زنان کوهنورد

این زنان کوهنورد الهام‌بخش شما برای شروع صعود به قله‌ها از امروز هستند

زمان مطالعه: 8 دقیقه

از صعود نمادین که لین  هیل  بر دماغه‌ی ال کاپیتان انجام داد، تا مسیری که آنجلا ایتر  La Planta de Shiva ۲۵سال بعد طی کرد، همه‌ی این زنان کوهنورد و صعودهای افسانه‌ای آنها بهترین‌های تاریخ را تشکیل می‌دهند.

25 سال پیش بود که لین هیل دنیای کوهنوردی را شگفت زده کرد. در زمانی که مردان این ورزش را تحت سلطه خود داشتند، وی بدون هیچ گونه حمایتی، از دیواره ال کاپیتان پارک ملی یوسمیتی بالا رفت و از 900 متر گرانیت نرم  صعود کرد. او  این کار را فقط با استفاده از دست و پا و بدون هیچ کمکی انجام داد. قسمت جالب این افسانه آنجا بود  که او نه تنها اولین زنی است که ال کپیتان را کشف کرد ، بلکه اولین کسی بود که این کار را انجام داد. او معتقد بود که سنگ یک سطح عالی است و صعود او دقیقاً این را ثابت کرد.

وی گفت: «مهم نیست که تفاوت های جسمی ما چه باشد، با ترکیب بی‌نظیر بینایی، میل و تلاش، هر نوع صعودی ممکن است. کوتاه یا بلند، زن یا مرد، سنگ محیطی عینی است که برای همه یکسان است.»

هیل از آن  زمان الهام‌بخش افراد بسیار زیادی بود تا از او پیروی کنند و جایگاه خود را در میان بزرگترین کوهنوردان جهان تقویت کنند. در اینجا ما به بررسی دو گروه  افسانه ها و نسل جدید می‌پردازیم

زنان کوهنورد افسانه‌ای

جانکو تابی یکی از زنان کوهنورد ژاپنی

 

زنان کوهنورد

او یکی از زنان کوهنورد بود. کوهنوردی تنها شغل و رشته‌ی او نبود. اما او قبل از صعود دیواره غول پیکر هیل به خوبی ظاهر شد و اولین زنی بود که در سال 1975 به قله اورست رسید. علیرغم  اینکه در کودکی بسیار ضعیف بود، و در زمانی زندگی می‌کرد که کلیشه‌های جنسیتی قوی و محدود کننده بودند ، او توانست پیشگام کوهنوردی شود و در سال 1969 باشگاه کوهنوردی بانوان را تاسیس کرد. زیرا بسیاری از مردان از همراهی با او خودداری کردند.

او به عنوان بخشی از یک تیم ژاپنی متشکل از زنان کوهنورد از اورست بالا رفت و همه آنها در حین بالا رفتن از بهمن مردند و به خاک سپرده شدند. وی گفت: «من قصد نداشتم اولین زن اورست باشم. من فقط  می‌خواستم به کوهی صعود کرده باشم. فقط به این دلیل که من اولین زن بودم، محیط پیرامون من بسیار تغییر کرد.»

در سال 1992، یک سال قبل از صعود هیل به دماغه ، Tabei هفت قله‌ی بلند (لیست مسنر) را به پایان رساند و او را در میان بزرگترین زنان کوهنورد جهان قرار داد.

لین هیل از زنان کوهنورد آمریکایی

لین هیل

لین هیل، یکی از پیشگامان صعودهای آزاد (فری سولو) در دهه های 1980 و 90 بود. او یکی از اولین زنان کوهنورد بود که واقعا توانست در صخره‌نوردی  اثری ایجاد کند و علامتی از خود باقی بگذارند. او اولین صعود آزادانه دماغه در ال کاپیتان را به نام خود ثبت کرد.

وی گفت: «ما سعی کردیم مسیرهایی را طی کنیم که ما را ملزم می‌کرد درباره‌ی خطرات تصمیم گیری کنیم. در واقع به خاطر ندارم كه از صعود کردن عقب‌نشيني كنم ، بلكه همه كارهاي لازم را براي صعودهايي انجام دادم كه فكر مي‌كردم مي توانم انجام دهم.»

هیل 14 ساله بود که ورزش را شروع کرد ، اما فقط در مدت چهار سال سخت‌ترین مسیر صعود  توسط یک زن را به آن نقطه انجام دهد. او در سال 1993، 4 روز طول کشید و به دماغه صعود کرد و سپس سال بعد این کار را در یک روز انجام داد و همه را متحیر کرد. این صعودها باعث شد او به یک سوپراستار تبدیل شود، از Sports Illustrated گرفته تا نمایش دیوید لترمن در ایالات متحده در همه جا حضور داشت.

کاترین دستیویل زن کوهنورد فرانسوی

زنان کوهنورد

در همان زمان که هیل مشغول انجام کار خود در آمریکا بود، کاترین دستیوئل در حال مبارزه با صخره‌های اروپا بود و در سال 1992 اولین زنی بود که به صورت انفرادی توانست به Eiger’s North صعود کند.

دستیوئل مهارت های خود را در سنگفرش در فونتنبلو و کوهنوردی در کوه های آلپ آموخت و یکی از پرتلاش‌ترین زنان کوهنورد بود. چوکا در بوکس و برج ترانگو از صعودهای برجسته وی بود . اما احترامی که شایسته او بود را تنها پس از صعود به ایگر به دست آورد.

وی یادآوری می‌کند: «بعد از ترانگو، یک یا دو نفر گفتند که جف (مرد کوهنوردی که همراهش بود) همه راه من را هدایت کرد. این درست نبود، اما در آن زمان مردم هنوز می‌گفتند: تو یک دختر هستی پس دوم شو.»

بث رودن آمریکایی

 

بث رودن در صحنه بزرگ کوهنوردی در دهه 1990 در یوسمیتی جای گرفت و به عنوان یکی از زنان کوهنورد از یکی از بزرگترین صخره‌ها صعود کرد.

او که در اصل بیشتر در مسابقات کوهنوردی و با دقت در پیشروی شرکت می‌کرد، هنگامی که به پارک اسمیت راک در اورگان، ایالات متحده رفت، تلاش کرد از مسیری جدید  به نام To Bolt or Not To Be مسیر را طی نماید و به اتمام برساند. او در طی مسیر با لین هیل ملاقات کرد، که توانایی های او را دید و او را دعوت به همراهی با آنان کرد. او در ماداگاسکار کوهنوردی می‌کرد. هنگامی که او به آمریکا بازگشت، به صخره‌های Yosemite نقل مکان کرد، با تامی کالدول اعجوبه‌ی کوهنوردی آشنا شد و آنها به زوج طلایی کوهنوردی تبدیل شدند.

آنها با هم اولین کسی بودند که در سال 2000 به El Capitan صعود کردند و سپس، پس از صعود در قرقیزستان، این عاشق کوهنوردی به مدت یک سال همراه با کالدول هیل به جایگاه دوم و سوم صعود کردند. این کار به دنبال صعود به دماغه  در سال 2005 بود.

وی گفت: «رفتن به دماغه ال کاپیتان آرزوی مادام العمر من بود.من از سالی که لین این کار را انجام داد ، شروع به کوهنوردی کردم. هر کمپانی که وارد می شدم ، هر سالن ورزشی که می‌رفتم ، پوستر لین را داشت.» تنها اینکه مثل او شوم، حتی قبل از اینکه بفهمم ال کپ چیست، باعث شد این آرزو را داشته باشم.

در سال 2008، رودن سخت ترین صعود یوسمیتی را پس از آن انجام داد.، 8c + (5.14cکه بسیاری از کوهنوردان، از جمله رون کاک را شکست داده بود.  از آن زمان تاکنون کسی از آن صعود نکرده است. 

زنان کوهنورد نسل جدید

 

ساشا دی جیولیان آمریکایی

دی جولیان

ساشا دی جیولیان که امروزه به عنوان یکی از بهترین کوهنوردان جهان شناخته می‌شود ، بیش از 30 صعود اول زنان  و هشت صعود اول مشترک با مردان را در کارنامه‌ی خود دارد.

وی با الهام از هیل، هفت سالگی کوهنوردی را شروع کرد و پس از جوزونه برزیارتو اسپانیایی و شارلوت دوریف فرانسوی، سومین زنی شد که در مسیر  9a (5.14d’ و در رودخانه قرمز کنتاکی صعود کرد.

وی می‌گوید: اولین صعودها و اولین صعودهای زنانه افتخاراتی و معیارهای تاریخی در ورزش ما هستند. به هر دو این مقام‌ها و صعودها باید اهمیت داد و آنها را برجسته کرد. واضح است که اگر زنان بتوانند صعودهای اولیه بیشتری انجام دهند، به طور کلی این‌مقام ها را جابه جا می‌کنند.

DiGiulian موفق شده برای به دست اوردن صعودهای بزرگ به دور دنیا سفر‌نماید. یکی از افتخارات او صعود Magic Mushroom در جبهه شمالی ایگر سوئیس در سال 2015، و اولین صعود به یوسمیت در سال 2017 بود

مارگو هیز آمریکایی


مارگو هیز هنگامی توانست پرچم افتخارات زنان را بالا ببرد که اولین صعود توسط یک زن را به 9a + (5.15a) در La Rambla، اسپانیا، در فوریه 2017 انجام داد.  او رکورددار 9  بود ، قبل از اینکه آنجلا ایتر آن را به 9b برساند (5.15b)

هیز در 8 سالگی در ژیمناستیک در مسابقات سطح کشوری شرکت کرد ، اما دو سال بعد کوهنوردی را شناخت و مهارت‌های خود را در تیم بولدر ABC بهبود بخشید. در سال صعود به La Rambla، او 14 مسیر با 5.14a و سخت‌تر را طی کرد.

وی گفت: وقتی به قله‌های La Rambla صعود کردم، سیل احساسات مرا در بر گرفت به  شدت گریه می‌کردم. فکر می‌کنم ترکیبی از شادی و ناباوری بود. من هرگز و هرگز آن لحظه را فراموش نمی‌کنم.

هیز طی هفت روز 17 تلاش برای تکمیل صعود به  La Rambla انجام داده بود و پس از رسیدن به موفقیت  این رشته را دنبال کرد.

Anak Verhoeven

ملیت: بلغار

Anak Verhoeven با این حال که بیشتر به عنوان یک کوهنورد مسابقه شناخته می‌شود، اما سال گذشته  اولین زنی بود که  اولین صعود را‌ به  9a + (5.15a ) ، در Sweet Neuf در فرانسه انجام داد. 

او کوهنوردی را با والدین خود فقط در چهار سالگی آغاز کرد، اما تمرکز خود را بیشتر بر روی کوهنوردی مسابقه‌ای گذاشت. در سال 2015 برای  اولین بار مسیر خود در 9a (5.14d) Era Vella در اسپانیا طی کرد.  Sasha DiGiulian الهام‌بخش او بود و به او امید می‌داد تا آن را امتحان کند. در کل، او اکنون 34 مسیر را با سرعت 8b + (5.14a) یا حتی سخت تر انجام داده است.

Angela Eiter

ملیت استرالیایی

زنان کوهنورد

نجلا ایتر ، کوهنورد برتر مسابقات بود. او در اکتبر 2017، توانست به عنوان اولین زن به 9 La (5.15b) در La Planta de Shiva صعود کرده و در خارج از کشور خبرساز شود. فقط دو کوهنورد – آدام اوندرا و کریس شارما – این‌مسیر را سخت‌تر طی کرده‌اند.

وی گفت: من واقعاً دوست دارم كه زنان موانع را پشت سر بگذارند و محدودیت ها آن‌ها را به سمت جلو هل دهد.

زنان ورزشکار بسیاری وجود دارند که این صعود را انجام داده‌اند و بسیاری دیگر از ورزشکاران نیز در حال انجام صعودهای برتر از این هستند.

ایتر در سن 11 سالگی کوهنوردی را آغاز کرد . او اولین عنوان جهانی خود را در 17 سالگی به دست آورد و در حالی که 21 ساله بود، اولین بار در فضای باز 8c + (5.14c) کافه کلودیو ایتالیا صعود کرد. او در سال 2014 با صعودهای هادس و بیگ چکش در زادگاه خود در اتریش و یک سال بعد در  Era Vella اسپانیا، هنگامی که برای اولین بار آزمایش در La Planta de Shiva را انجام داد، به 9a (5.14d) رسید.

Ashima Shiraishi

ملیت دو رگه‌ی آمریکایی ژاپنی

اشیما شیرایشی، جوانترین کوهنورد نسل جدید ، تنها در سن 13 سالگی دومین صعود خود به عنوان زن  کوهنورد را در مسیر 9a / 9a + (5.15d / 5.15a) ثبت کرد و در حال حاضر به عنوان بهترین کوهنورد نوجوان شناخته می‌شود.

او با پدرش در سن شش سالگی صعود به رات راک را شروع کرد و قبل از اینکه به عنوان جوانترین صعود  کننده درجه 8c + (5.14c)، در دود جنوبی در Red River Gorge، نشانی بزرگ به دست آورد، صخره نوردی قهار بود.

شیرایشی می‌گوید: من همیشه فکر می‌کردم که همان قدرت بچه.ها را دارم و می‌دانستم که قادر هستم آنچه ممکن است را نشان دهم. این زیبایی کوهنوردی است – همه شما می‌توانید از مسیرهای مشابه بالا بروید. این چیزی است که دختران می‌توانند.

در سال 2015، شیرایشی اولین صعود خود  در درجه (5.14d) را در Open Your Mind Direct انجام داد. در ابتدا ادعا می‌شد درجه سخت‌تری است، در واقع سخت‌ترین صعود تاکنون توسط یک زن بوده است. این ادعا به دلیل شکستگی در نزدیکی قله بود. اما در نهایت در سطح اصلی خود تأیید شده است. او در همان سفر یک درجه پیشرفت کرد. و توانست عنوان دومین زنی را ازآن خود کند که مقیاس 9a / 9a + (5.14d / 5.15a) را در Ciudad de Dios گرفت، و بسیار ممکن است که روزی او کسی باشد که‌ پرچم خود را بالاتر برافرازد.

منبع: redbull.com

زندگینامه کوهنورد اتریشی اولی اشتک

زمان مطالعه: 6 دقیقه

اولی اشتک کوهنورد  متولد 4 اکتبر 1976 در لانگناو در شرق برن سوئیس بود. او یکی از سرشناس‌ترین کوهنوردان زمان خود شناخته می‌شود. او در محله‌ای در نزدیکی اینترلاکن سوئیس به نام رینگبرگ زندگی می‌کرد. وی در سن 40 سالگی  در 30 آپریل 2017 در جریان حادثه‌ای در نزدیکی کوه نوپتسه در حال صعود به قله درگذشت. به او به خاطر توانایی در صعود و چابکی‌اش لقب «ماشین  سوئیسی» را داده بودند. 


خلاصه ای از زندگی اولی اشتک

او در سن 12 سالگی به عضویت باشگاه آلپ سوئیس درآمد. او در همان زمان شیفتگی عجیبی به طبیعت، قله و پرتگاه نشان می‌داد.  در یک روز اشتک در حال کوهنوردی به همراه تنجی شرپا در اولین مسیر قله لوتسه اورست بود. رشته‌ای متصل به قله‌ای به ارتفاع  8.848 متر که یکی از بلندترین قله‌های جهان به حساب می‌آید. لوتسه که ارتفاعی به اندازه 8.516 متر دارد در رده چهارم لیست بلندترین کوهستان‌ها  ‌می‌باشد. 

لقب ماشین سوئیسی را به این دلیل به او دادند زیرا او در 18 سالگی اولین صعود خود را به قله محلی جبهه شمالی ایگر داشت. او این مسیر و راه کوهنوردی را ادامه داد و در دوران حرفه‌ای انفرادی خود بسیار درخشید. 

در سال 2009 و 2014 به او جایزه پایلوت اودور را دادند که مهم‌ترین جایزه در حرفه کوهنوردی می‌باشد. او توانسته بود رکورد سریع‌ترین صعود به قله ایگر در 2 ساعت و 22 دقیقه و 50 ثانیه به ثبت برساند. او این کار را نه تنها یکبار بلکه 3 بار انجام داد. او علاوه‌بر این‌ها توانست جبهه جنوبی قله آناپورنا را به تنهایی صعود کند.  او توانست بدون استفاده از کپسول اکسیژن به قله اورست صعود کند. همچنین وی در دوران حرفه‌ای خود 82 قله آلپ که بالای 4000 متر ارتفاع داشتند را در 62 روز صعود کرد. 

اولی اشتک در دوران کوهنوردی خود تکنیک تازه‌ای برای صعود به قله‌ها انجام می‌داد. او معتقد بود که سریع بودن فاکتور بسیار مهمی برای عدم ریسک‌پذیری است. 

در 23‌ام می خانواده کوهنورد سوئیسی اولی اشتک؛ یک خدمات یادبود عمومی در محله اینترلاکن سوئیس را اداره می‌کردند. این یابود نزدیک به یتیم خانه‌ای در رینگبرگ و کوهستان برنس اوبرلند بود. جایی که اولی اشتک اولین دستاوردهای کوهنوردی خود را تجربه کرد.


شخصیت جالب مردی از جنس کوهنوردی

«کاریزماتیک»، گرم و فروتن؛ اشتک به همه چیز شبیه بود مگر یک ماشین. فردی بود که با آدم‌های غیرکوهنورد ارتباط برقرار می‌کرد، کاری که اکثر آلپنیست ها انجام نمی‌دادند. او برای این کار مشکلات را آسان گرفت. او با اتکا بر شخصیت خوب خودش توانست تا دوستان بیشتری بدست بیاورد و روی حامیان خود تاثیر بگذارد. 

او از مربی المپیک و زبان ورزشکاری استفاده می‌کرد که برای غیرکوهنوردان نیز قابل درک باشد. این کار حسادت را در میان هم سن و سالانش پرورش داد و برای بعضی‌ها در رابطه با موفقیت‌های او سوالاتی را ایجاد می‌کرد. صعود اشتک از یک مسیر جدید در جبهه جنوبی آناپورنا در اکتبر 2013 بهترین مثال برای این موضوع بود. او به تنهایی در سخت‌ترین مسیر هنگام شب در وضعیتی خطرناک و غیرقابل تصور به قله صعود کرد. حتی او دوربین و جی پی اس خود را هم هنگام صعود از دست داد. 

دو شرپای (هیمالیایی) شاهد آن بودند که او توانست با یک هدلایت بر تمامی مشکلات راه غلبه کند. همین اتفاق هیئت منصفه را قانع کرد تا جایزه پایلوت اودور را به او بدهند که دومین جایزه او به حساب می‌آمد. موفقیت‌های اشتک به عنوان نقطه عطفی در تاریخ کوهنوردی به حساب می‌آید. 

اولی اشتک کوهنوردی بسیار سرسخت بود و قله‌های فراوانی را توانست صعود کند.

موفقیت‌های اولی اشتک در کوهنوردی

  • سال 2009 صعود به قله (8034) متری گاشربروم ۱- مسیر عادی
  • سال 2009 صعود به قله (8485) متریی ماکالو  – مسیر عادی
  • سال 2011 صعود به قله (8027) متری شیشاپنگما – جبهه جنوبی به صورت انفرادی
  • سال 2011 صعود به قله (8188) متری چوآیو – جبهه غربی به همراه دان بویی 18 روز پس از صعود شیشاپنگما
  • سال 2012 صعود به قله (8848) متری اورست – مسیر عادی بدون استفاده از ماسک اکسیژن 
  • سال 2013 صعود به قله (8091) متری آناپورنا – جبه جنوبی به صورت انفرادی و مجموعا 28 ساعت زمان بالا رفتن و پایین آمدن.
  • سال 2014 دریافت دومین جایزه پایلوت اودور 
  • سال 2015 فتح 82 قله آلپ بالای 4000 متر در 62 روز. او این کار را با (دوییدن بین کوه‌ها، دوچرخه‌سواری و پاراگلایدینگ انجام داد.)
  • سال 2015 زدن رکورد 2 ساعت و 28 دقیقه دانی آرنولدز با زمان 2 ساعت و 22 دقیقه و 50 ثانیه در صعود به قله آیگر.

 

صعود به قله جوبیلی دیاموند

در سال 2012، با صعود اورست بدون تجهیزات اکسیژن، سالگرد صعود «دیاموند جوبیلی» اورست با مشاجره‌ای در ارتفاع زیاد که استک و دو کوهنورد دیگر درگیر آن بودند، مخدوش شد.

سه کوهنورد- اولی استک از سوئیس، سیمون مورو ایتالیایی وجان گریفیت عکاس و کوهنورد بریتانیایی- در حال حرکت در مسیر جبهه لوتسه بودند که به جبه جنوبی کال منتهی می شود.  که برای تلاش بعدی در مسیر جدید سازگار است. در همان زمان، تیمی از شرپاها ثابت گذاری می‌کردند. تا آن‌ها از آن طناب‌ها در اواخر ماه می هنگامی که هوا برای صعود در بهترین حالت است، به قله استفاده کنند. همانطور که این سه نفر از اردوگاه 3 از این طنابها به سمت چادر خود عبور می‌کردند، یک اتفاق بحث‌برانگیز افتاد. شرپاها ادعا می‌كنند که یكی از آنها به یخی که سه غربی جدا کرده بودند اصابت داشته است. اتهامی كه به شدت رد می‌شود.

سه کوهنورد بعداً در یک نمایش خشونت‌آمیز توسط شرپاها در کمپ 2 مورد حمله قرار گرفتند. طبق یک گزارش شرپاها با پرتاب سنگ، مشت و لگد سه کوهنورد را مورد حمله قرار دادند. حتی طبق گفته‌های اشتک حتی آن‌ها توسط چاقو نیز تهدید شده بودند. مورو ادعا می‌کند که آن‌ها آنقدری ترسیده بودند که به سرعت کوه را از مسیری خطرناک‌تر پایین آمدند. مسیری به پایین که معمولا برای اجتناب از ملاقات با افراد دیگر استفاده می‌شد.  

در مراسم ترحیم اشتک، اد داگلاس ادعا می کند:

«این رویداد که به سرعت همه‌گیر شد؛ اشتک را که در این کار کاملا بی‌گناه بود کاملا دلسرد و افسرده کرد.» 

«موفقیت او برای صعود به جبهه جنوبی قله آناپورنا در سال 2015 واکنشی بود به تمام بدبختی‌های آن ماه.»

 

سال 2015 برای اولی اشتک

خیلی‌ها معتقدند که برجسته‌ترین لحضات زندگی اولی اشتک در تابستان 2015 اتفاق افتاد. جایی بود که توانست 82 قله آلپ اروپا که بالای 4000 متر ارتفاع داشتند را به همراه گروه زیادی از همراهان باتجربه خود صعود کند. دوچرخه‌سواری، دوییدن و حتی پاراگلایدینگ در بین کوه‌ها از جمله کارهای اولی اشتک در آن زمان بود. تور گروه میش- مش کوه‌های آلپ به همراه اشتک توانست 82 قله را در 62 روز صعود کند. 

اولی اشتک کسی بود که علارغم بسیاری از آلپنوردان آخر هفته ای می دانست چه خطرهایی را به جان می خرد. او تجربه ای گران بها به اندازه ده ها سال تمرینات تخصصی داشت که به او کمک می کرد تا بر مشکلات غلبه کند. او تعصبی مثال زدنی برای تمرین کردن و آماده شدن داشت. 

طی یک برنامه تمرینی عاقلانه و کنترل شده ، اشتک به سطحی از آمادگی جسمانی برابر با بسیاری از ورزشکاران المپیکی رسید. او حتی پیشگام رویکرد «سریع و سبک/ سبکبار» کوهنوردی بود؛ به این معنی که برای مدت زمان کمتری در معرض خطر عینی قرار می‌گرفت. 

اشتک در کوه نوردی احمق نبود و قبل از هرچیز ذهن خود را هم مانند عضلات دیگرش تقویت می‌کرد. سال‌ها تمرین او را به همچین کوهنورد ماهری تبدیل کرده بود. 

آخرین ماموریت 

نقشه جاه‌طلبی اشتک این بود که بدون کپسول اکسیژن از طریق سخت‌ترین مسیر صعود، قله را صعود کند. جزئیات حادثه‌ای که برای او اتفاق افتاد و سبب مرگ او شد هنوز علنی نشده است. گرچه عموم او را کوهنوردی می‌شناختند که علاقه به فتح قله‌ها به صورت انفرادی را داشت. 

خاکستر او را به سوئیس طی یک مراسم سنتی بودایی در نزدیکی صومعه کاتماندو بازگرداندند. طبق گزارشی از عکاس ای اف پی که در صحنه بود؛ محل توسط راهبانی با روپوش که دعاگو بودند محاصره شده بود. خانواده نزدیک اشتک و همسر او نیکول به همراه موسیقی که در محل در حال پخش بود با او خداحافظی کردند. 

در اعلامیه ای در اوایل ماه می خانواده اشتک از تمامی هواداران، دوستان و هم دانشگاهی‌های اشتک که برای حمایت آمده بودند تشکر کرد. 

اولی اشتک در آخرین صعود خود دچار حادثه شد که سبب مرگ او گشت.

این رویداد در ساعت 4 بعد از ظهر روز 23 می در مرکز کنگره کروسال اینترلاکن برگزار شد. جایی که انجمن نزدیک گریندل والد، نزدیک به ایگر، تصمیم گرفتند تا یک قسمت از کوه معروف را به نام کوهنورد فقید بنامند. 

در حالی که دلایل دقیق مرگ اشتک ناشناخته مانده است، هر کوهنورد واقعی ترجیح می دهد یک روز دیگر صعود کند تا اینکه احمقانه زندگی خود را به خطر بیندازد.

لینک منابع:

uelisteck.ch

chamonixallyear.com