اولی اشتک کوهنورد متولد ۴ اکتبر ۱۹۷۶ در لانگناو در شرق برن سوئیس بود. او یکی از سرشناسترین کوهنوردان زمان خود شناخته میشود. او در محلهای در نزدیکی اینترلاکن سوئیس به نام رینگبرگ زندگی میکرد. وی در سن ۴۰ سالگی در ۳۰ آپریل ۲۰۱۷ در جریان حادثهای در نزدیکی کوه نوپتسه در حال صعود به قله درگذشت. به او به خاطر توانایی در صعود و چابکیاش لقب «ماشین سوئیسی» را داده بودند.
خلاصه ای از زندگی اولی اشتک
او در سن ۱۲ سالگی به عضویت باشگاه آلپ سوئیس درآمد. او در همان زمان شیفتگی عجیبی به طبیعت، قله و پرتگاه نشان میداد. در یک روز اشتک در حال کوهنوردی به همراه تنجی شرپا در اولین مسیر قله لوتسه اورست بود. رشتهای متصل به قلهای به ارتفاع ۸٫۸۴۸ متر که یکی از بلندترین قلههای جهان به حساب میآید. لوتسه که ارتفاعی به اندازه ۸٫۵۱۶ متر دارد در رده چهارم لیست بلندترین کوهستانها میباشد.
لقب ماشین سوئیسی را به این دلیل به او دادند زیرا او در ۱۸ سالگی اولین صعود خود را به قله محلی جبهه شمالی ایگر داشت. او این مسیر و راه کوهنوردی را ادامه داد و در دوران حرفهای انفرادی خود بسیار درخشید.
در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ به او جایزه پایلوت اودور را دادند که مهمترین جایزه در حرفه کوهنوردی میباشد. او توانسته بود رکورد سریعترین صعود به قله ایگر در ۲ ساعت و ۲۲ دقیقه و ۵۰ ثانیه به ثبت برساند. او این کار را نه تنها یکبار بلکه ۳ بار انجام داد. او علاوهبر اینها توانست جبهه جنوبی قله آناپورنا را به تنهایی صعود کند. او توانست بدون استفاده از کپسول اکسیژن به قله اورست صعود کند. همچنین وی در دوران حرفهای خود ۸۲ قله آلپ که بالای ۴۰۰۰ متر ارتفاع داشتند را در ۶۲ روز صعود کرد.
اولی اشتک در دوران کوهنوردی خود تکنیک تازهای برای صعود به قلهها انجام میداد. او معتقد بود که سریع بودن فاکتور بسیار مهمی برای عدم ریسکپذیری است.
در ۲۳ام می خانواده کوهنورد سوئیسی اولی اشتک؛ یک خدمات یادبود عمومی در محله اینترلاکن سوئیس را اداره میکردند. این یابود نزدیک به یتیم خانهای در رینگبرگ و کوهستان برنس اوبرلند بود. جایی که اولی اشتک اولین دستاوردهای کوهنوردی خود را تجربه کرد.
شخصیت جالب مردی از جنس کوهنوردی
«کاریزماتیک»، گرم و فروتن؛ اشتک به همه چیز شبیه بود مگر یک ماشین. فردی بود که با آدمهای غیرکوهنورد ارتباط برقرار میکرد، کاری که اکثر آلپنیست ها انجام نمیدادند. او برای این کار مشکلات را آسان گرفت. او با اتکا بر شخصیت خوب خودش توانست تا دوستان بیشتری بدست بیاورد و روی حامیان خود تاثیر بگذارد.
او از مربی المپیک و زبان ورزشکاری استفاده میکرد که برای غیرکوهنوردان نیز قابل درک باشد. این کار حسادت را در میان هم سن و سالانش پرورش داد و برای بعضیها در رابطه با موفقیتهای او سوالاتی را ایجاد میکرد. صعود اشتک از یک مسیر جدید در جبهه جنوبی آناپورنا در اکتبر ۲۰۱۳ بهترین مثال برای این موضوع بود. او به تنهایی در سختترین مسیر هنگام شب در وضعیتی خطرناک و غیرقابل تصور به قله صعود کرد. حتی او دوربین و جی پی اس خود را هم هنگام صعود از دست داد.
دو شرپای (هیمالیایی) شاهد آن بودند که او توانست با یک هدلایت بر تمامی مشکلات راه غلبه کند. همین اتفاق هیئت منصفه را قانع کرد تا جایزه پایلوت اودور را به او بدهند که دومین جایزه او به حساب میآمد. موفقیتهای اشتک به عنوان نقطه عطفی در تاریخ کوهنوردی به حساب میآید.
موفقیتهای اولی اشتک در کوهنوردی
- سال ۲۰۰۹ صعود به قله (۸۰۳۴) متری گاشربروم ۱- مسیر عادی
- سال ۲۰۰۹ صعود به قله (۸۴۸۵) متریی ماکالو – مسیر عادی
- سال ۲۰۱۱ صعود به قله (۸۰۲۷) متری شیشاپنگما – جبهه جنوبی به صورت انفرادی
- سال ۲۰۱۱ صعود به قله (۸۱۸۸) متری چوآیو – جبهه غربی به همراه دان بویی ۱۸ روز پس از صعود شیشاپنگما
- سال ۲۰۱۲ صعود به قله (۸۸۴۸) متری اورست – مسیر عادی بدون استفاده از ماسک اکسیژن
- سال ۲۰۱۳ صعود به قله (۸۰۹۱) متری آناپورنا – جبه جنوبی به صورت انفرادی و مجموعا ۲۸ ساعت زمان بالا رفتن و پایین آمدن.
- سال ۲۰۱۴ دریافت دومین جایزه پایلوت اودور
- سال ۲۰۱۵ فتح ۸۲ قله آلپ بالای ۴۰۰۰ متر در ۶۲ روز. او این کار را با (دوییدن بین کوهها، دوچرخهسواری و پاراگلایدینگ انجام داد.)
- سال ۲۰۱۵ زدن رکورد ۲ ساعت و ۲۸ دقیقه دانی آرنولدز با زمان ۲ ساعت و ۲۲ دقیقه و ۵۰ ثانیه در صعود به قله آیگر.
صعود به قله جوبیلی دیاموند
در سال ۲۰۱۲، با صعود اورست بدون تجهیزات اکسیژن، سالگرد صعود «دیاموند جوبیلی» اورست با مشاجرهای در ارتفاع زیاد که استک و دو کوهنورد دیگر درگیر آن بودند، مخدوش شد.
سه کوهنورد- اولی استک از سوئیس، سیمون مورو ایتالیایی وجان گریفیت عکاس و کوهنورد بریتانیایی- در حال حرکت در مسیر جبهه لوتسه بودند که به جبه جنوبی کال منتهی می شود. که برای تلاش بعدی در مسیر جدید سازگار است. در همان زمان، تیمی از شرپاها ثابت گذاری میکردند. تا آنها از آن طنابها در اواخر ماه می هنگامی که هوا برای صعود در بهترین حالت است، به قله استفاده کنند. همانطور که این سه نفر از اردوگاه ۳ از این طنابها به سمت چادر خود عبور میکردند، یک اتفاق بحثبرانگیز افتاد. شرپاها ادعا میكنند که یكی از آنها به یخی که سه غربی جدا کرده بودند اصابت داشته است. اتهامی كه به شدت رد میشود.
سه کوهنورد بعداً در یک نمایش خشونتآمیز توسط شرپاها در کمپ ۲ مورد حمله قرار گرفتند. طبق یک گزارش شرپاها با پرتاب سنگ، مشت و لگد سه کوهنورد را مورد حمله قرار دادند. حتی طبق گفتههای اشتک حتی آنها توسط چاقو نیز تهدید شده بودند. مورو ادعا میکند که آنها آنقدری ترسیده بودند که به سرعت کوه را از مسیری خطرناکتر پایین آمدند. مسیری به پایین که معمولا برای اجتناب از ملاقات با افراد دیگر استفاده میشد.
در مراسم ترحیم اشتک، اد داگلاس ادعا می کند:
«این رویداد که به سرعت همهگیر شد؛ اشتک را که در این کار کاملا بیگناه بود کاملا دلسرد و افسرده کرد.»
«موفقیت او برای صعود به جبهه جنوبی قله آناپورنا در سال ۲۰۱۵ واکنشی بود به تمام بدبختیهای آن ماه.»
سال ۲۰۱۵ برای اولی اشتک
خیلیها معتقدند که برجستهترین لحضات زندگی اولی اشتک در تابستان ۲۰۱۵ اتفاق افتاد. جایی بود که توانست ۸۲ قله آلپ اروپا که بالای ۴۰۰۰ متر ارتفاع داشتند را به همراه گروه زیادی از همراهان باتجربه خود صعود کند. دوچرخهسواری، دوییدن و حتی پاراگلایدینگ در بین کوهها از جمله کارهای اولی اشتک در آن زمان بود. تور گروه میش- مش کوههای آلپ به همراه اشتک توانست ۸۲ قله را در ۶۲ روز صعود کند.
اولی اشتک کسی بود که علارغم بسیاری از آلپنوردان آخر هفته ای می دانست چه خطرهایی را به جان می خرد. او تجربه ای گران بها به اندازه ده ها سال تمرینات تخصصی داشت که به او کمک می کرد تا بر مشکلات غلبه کند. او تعصبی مثال زدنی برای تمرین کردن و آماده شدن داشت.
طی یک برنامه تمرینی عاقلانه و کنترل شده ، اشتک به سطحی از آمادگی جسمانی برابر با بسیاری از ورزشکاران المپیکی رسید. او حتی پیشگام رویکرد «سریع و سبک/ سبکبار» کوهنوردی بود؛ به این معنی که برای مدت زمان کمتری در معرض خطر عینی قرار میگرفت.
اشتک در کوه نوردی احمق نبود و قبل از هرچیز ذهن خود را هم مانند عضلات دیگرش تقویت میکرد. سالها تمرین او را به همچین کوهنورد ماهری تبدیل کرده بود.
آخرین ماموریت
نقشه جاهطلبی اشتک این بود که بدون کپسول اکسیژن از طریق سختترین مسیر صعود، قله را صعود کند. جزئیات حادثهای که برای او اتفاق افتاد و سبب مرگ او شد هنوز علنی نشده است. گرچه عموم او را کوهنوردی میشناختند که علاقه به فتح قلهها به صورت انفرادی را داشت.
خاکستر او را به سوئیس طی یک مراسم سنتی بودایی در نزدیکی صومعه کاتماندو بازگرداندند. طبق گزارشی از عکاس ای اف پی که در صحنه بود؛ محل توسط راهبانی با روپوش که دعاگو بودند محاصره شده بود. خانواده نزدیک اشتک و همسر او نیکول به همراه موسیقی که در محل در حال پخش بود با او خداحافظی کردند.
در اعلامیه ای در اوایل ماه می خانواده اشتک از تمامی هواداران، دوستان و هم دانشگاهیهای اشتک که برای حمایت آمده بودند تشکر کرد.
این رویداد در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۲۳ می در مرکز کنگره کروسال اینترلاکن برگزار شد. جایی که انجمن نزدیک گریندل والد، نزدیک به ایگر، تصمیم گرفتند تا یک قسمت از کوه معروف را به نام کوهنورد فقید بنامند.
در حالی که دلایل دقیق مرگ اشتک ناشناخته مانده است، هر کوهنورد واقعی ترجیح می دهد یک روز دیگر صعود کند تا اینکه احمقانه زندگی خود را به خطر بیندازد.
لینک منابع:
نظرات کاربران