صورت انفرادی تغییری بزرگ ایجاد نماید

1982 – برودپیک – مسیر عادی ، سبک آلپی

سپس در سال 1982، کوکوچکا به همراه دوست خود ووجیچ کورتیکا به هیمالیا بازگشت تا مسیر عادی این‌مسیر را بپیماید.

1983 – گاشربروم I & II – مسیر جدید ، به سبک آلپ

ووسیه کورتیکا و یرزی کوکوچکا مسیرهای جدیدی را در هر دو قله‌ی I و II  گرشابروم به سبک آلپ فتح کردند.

1984 – برودپیک – مسیر جدید ، به سبک آلپی

کوکوچکا و کورتیکا  برای باز کردن مسیر جدید، از جمله عبور از سه قله برود دوباره بازگشتند.

1985 – دائولاگیری- اولین صعود زمستانی

1985 جورک سالی تماشایی را شروع کرد. او در 21 ژانویه  داولاگیری را (با آندره چوک) برای بار دوم فتح کرد. در مسیر  بازگشت آنها مسیر خود را از دست داده و دچار بیواک سخت (بدون چادر) شدند.

1985 – چو آیو – دومین صعود زمستانی ، مسیر جدید

 قبل از پایان زمستان، او به تنهایی به بیس کمپ در چو اویو (قله‌ای که لهستانی-کانادایی بود) رفت. وی برای اولین صعود به سه کوهنورد دیگر از لهستان – ماسیه برباکا ، مسیج پاولیکوفسکی و آندره هاینریش – به ستون SE در چو اویو پیوست. آنها 15 فوریه حرکت کردند و این  اولین بار بود که در زمستان مسیر جدیدی با 8000 متر طی کردند. کوکوچکا در طی 25 روز دو صعود زمستانی دیگر انجام داد.

1985 – نانگاپاربات – یرزی کوکوچکا و مسیر جدید

تابستان 1985، یرزی با آندره هاینریش، كریستوف اوبودزینسكی و یك جوان مكزیكی به نام كارلوس كارسولیو (كوهنورد آینده دار برای به پایان رساندن 14000 هزار نفر) همكاری كرد. 

1986 – کانچن جونگا – اولین صعود زمستانی

او قله‌ی ۸۰۰۰ متری خود را انتخاب کرده بود و برای رسیدن به زمستان منتظر بود. فقط در این صورت بود که او از کانچن جونگا می‌توانست صعود نماید.  در 11 ژانویه 1986 مسیر عادی را طی نمود. شریک صعود او کریستف ولکیکی بود . او به جنگجوی یخی لهستانی معروف بود. 

1986 – K2 – مسیر جدید ، به سبک آلپی

برای حفظ رکوردهای خود، قله بعدی جایی جز K2 نخواهد بود.  آنچه یرزی کوکوچکا و تادئوس پیوتروسکی انجام دادند،  درسی بزرگ برای صعودهای سخت بود. مسیری که در مسیر جنوبی باز کردند هرگز فرد دیگری نتوانست بپیماید . مسیری که کوکوچکا طی کرد، به ندرت توسط فرد دیگری برای صعود انتخاب می‌شود.  مسیر دشوار و گردنه‌های سخت باعث شده تا  صعود از این مسیر به مثابه‌ی خودکشی باشد.

1986 – ماناسلو – مسیر جدید ، به سبک آلپی

یرزی در همان سال ماناسلو را نیز فتح کرد. او بار دیگر در زمستان، این فتح را انجام داد. در 10 نوامبر، كوكوچكا و آرتور هاجزر اولین صعود را به  ماناسلو انجام دادند.

1987 – آناپورنا – اولین صعود زمستانی یرزی کوکوچکا

 پس از صعود اوایل ماه نوامبر خود به ماناسلو، جورک و آرتور هاجزر در 3 فوریه سال 1987 آناپورنا را از جبهه شمالی صعود نمودند. هاجرز در سپتامبر همان سال با کوکوچکا برای صعود به قله بازگشتند. آن زمان بود که آنها اولین صعود به جبهه شرقی شیشا پانگما (در تاریخ 18 سپتامبر 1987) را انجام دادند.

مرگ یرزی کوکوچکا

یرزی در تلاش (همراه باریشارد پاولوسکی) برای صعود به قله‌های آلپ، در هنگام عبور از بخش فتح نشده لوتسه در نپال، در 24 اکتبر 1989 جان خود را از دست داد. در کاتماندو، طناب  کوکوچکا قطع شد و باعث سقوط او شد.  در نتیجه کوکوچکا را به کام مرگ فرو برد. این امر باعث شد پاولوسکی دچار مشکل بزرگی شد، او در مقابل خود، بخش فتح نشده ۸۲۰۰۰ متری را داشت.  فقط سالها تجربه به او کمک کرد تا به بیس کمپ بازگردد.

لینک منبع: winterclimb.com

این زنان کوهنورد الهام‌بخش شما برای شروع صعود به قله‌ها از امروز هستند

زمان مطالعه: 8 دقیقه

از صعود نمادین که لین  هیل  بر دماغه‌ی ال کاپیتان انجام داد، تا مسیری که آنجلا ایتر  La Planta de Shiva ۲۵سال بعد طی کرد، همه‌ی این زنان کوهنورد و صعودهای افسانه‌ای آنها بهترین‌های تاریخ را تشکیل می‌دهند.

25 سال پیش بود که لین هیل دنیای کوهنوردی را شگفت زده کرد. در زمانی که مردان این ورزش را تحت سلطه خود داشتند، وی بدون هیچ گونه حمایتی، از دیواره ال کاپیتان پارک ملی یوسمیتی بالا رفت و از 900 متر گرانیت نرم  صعود کرد. او  این کار را فقط با استفاده از دست و پا و بدون هیچ کمکی انجام داد. قسمت جالب این افسانه آنجا بود  که او نه تنها اولین زنی است که ال کپیتان را کشف کرد ، بلکه اولین کسی بود که این کار را انجام داد. او معتقد بود که سنگ یک سطح عالی است و صعود او دقیقاً این را ثابت کرد.

وی گفت: «مهم نیست که تفاوت های جسمی ما چه باشد، با ترکیب بی‌نظیر بینایی، میل و تلاش، هر نوع صعودی ممکن است. کوتاه یا بلند، زن یا مرد، سنگ محیطی عینی است که برای همه یکسان است.»

هیل از آن  زمان الهام‌بخش افراد بسیار زیادی بود تا از او پیروی کنند و جایگاه خود را در میان بزرگترین کوهنوردان جهان تقویت کنند. در اینجا ما به بررسی دو گروه  افسانه ها و نسل جدید می‌پردازیم

زنان کوهنورد افسانه‌ای

جانکو تابی یکی از زنان کوهنورد ژاپنی

 

زنان کوهنورد

او یکی از زنان کوهنورد بود. کوهنوردی تنها شغل و رشته‌ی او نبود. اما او قبل از صعود دیواره غول پیکر هیل به خوبی ظاهر شد و اولین زنی بود که در سال 1975 به قله اورست رسید. علیرغم  اینکه در کودکی بسیار ضعیف بود، و در زمانی زندگی می‌کرد که کلیشه‌های جنسیتی قوی و محدود کننده بودند ، او توانست پیشگام کوهنوردی شود و در سال 1969 باشگاه کوهنوردی بانوان را تاسیس کرد. زیرا بسیاری از مردان از همراهی با او خودداری کردند.

او به عنوان بخشی از یک تیم ژاپنی متشکل از زنان کوهنورد از اورست بالا رفت و همه آنها در حین بالا رفتن از بهمن مردند و به خاک سپرده شدند. وی گفت: «من قصد نداشتم اولین زن اورست باشم. من فقط  می‌خواستم به کوهی صعود کرده باشم. فقط به این دلیل که من اولین زن بودم، محیط پیرامون من بسیار تغییر کرد.»

در سال 1992، یک سال قبل از صعود هیل به دماغه ، Tabei هفت قله‌ی بلند (لیست مسنر) را به پایان رساند و او را در میان بزرگترین زنان کوهنورد جهان قرار داد.

لین هیل از زنان کوهنورد آمریکایی

لین هیل

لین هیل، یکی از پیشگامان صعودهای آزاد (فری سولو) در دهه های 1980 و 90 بود. او یکی از اولین زنان کوهنورد بود که واقعا توانست در صخره‌نوردی  اثری ایجاد کند و علامتی از خود باقی بگذارند. او اولین صعود آزادانه دماغه در ال کاپیتان را به نام خود ثبت کرد.

وی گفت: «ما سعی کردیم مسیرهایی را طی کنیم که ما را ملزم می‌کرد درباره‌ی خطرات تصمیم گیری کنیم. در واقع به خاطر ندارم كه از صعود کردن عقب‌نشيني كنم ، بلكه همه كارهاي لازم را براي صعودهايي انجام دادم كه فكر مي‌كردم مي توانم انجام دهم.»

هیل 14 ساله بود که ورزش را شروع کرد ، اما فقط در مدت چهار سال سخت‌ترین مسیر صعود  توسط یک زن را به آن نقطه انجام دهد. او در سال 1993، 4 روز طول کشید و به دماغه صعود کرد و سپس سال بعد این کار را در یک روز انجام داد و همه را متحیر کرد. این صعودها باعث شد او به یک سوپراستار تبدیل شود، از Sports Illustrated گرفته تا نمایش دیوید لترمن در ایالات متحده در همه جا حضور داشت.

کاترین دستیویل زن کوهنورد فرانسوی

زنان کوهنورد

در همان زمان که هیل مشغول انجام کار خود در آمریکا بود، کاترین دستیوئل در حال مبارزه با صخره‌های اروپا بود و در سال 1992 اولین زنی بود که به صورت انفرادی توانست به Eiger’s North صعود کند.

دستیوئل مهارت های خود را در سنگفرش در فونتنبلو و کوهنوردی در کوه های آلپ آموخت و یکی از پرتلاش‌ترین زنان کوهنورد بود. چوکا در بوکس و برج ترانگو از صعودهای برجسته وی بود . اما احترامی که شایسته او بود را تنها پس از صعود به ایگر به دست آورد.

وی یادآوری می‌کند: «بعد از ترانگو، یک یا دو نفر گفتند که جف (مرد کوهنوردی که همراهش بود) همه راه من را هدایت کرد. این درست نبود، اما در آن زمان مردم هنوز می‌گفتند: تو یک دختر هستی پس دوم شو.»

بث رودن آمریکایی

 

بث رودن در صحنه بزرگ کوهنوردی در دهه 1990 در یوسمیتی جای گرفت و به عنوان یکی از زنان کوهنورد از یکی از بزرگترین صخره‌ها صعود کرد.

او که در اصل بیشتر در مسابقات کوهنوردی و با دقت در پیشروی شرکت می‌کرد، هنگامی که به پارک اسمیت راک در اورگان، ایالات متحده رفت، تلاش کرد از مسیری جدید  به نام To Bolt or Not To Be مسیر را طی نماید و به اتمام برساند. او در طی مسیر با لین هیل ملاقات کرد، که توانایی های او را دید و او را دعوت به همراهی با آنان کرد. او در ماداگاسکار کوهنوردی می‌کرد. هنگامی که او به آمریکا بازگشت، به صخره‌های Yosemite نقل مکان کرد، با تامی کالدول اعجوبه‌ی کوهنوردی آشنا شد و آنها به زوج طلایی کوهنوردی تبدیل شدند.

آنها با هم اولین کسی بودند که در سال 2000 به El Capitan صعود کردند و سپس، پس از صعود در قرقیزستان، این عاشق کوهنوردی به مدت یک سال همراه با کالدول هیل به جایگاه دوم و سوم صعود کردند. این کار به دنبال صعود به دماغه  در سال 2005 بود.

وی گفت: «رفتن به دماغه ال کاپیتان آرزوی مادام العمر من بود.من از سالی که لین این کار را انجام داد ، شروع به کوهنوردی کردم. هر کمپانی که وارد می شدم ، هر سالن ورزشی که می‌رفتم ، پوستر لین را داشت.» تنها اینکه مثل او شوم، حتی قبل از اینکه بفهمم ال کپ چیست، باعث شد این آرزو را داشته باشم.

در سال 2008، رودن سخت ترین صعود یوسمیتی را پس از آن انجام داد.، 8c + (5.14cکه بسیاری از کوهنوردان، از جمله رون کاک را شکست داده بود.  از آن زمان تاکنون کسی از آن صعود نکرده است. 

زنان کوهنورد نسل جدید

 

ساشا دی جیولیان آمریکایی

دی جولیان

ساشا دی جیولیان که امروزه به عنوان یکی از بهترین کوهنوردان جهان شناخته می‌شود ، بیش از 30 صعود اول زنان  و هشت صعود اول مشترک با مردان را در کارنامه‌ی خود دارد.

وی با الهام از هیل، هفت سالگی کوهنوردی را شروع کرد و پس از جوزونه برزیارتو اسپانیایی و شارلوت دوریف فرانسوی، سومین زنی شد که در مسیر  9a (5.14d’ و در رودخانه قرمز کنتاکی صعود کرد.

وی می‌گوید: اولین صعودها و اولین صعودهای زنانه افتخاراتی و معیارهای تاریخی در ورزش ما هستند. به هر دو این مقام‌ها و صعودها باید اهمیت داد و آنها را برجسته کرد. واضح است که اگر زنان بتوانند صعودهای اولیه بیشتری انجام دهند، به طور کلی این‌مقام ها را جابه جا می‌کنند.

DiGiulian موفق شده برای به دست اوردن صعودهای بزرگ به دور دنیا سفر‌نماید. یکی از افتخارات او صعود Magic Mushroom در جبهه شمالی ایگر سوئیس در سال 2015، و اولین صعود به یوسمیت در سال 2017 بود

مارگو هیز آمریکایی


مارگو هیز هنگامی توانست پرچم افتخارات زنان را بالا ببرد که اولین صعود توسط یک زن را به 9a + (5.15a) در La Rambla، اسپانیا، در فوریه 2017 انجام داد.  او رکورددار 9  بود ، قبل از اینکه آنجلا ایتر آن را به 9b برساند (5.15b)

هیز در 8 سالگی در ژیمناستیک در مسابقات سطح کشوری شرکت کرد ، اما دو سال بعد کوهنوردی را شناخت و مهارت‌های خود را در تیم بولدر ABC بهبود بخشید. در سال صعود به La Rambla، او 14 مسیر با 5.14a و سخت‌تر را طی کرد.

وی گفت: وقتی به قله‌های La Rambla صعود کردم، سیل احساسات مرا در بر گرفت به  شدت گریه می‌کردم. فکر می‌کنم ترکیبی از شادی و ناباوری بود. من هرگز و هرگز آن لحظه را فراموش نمی‌کنم.

هیز طی هفت روز 17 تلاش برای تکمیل صعود به  La Rambla انجام داده بود و پس از رسیدن به موفقیت  این رشته را دنبال کرد.

Anak Verhoeven

ملیت: بلغار

Anak Verhoeven با این حال که بیشتر به عنوان یک کوهنورد مسابقه شناخته می‌شود، اما سال گذشته  اولین زنی بود که  اولین صعود را‌ به  9a + (5.15a ) ، در Sweet Neuf در فرانسه انجام داد. 

او کوهنوردی را با والدین خود فقط در چهار سالگی آغاز کرد، اما تمرکز خود را بیشتر بر روی کوهنوردی مسابقه‌ای گذاشت. در سال 2015 برای  اولین بار مسیر خود در 9a (5.14d) Era Vella در اسپانیا طی کرد.  Sasha DiGiulian الهام‌بخش او بود و به او امید می‌داد تا آن را امتحان کند. در کل، او اکنون 34 مسیر را با سرعت 8b + (5.14a) یا حتی سخت تر انجام داده است.

Angela Eiter

ملیت استرالیایی

زنان کوهنورد

نجلا ایتر ، کوهنورد برتر مسابقات بود. او در اکتبر 2017، توانست به عنوان اولین زن به 9 La (5.15b) در La Planta de Shiva صعود کرده و در خارج از کشور خبرساز شود. فقط دو کوهنورد – آدام اوندرا و کریس شارما – این‌مسیر را سخت‌تر طی کرده‌اند.

وی گفت: من واقعاً دوست دارم كه زنان موانع را پشت سر بگذارند و محدودیت ها آن‌ها را به سمت جلو هل دهد.

زنان ورزشکار بسیاری وجود دارند که این صعود را انجام داده‌اند و بسیاری دیگر از ورزشکاران نیز در حال انجام صعودهای برتر از این هستند.

ایتر در سن 11 سالگی کوهنوردی را آغاز کرد . او اولین عنوان جهانی خود را در 17 سالگی به دست آورد و در حالی که 21 ساله بود، اولین بار در فضای باز 8c + (5.14c) کافه کلودیو ایتالیا صعود کرد. او در سال 2014 با صعودهای هادس و بیگ چکش در زادگاه خود در اتریش و یک سال بعد در  Era Vella اسپانیا، هنگامی که برای اولین بار آزمایش در La Planta de Shiva را انجام داد، به 9a (5.14d) رسید.

Ashima Shiraishi

ملیت دو رگه‌ی آمریکایی ژاپنی

اشیما شیرایشی، جوانترین کوهنورد نسل جدید ، تنها در سن 13 سالگی دومین صعود خود به عنوان زن  کوهنورد را در مسیر 9a / 9a + (5.15d / 5.15a) ثبت کرد و در حال حاضر به عنوان بهترین کوهنورد نوجوان شناخته می‌شود.

او با پدرش در سن شش سالگی صعود به رات راک را شروع کرد و قبل از اینکه به عنوان جوانترین صعود  کننده درجه 8c + (5.14c)، در دود جنوبی در Red River Gorge، نشانی بزرگ به دست آورد، صخره نوردی قهار بود.

شیرایشی می‌گوید: من همیشه فکر می‌کردم که همان قدرت بچه.ها را دارم و می‌دانستم که قادر هستم آنچه ممکن است را نشان دهم. این زیبایی کوهنوردی است – همه شما می‌توانید از مسیرهای مشابه بالا بروید. این چیزی است که دختران می‌توانند.

در سال 2015، شیرایشی اولین صعود خود  در درجه (5.14d) را در Open Your Mind Direct انجام داد. در ابتدا ادعا می‌شد درجه سخت‌تری است، در واقع سخت‌ترین صعود تاکنون توسط یک زن بوده است. این ادعا به دلیل شکستگی در نزدیکی قله بود. اما در نهایت در سطح اصلی خود تأیید شده است. او در همان سفر یک درجه پیشرفت کرد. و توانست عنوان دومین زنی را ازآن خود کند که مقیاس 9a / 9a + (5.14d / 5.15a) را در Ciudad de Dios گرفت، و بسیار ممکن است که روزی او کسی باشد که‌ پرچم خود را بالاتر برافرازد.

منبع: redbull.com

زندگینامه کوهنورد اتریشی اولی اشتک

زمان مطالعه: 6 دقیقه

اولی اشتک کوهنورد  متولد 4 اکتبر 1976 در لانگناو در شرق برن سوئیس بود. او یکی از سرشناس‌ترین کوهنوردان زمان خود شناخته می‌شود. او در محله‌ای در نزدیکی اینترلاکن سوئیس به نام رینگبرگ زندگی می‌کرد. وی در سن 40 سالگی  در 30 آپریل 2017 در جریان حادثه‌ای در نزدیکی کوه نوپتسه در حال صعود به قله درگذشت. به او به خاطر توانایی در صعود و چابکی‌اش لقب «ماشین  سوئیسی» را داده بودند. 


خلاصه ای از زندگی اولی اشتک

او در سن 12 سالگی به عضویت باشگاه آلپ سوئیس درآمد. او در همان زمان شیفتگی عجیبی به طبیعت، قله و پرتگاه نشان می‌داد.  در یک روز اشتک در حال کوهنوردی به همراه تنجی شرپا در اولین مسیر قله لوتسه اورست بود. رشته‌ای متصل به قله‌ای به ارتفاع  8.848 متر که یکی از بلندترین قله‌های جهان به حساب می‌آید. لوتسه که ارتفاعی به اندازه 8.516 متر دارد در رده چهارم لیست بلندترین کوهستان‌ها  ‌می‌باشد. 

لقب ماشین سوئیسی را به این دلیل به او دادند زیرا او در 18 سالگی اولین صعود خود را به قله محلی جبهه شمالی ایگر داشت. او این مسیر و راه کوهنوردی را ادامه داد و در دوران حرفه‌ای انفرادی خود بسیار درخشید. 

در سال 2009 و 2014 به او جایزه پایلوت اودور را دادند که مهم‌ترین جایزه در حرفه کوهنوردی می‌باشد. او توانسته بود رکورد سریع‌ترین صعود به قله ایگر در 2 ساعت و 22 دقیقه و 50 ثانیه به ثبت برساند. او این کار را نه تنها یکبار بلکه 3 بار انجام داد. او علاوه‌بر این‌ها توانست جبهه جنوبی قله آناپورنا را به تنهایی صعود کند.  او توانست بدون استفاده از کپسول اکسیژن به قله اورست صعود کند. همچنین وی در دوران حرفه‌ای خود 82 قله آلپ که بالای 4000 متر ارتفاع داشتند را در 62 روز صعود کرد. 

اولی اشتک در دوران کوهنوردی خود تکنیک تازه‌ای برای صعود به قله‌ها انجام می‌داد. او معتقد بود که سریع بودن فاکتور بسیار مهمی برای عدم ریسک‌پذیری است. 

در 23‌ام می خانواده کوهنورد سوئیسی اولی اشتک؛ یک خدمات یادبود عمومی در محله اینترلاکن سوئیس را اداره می‌کردند. این یابود نزدیک به یتیم خانه‌ای در رینگبرگ و کوهستان برنس اوبرلند بود. جایی که اولی اشتک اولین دستاوردهای کوهنوردی خود را تجربه کرد.


شخصیت جالب مردی از جنس کوهنوردی

«کاریزماتیک»، گرم و فروتن؛ اشتک به همه چیز شبیه بود مگر یک ماشین. فردی بود که با آدم‌های غیرکوهنورد ارتباط برقرار می‌کرد، کاری که اکثر آلپنیست ها انجام نمی‌دادند. او برای این کار مشکلات را آسان گرفت. او با اتکا بر شخصیت خوب خودش توانست تا دوستان بیشتری بدست بیاورد و روی حامیان خود تاثیر بگذارد. 

او از مربی المپیک و زبان ورزشکاری استفاده می‌کرد که برای غیرکوهنوردان نیز قابل درک باشد. این کار حسادت را در میان هم سن و سالانش پرورش داد و برای بعضی‌ها در رابطه با موفقیت‌های او سوالاتی را ایجاد می‌کرد. صعود اشتک از یک مسیر جدید در جبهه جنوبی آناپورنا در اکتبر 2013 بهترین مثال برای این موضوع بود. او به تنهایی در سخت‌ترین مسیر هنگام شب در وضعیتی خطرناک و غیرقابل تصور به قله صعود کرد. حتی او دوربین و جی پی اس خود را هم هنگام صعود از دست داد. 

دو شرپای (هیمالیایی) شاهد آن بودند که او توانست با یک هدلایت بر تمامی مشکلات راه غلبه کند. همین اتفاق هیئت منصفه را قانع کرد تا جایزه پایلوت اودور را به او بدهند که دومین جایزه او به حساب می‌آمد. موفقیت‌های اشتک به عنوان نقطه عطفی در تاریخ کوهنوردی به حساب می‌آید. 

اولی اشتک کوهنوردی بسیار سرسخت بود و قله‌های فراوانی را توانست صعود کند.

موفقیت‌های اولی اشتک در کوهنوردی

  • سال 2009 صعود به قله (8034) متری گاشربروم ۱- مسیر عادی
  • سال 2009 صعود به قله (8485) متریی ماکالو  – مسیر عادی
  • سال 2011 صعود به قله (8027) متری شیشاپنگما – جبهه جنوبی به صورت انفرادی
  • سال 2011 صعود به قله (8188) متری چوآیو – جبهه غربی به همراه دان بویی 18 روز پس از صعود شیشاپنگما
  • سال 2012 صعود به قله (8848) متری اورست – مسیر عادی بدون استفاده از ماسک اکسیژن 
  • سال 2013 صعود به قله (8091) متری آناپورنا – جبه جنوبی به صورت انفرادی و مجموعا 28 ساعت زمان بالا رفتن و پایین آمدن.
  • سال 2014 دریافت دومین جایزه پایلوت اودور 
  • سال 2015 فتح 82 قله آلپ بالای 4000 متر در 62 روز. او این کار را با (دوییدن بین کوه‌ها، دوچرخه‌سواری و پاراگلایدینگ انجام داد.)
  • سال 2015 زدن رکورد 2 ساعت و 28 دقیقه دانی آرنولدز با زمان 2 ساعت و 22 دقیقه و 50 ثانیه در صعود به قله آیگر.

 

صعود به قله جوبیلی دیاموند

در سال 2012، با صعود اورست بدون تجهیزات اکسیژن، سالگرد صعود «دیاموند جوبیلی» اورست با مشاجره‌ای در ارتفاع زیاد که استک و دو کوهنورد دیگر درگیر آن بودند، مخدوش شد.

سه کوهنورد- اولی استک از سوئیس، سیمون مورو ایتالیایی وجان گریفیت عکاس و کوهنورد بریتانیایی- در حال حرکت در مسیر جبهه لوتسه بودند که به جبه جنوبی کال منتهی می شود.  که برای تلاش بعدی در مسیر جدید سازگار است. در همان زمان، تیمی از شرپاها ثابت گذاری می‌کردند. تا آن‌ها از آن طناب‌ها در اواخر ماه می هنگامی که هوا برای صعود در بهترین حالت است، به قله استفاده کنند. همانطور که این سه نفر از اردوگاه 3 از این طنابها به سمت چادر خود عبور می‌کردند، یک اتفاق بحث‌برانگیز افتاد. شرپاها ادعا می‌كنند که یكی از آنها به یخی که سه غربی جدا کرده بودند اصابت داشته است. اتهامی كه به شدت رد می‌شود.

سه کوهنورد بعداً در یک نمایش خشونت‌آمیز توسط شرپاها در کمپ 2 مورد حمله قرار گرفتند. طبق یک گزارش شرپاها با پرتاب سنگ، مشت و لگد سه کوهنورد را مورد حمله قرار دادند. حتی طبق گفته‌های اشتک حتی آن‌ها توسط چاقو نیز تهدید شده بودند. مورو ادعا می‌کند که آن‌ها آنقدری ترسیده بودند که به سرعت کوه را از مسیری خطرناک‌تر پایین آمدند. مسیری به پایین که معمولا برای اجتناب از ملاقات با افراد دیگر استفاده می‌شد.  

در مراسم ترحیم اشتک، اد داگلاس ادعا می کند:

«این رویداد که به سرعت همه‌گیر شد؛ اشتک را که در این کار کاملا بی‌گناه بود کاملا دلسرد و افسرده کرد.» 

«موفقیت او برای صعود به جبهه جنوبی قله آناپورنا در سال 2015 واکنشی بود به تمام بدبختی‌های آن ماه.»

 

سال 2015 برای اولی اشتک

خیلی‌ها معتقدند که برجسته‌ترین لحضات زندگی اولی اشتک در تابستان 2015 اتفاق افتاد. جایی بود که توانست 82 قله آلپ اروپا که بالای 4000 متر ارتفاع داشتند را به همراه گروه زیادی از همراهان باتجربه خود صعود کند. دوچرخه‌سواری، دوییدن و حتی پاراگلایدینگ در بین کوه‌ها از جمله کارهای اولی اشتک در آن زمان بود. تور گروه میش- مش کوه‌های آلپ به همراه اشتک توانست 82 قله را در 62 روز صعود کند. 

اولی اشتک کسی بود که علارغم بسیاری از آلپنوردان آخر هفته ای می دانست چه خطرهایی را به جان می خرد. او تجربه ای گران بها به اندازه ده ها سال تمرینات تخصصی داشت که به او کمک می کرد تا بر مشکلات غلبه کند. او تعصبی مثال زدنی برای تمرین کردن و آماده شدن داشت. 

طی یک برنامه تمرینی عاقلانه و کنترل شده ، اشتک به سطحی از آمادگی جسمانی برابر با بسیاری از ورزشکاران المپیکی رسید. او حتی پیشگام رویکرد «سریع و سبک/ سبکبار» کوهنوردی بود؛ به این معنی که برای مدت زمان کمتری در معرض خطر عینی قرار می‌گرفت. 

اشتک در کوه نوردی احمق نبود و قبل از هرچیز ذهن خود را هم مانند عضلات دیگرش تقویت می‌کرد. سال‌ها تمرین او را به همچین کوهنورد ماهری تبدیل کرده بود. 

آخرین ماموریت 

نقشه جاه‌طلبی اشتک این بود که بدون کپسول اکسیژن از طریق سخت‌ترین مسیر صعود، قله را صعود کند. جزئیات حادثه‌ای که برای او اتفاق افتاد و سبب مرگ او شد هنوز علنی نشده است. گرچه عموم او را کوهنوردی می‌شناختند که علاقه به فتح قله‌ها به صورت انفرادی را داشت. 

خاکستر او را به سوئیس طی یک مراسم سنتی بودایی در نزدیکی صومعه کاتماندو بازگرداندند. طبق گزارشی از عکاس ای اف پی که در صحنه بود؛ محل توسط راهبانی با روپوش که دعاگو بودند محاصره شده بود. خانواده نزدیک اشتک و همسر او نیکول به همراه موسیقی که در محل در حال پخش بود با او خداحافظی کردند. 

در اعلامیه ای در اوایل ماه می خانواده اشتک از تمامی هواداران، دوستان و هم دانشگاهی‌های اشتک که برای حمایت آمده بودند تشکر کرد. 

اولی اشتک در آخرین صعود خود دچار حادثه شد که سبب مرگ او گشت.

این رویداد در ساعت 4 بعد از ظهر روز 23 می در مرکز کنگره کروسال اینترلاکن برگزار شد. جایی که انجمن نزدیک گریندل والد، نزدیک به ایگر، تصمیم گرفتند تا یک قسمت از کوه معروف را به نام کوهنورد فقید بنامند. 

در حالی که دلایل دقیق مرگ اشتک ناشناخته مانده است، هر کوهنورد واقعی ترجیح می دهد یک روز دیگر صعود کند تا اینکه احمقانه زندگی خود را به خطر بیندازد.

لینک منابع:

uelisteck.ch

chamonixallyear.com