قله قاش مستان یا بیژن ۳ با ارتفاع 4450 متربام استان کهگیلویه و بویراحمد و بلندترین قله رشته کوه دنا را از آن خود نموده است. رشتهکوه دنا بلندترین کوه و بزرگترین چینخوردگیِ رشته کوه بزرگ زاگرس است .
همین الان عضو باشگاه مشتریان شو!
| اطلاعات مسیر | |
| مسیر رایج صعود | جبهه شمالی، روستای خفر پادنا، پناهگاه قاش مستان از مسیر آبشار |
| مسیرهای صعود |
مسیر شمالی:رایجترین راه صعود به قله قاش مستان از روستای خفر پادنا آغاز میشود.از روستا دو مسیر به جانپناه وجود دارد. مسیر سمت چپ کوهدژ مسیر کوتاهتر است و مسیر سمت راست مسیر آبشار، که طولانیتر است. مسیرجنوبی:از روی گردنه بنرو درست زیر قله قاش مستان که حدود ۱۵متر در انتهای صخرههای مسیر احتیاج به حمایت با طناب دارد. مسیرغربی:از روستای سی سخت و عبور از خط الراس مرکزی دنا نیز قابل صعود می باشد.
|
| مسافت پای کار تا قله | 10.57 کیلومتر |
| دسترسی به آب |
وجود چندین چشمه وآب برف در مسیر |
| وضعیت آنتن دهی موبایل |
وجود آنتن در اکثر مسیر |
| محل شب مانی |
جانپناه 🔵 پیشبینی دقیق هوای قلهها — هواکوهوضعیت دقیق هوا، باد، دمای حسی، میزان برف و ارتفاع انجماد برای ۳۷۷ قله و تا ۱۵ روز آینده — فقط در هواکوه! 🌤 ورود به هواکوه |
| نزدیک ترین مرکز درمانی | استان اصفهان – خانه بهداشت کره دان |
| مشخصات کلی |
| ارتفاع قله : 4450 |
| ارتفاع پای کار: 2420 |
| موقعیت جغرافیایی : اصفهان، شهرستان سمیرم، روستای خفر |
| مختصات قله : 51.480279 ،30.907775 |
| بهترین فصل صعود :تابستان (اواخر خرداد تا اوایل مرداد ) |
| وجه تسمیه : وجه تسمیه نام قله قاش مستان یا بیژن 3، افسانه معروف شاهنامه فردوسی است و معنی نام قاش مستان برگرفته از فرهنگ غنی عشایر ترک میباشد |
| پوشش گیاهی : بلوط، ارزن، بادام وحشی، گلابی وحشی، بید و پوشش علفی و بوتهیی شامل گون، علف پشمکی، جو وحشی، پیاز کوهی و ریحان کوهی. |
| گوناگونی جانوری :خرسهای قهوهای بزرگ، کبک دری، عقاب، کرکس، هما، پلنگ، گرگ، گربه وحشی به ویژه گونه سیاه گوش، سمور، راسو، سنجاب ایرانی، شاهین، بحری، کبک، سنگ چشم، کمرکوهی، چکاوک (انواع کیسهدهان)، بز و پازن از گونههای مختلف جانوران دنا هستند. |
| وضعیت آب و هوای قله : مشاهده در سایت هواکوه |
|
رشته کوه : زاگرس |
| ترک مسیر(Gps) : ترک مسیر قله قاش مستان |
تصاویر قله قاش مستان



در صورتی که تجربه صعود به این قله را دارید با ما در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید .

[8/23, 01:47] Vahid.Nasrollahi: از شیراز با یکدستگاه اتومبیل شخصی ساعت 11حرکت کردیم در بین راه توقفی کوتاه برای صرف نهار داشتیم در ساعت 17به روستای خفر رسیدیم ماشین را در پارکینگ روبروی خانه کوهنورد پارک کردیم و سپس برای استراحتی کوتاه در منزل اقای موسوی که مسئولیت نگهداری ماشینها را داشت شدیم در انجا با دم نوش و چایی و میوه از ما پذیرایی کرد پس از تعویض لباس و بستن کوله پشتی در ساعت 1830 سوار یکدستگاه نیسان شدیم که ما را تا پای کوه برساند .
مسافتی کوتاه حدود ربع ساعت روستا رو دور زد و از کوچه باغها ما را در اخرین نقطه ماشین رو پیاده کرد.
ضمنا گروهی سه نفره از تهران دو اقا و یک خانم نیز با ما همنورد شدند .
پیمایش ما ساعت 1845دقیقه از پای کوه شروع شد مسیر پیمایش از کنار رودخانه ای که از ذوب شدن برفها با شدت به پایین سرازیر میشد شروع شد ابتدای مسیر تا جانپناه شیب بسیار تندی داشت که با کوله پشتی سنگین فشار مضاعفی به بدن وارد میکرد .
پس از حدود یکساعت و نیم به جانپناه رسیدیم هوا کم کم تاریک میشد .
در طول مسیر به جانپناه همواره رودخانه سمت چپ قرار دارد و نشانه خوبی برای گم نکردن مسیر هست البته پاکوب هم کاملا مشخص هست .
پس از رسیدن به جانپناه با تعداد زیادی از همنوردانی که چادر برپا کرده بودند اشنا شدیم جانپناه فلزی بسیار کوچک هست و فقط ظرفیت هشت تا ده نفر دارد که ما و دیگر دوستان ترجیح دادیم در بیرون جانپناه چادر برپا کنیم .
در کنار جانپناه رودخانه ای با اب قابل شرب وجود دارد که بسیار خنک و گوارا هست هوای اطراف جانپناه بسیار عالی بود .
مبشد با یه تیشرت خوابید .
بهر حال پس از برپایی چادر و صرف شام و بستن کوله سبک قله اماده استراحت شدیم .
در ساعت 23 مشغول استراحت شدیم و در ساعت 2 بامداد جمعه توسط دوستان بیدارباش زده شد و تا چادرها و دیگر وسایل اضافی را جمع کردیم و اماده حرکت بسوی قله شدیم دقیقا ساعت 3 بامداد بود .
گروه چهار نفره ما با روسن کردن هد لایت پشت سر یک گروه ده نفره که ظاهرا مسیر را بلد بودند حرکت کرد.
پس از حدود یکساعت پیمایش به حوضچه ای سیمانی که برای تهیه اب مورد نیاز روستای زیر دست درست شده و ابهای حاصل از ذوب برف را با یک لوله پولی اتیلن فشار قوی به پایبن هدایت میکند رسیدیم .
در انجا قمقمه ها را پر از اب کردیم تا در طول مسیر با کمبود اب مواجه نشیم البته در طول مسیر مرتب صدای شر شر اب شنیده میشه ولی بعصی از جاها اب مناسب و قابل شربی نیست بهتره که از همین حوضچه اب مورد نیاز برداشته بشه .
البته یکساعت بعد هم در مسیر پاکوب یمت راست یخچال یه چشمه اب قابل شرب وجود دارد که ممکنه در تاریکی شب دیده نشود .
بهر حال په یخچالهای طبیعی که بسیار لغزنده و شیشه ای بود رسیدیم مجبور شدیم از کرامپون استفاده کنیم که بعلت بخ زدگی شدید سزح بخچال نیم کرامپون واقعا جوابگو نبود
حتما دوستانی که قصد صعود دارند از تمام کرامپون دوازده شاخه استفاده کنند تا مثل بنده لیز نخورند
با لیز خوردنم حدود ده متر روی یخ کشیده شدم
که قمقنه اب از کوله پشتی به بیرون پرت شد و رفت جایی که دیگه دسترسی بهش میسر نبود .
بهر حال بخیر گذشت .
پس از حدود چهار ساعت پیمایش یخچال تمام شد و قله نمابان شد رسیدیم به جایی که با یکساعت فاصله سمت راستمان قله مورگل بود .
و تا قله قاش مستان حدود یکساعت ونیم پیمایش داشتیم .
مسیری که پاکوب مشخص داره ولی شیبش بسیار تند هست .
بالاخره درساعت 8:45 صبح به قله رسیدیم با هوایی خوب بدون باد شدید .
و خدا را شکر کردیم که همگی توانستیم بسلامت صعود کنیم .
صبحانه را روی قله صرف کردیم .
سپس مشغول عکاسی و فیلمبرداری شدیم .
از بالای قله تعداد زیادی از قلل بالای 4000 متر دنا نمایان هست .
بالای قله روی قطعه سنگی بزرگ عکسی حک شده از مردی میانسال دیده میشه که در راه صعود در سالهای قبل جانش را از دست داده است .
پس از حدود یکساعت ماندن بر فراز قله در ساعت 11
فرود از قله شروع کردیم.
در بین راه با همنوردی محلی اشنا شدیم که مسیر را بخوبی بلد بود و بر خلاف مسیر صعود که همه طول مسیر را از روی یخچال عبور کردیم ما را از مسیری پاکوب از سمت چپ بخچال به سمت پایبن هدایت کرد که کمتر نیاز بود از روی یخچال عبور کرد .فقط یه عبور عرضی بطول بیست متر از روی یخچال داشتیم .
در طول مسیر برگشت از غارهای یخی هم بازدید کردیم غارهایی با دهانه ای به ارتفاع بیش از 2 متر و عمق زیاد
که چشمه های اب در ان جاری هست ولی باید زیاد مواظب باشید که مبادا سقف غار ریزش کنه .دوبارا به پیمایش ادامه دادیم .
در ساعت 15 به جانپناه رسیدیم پس از استراحتی کوتاه در کنار رودخانه و نوشیدن اب و خوردن نهاری مختصر و
پس از جمع اوری وسایل و بستن کوله بزرگ در ساعت 16حرکت بسمت روستای خفر شروع شد .
در ساعت 1730 به محل استقرار ماشینها رسیدیم.
که با استقبال اقای موسوی مواجه شدیم که با چایی و دمنوش مخصوص از ما پذیرایی کرد تا خستگی از تنمان بیرون بیاد .
پس از حدود یکساعت و نیم اقامت در انجا در ساعت 19 با تعویض لباس حرکت بسمت شیراز را شروع کردیم در روستای خفر جلو یکی از مغازه ها معطل خریدن میوه های خشک وگیاهان محلی شدیم .
نهابتا در ساعت 20 از خفر به مقصد پل قره حرکت کردیم و در انجا پس از صرف شام راهی شیراز شدیم که در ساعت 3بامداد همگی بسلامت به شیراز رسیدیم .
از شیراز با یکدستگاه اتومبیل شخصی ساعت 11حرکت کردیم در بین راه توقفی کوتاه برای صرف نهار داشتیم در ساعت 17به روستای خفر رسیدیم ماشین را در پارکینگ روبروی خانه کوهنورد پارک کردیم و سپس برای استراحتی کوتاه در منزل اقای موسوی که مسئولیت نگهداری ماشینها را داشت شدیم در انجا با دم نوش و چایی و میوه از ما پذیرایی کرد پس از تعویض لباس و بستن کوله پشتی در ساعت 1830 سوار یکدستگاه نیسان شدیم که ما را تا پای کوه برساند .
مسافتی کوتاه حدود ربع ساعت روستا رو دور زد و از کوچه باغها ما را در اخرین نقطه ماشین رو پیاده کرد.
ضمنا گروهی سه نفره از تهران دو اقا و یک خانم نیز با ما همنورد شدند .
پیمایش ما ساعت 1845دقیقه از پای کوه شروع شد مسیر پیمایش از کنار رودخانه ای که از ذوب شدن برفها با شدت به پایین سرازیر میشد شروع شد ابتدای مسیر تا جانپناه شیب بسیار تندی داشت که با کوله پشتی سنگین فشار مضاعفی به بدن وارد میکرد .
پس از حدود یکساعت و نیم به جانپناه رسیدیم هوا کم کم تاریک میشد .
در طول مسیر به جانپناه همواره رودخانه سمت چپ قرار دارد و نشانه خوبی برای گم نکردن مسیر هست البته پاکوب هم کاملا مشخص هست .
پس از رسیدن به جانپناه با تعداد زیادی از همنوردانی که چادر برپا کرده بودند اشنا شدیم جانپناه فلزی بسیار کوچک هست و فقط ظرفیت هشت تا ده نفر دارد که ما و دیگر دوستان ترجیح دادیم در بیرون جانپناه چادر برپا کنیم .
در کنار جانپناه رودخانه ای با اب قابل شرب وجود دارد که بسیار خنک و گوارا هست هوای اطراف جانپناه بسیار عالی بود .
مبشد با یه تیشرت خوابید .
بهر حال پس از برپایی چادر و صرف شام و بستن کوله سبک قله اماده استراحت شدیم .
در ساعت 23 مشغول استراحت شدیم و در ساعت 2 بامداد جمعه توسط دوستان بیدارباش زده شد و تا چادرها و دیگر وسایل اضافی را جمع کردیم و اماده حرکت بسوی قله شدیم دقیقا ساعت 3 بامداد بود .
گروه چهار نفره ما با روسن کردن هد لایت پشت سر یک گروه ده نفره که ظاهرا مسیر را بلد بودند حرکت کرد.
پس از حدود یکساعت پیمایش به حوضچه ای سیمانی که برای تهیه اب مورد نیاز روستای زیر دست درست شده و ابهای حاصل از ذوب برف را با یک لوله پولی اتیلن فشار قوی به پایبن هدایت میکند رسیدیم .
در انجا قمقمه ها را پر از اب کردیم تا در طول مسیر با کمبود اب مواجه نشیم البته در طول مسیر مرتب صدای شر شر اب شنیده میشه ولی بعصی از جاها اب مناسب و قابل شربی نیست بهتره که از همین حوضچه اب مورد نیاز برداشته بشه .
البته یکساعت بعد هم در مسیر پاکوب یمت راست یخچال یه چشمه اب قابل شرب وجود دارد که ممکنه در تاریکی شب دیده نشود .
بهر حال په یخچالهای طبیعی که بسیار لغزنده و شیشه ای بود رسیدیم مجبور شدیم از کرامپون استفاده کنیم که بعلت بخ زدگی شدید سزح بخچال نیم کرامپون واقعا جوابگو نبود
حتما دوستانی که قصد صعود دارند از تمام کرامپون دوازده شاخه استفاده کنند تا مثل بنده لیز نخورند
با لیز خوردنم حدود ده متر روی یخ کشیده شدم
که قمقنه اب از کوله پشتی به بیرون پرت شد و رفت جایی که دیگه دسترسی بهش میسر نبود .
بهر حال بخیر گذشت .
پس از حدود چهار ساعت پیمایش یخچال تمام شد و قله نمابان شد رسیدیم به جایی که با یکساعت فاصله سمت راستمان قله مورگل بود .
و تا قله قاش مستان حدود یکساعت ونیم پیمایش داشتیم .
مسیری که پاکوب مشخص داره ولی شیبش بسیار تند هست .
بالاخره درساعت 8:45 صبح به قله رسیدیم با هوایی خوب بدون باد شدید .
و خدا را شکر کردیم که همگی توانستیم بسلامت صعود کنیم .
صبحانه را روی قله صرف کردیم .
سپس مشغول عکاسی و فیلمبرداری شدیم .
از بالای قله تعداد زیادی از قلل بالای 4000 متر دنا نمایان هست .
بالای قله روی قطعه سنگی بزرگ عکسی حک شده از مردی میانسال دیده میشه که در راه صعود در سالهای قبل جانش را از دست داده است .
پس از حدود یکساعت ماندن بر فراز قله در ساعت 11
فرود از قله شروع کردیم.
در بین راه با همنوردی محلی اشنا شدیم که مسیر را بخوبی بلد بود و بر خلاف مسیر صعود که همه طول مسیر را از روی یخچال عبور کردیم ما را از مسیری پاکوب از سمت چپ بخچال به سمت پایبن هدایت کرد که کمتر نیاز بود از روی یخچال عبور کرد .فقط یه عبور عرضی بطول بیست متر از روی یخچال داشتیم .
در طول مسیر برگشت از غارهای یخی هم بازدید کردیم غارهایی با دهانه ای به ارتفاع بیش از 2 متر و عمق زیاد
که چشمه های اب در ان جاری هست ولی باید زیاد مواظب باشید که مبادا سقف غار ریزش کنه .دوبارا به پیمایش ادامه دادیم .
در ساعت 15 به جانپناه رسیدیم پس از استراحتی کوتاه در کنار رودخانه و نوشیدن اب و خوردن نهاری مختصر و
پس از جمع اوری وسایل و بستن کوله بزرگ در ساعت 16حرکت بسمت روستای خفر شروع شد .
در ساعت 1730 به محل استقرار ماشینها رسیدیم.
که با استقبال اقای موسوی مواجه شدیم که با چایی و دمنوش مخصوص از ما پذیرایی کرد تا خستگی از تنمان بیرون بیاد .
پس از حدود یکساعت و نیم اقامت در انجا در ساعت 19 با تعویض لباس حرکت بسمت شیراز را شروع کردیم در روستای خفر جلو یکی از مغازه ها معطل خریدن میوه های خشک وگیاهان محلی شدیم .
نهابتا در ساعت 20 از خفر به مقصد پل قره حرکت کردیم و در انجا پس از صرف شام راهی شیراز شدیم که در ساعت 3بامداد همگی بسلامت به شیراز رسیدیم .
[8/23, 02:34] Vahid.Nasrollahi: افراد شرکت کننده در صعود
اقایان :
رضا نکو خلق
فرشید رشیدی
مسعود مرادیان
وحید نصراللهی
مدت پیمایش : 15ساعت
مسافت طی شده پیمایش :حدود 26کیلومتر
تاریخ صعود 24 مرداد ماه 99
تهیه گزارش : وحید نصراللهی
با سلام برای گزارش فوق اگر نیازی به عکس باشد میتوانم به اشتراک بزارم
نصراللهی
از شیراز با یکدستگاه اتومبیل شخصی ساعت 11حرکت کردیم در بین راه توقفی کوتاه برای صرف نهار داشتیم در ساعت 17به روستای خفر رسیدیم ماشین را در پارکینگ روبروی خانه کوهنورد پارک کردیم و سپس برای استراحتی کوتاه در منزل اقای موسوی که مسئولیت نگهداری ماشینها را داشت شدیم در انجا با دم نوش و چایی و میوه از ما پذیرایی کرد پس از تعویض لباس و بستن کوله پشتی در ساعت 1830 سوار یکدستگاه نیسان شدیم که ما را تا پای کوه برساند .
مسافتی کوتاه حدود ربع ساعت روستا رو دور زد و از کوچه باغها ما را در اخرین نقطه ماشین رو پیاده کرد.
ضمنا گروهی سه نفره از تهران دو اقا و یک خانم نیز با ما همنورد شدند .
پیمایش ما ساعت 1845دقیقه از پای کوه شروع شد مسیر پیمایش از کنار رودخانه ای که از ذوب شدن برفها با شدت به پایین سرازیر میشد شروع شد ابتدای مسیر تا جانپناه شیب بسیار تندی داشت که با کوله پشتی سنگین فشار مضاعفی به بدن وارد میکرد .
پس از حدود یکساعت و نیم به جانپناه رسیدیم هوا کم کم تاریک میشد .
در طول مسیر به جانپناه همواره رودخانه سمت چپ قرار دارد و نشانه خوبی برای گم نکردن مسیر هست البته پاکوب هم کاملا مشخص هست .
پس از رسیدن به جانپناه با تعداد زیادی از همنوردانی که چادر برپا کرده بودند اشنا شدیم جانپناه فلزی بسیار کوچک هست و فقط ظرفیت هشت تا ده نفر دارد که ما و دیگر دوستان ترجیح دادیم در بیرون جانپناه چادر برپا کنیم .
در کنار جانپناه رودخانه ای با اب قابل شرب وجود دارد که بسیار خنک و گوارا هست هوای اطراف جانپناه بسیار عالی بود .
مبشد با یه تیشرت خوابید .
بهر حال پس از برپایی چادر و صرف شام و بستن کوله سبک قله اماده استراحت شدیم .
در ساعت 23 مشغول استراحت شدیم و در ساعت 2 بامداد جمعه توسط دوستان بیدارباش زده شد و تا چادرها و دیگر وسایل اضافی را جمع کردیم و اماده حرکت بسوی قله شدیم دقیقا ساعت 3 بامداد بود .
گروه چهار نفره ما با روسن کردن هد لایت پشت سر یک گروه ده نفره که ظاهرا مسیر را بلد بودند حرکت کرد.
پس از حدود یکساعت پیمایش به حوضچه ای سیمانی که برای تهیه اب مورد نیاز روستای زیر دست درست شده و ابهای حاصل از ذوب برف را با یک لوله پولی اتیلن فشار قوی به پایبن هدایت میکند رسیدیم .
در انجا قمقمه ها را پر از اب کردیم تا در طول مسیر با کمبود اب مواجه نشیم البته در طول مسیر مرتب صدای شر شر اب شنیده میشه ولی بعصی از جاها اب مناسب و قابل شربی نیست بهتره که از همین حوضچه اب مورد نیاز برداشته بشه .
البته یکساعت بعد هم در مسیر پاکوب یمت راست یخچال یه چشمه اب قابل شرب وجود دارد که ممکنه در تاریکی شب دیده نشود .
بهر حال په یخچالهای طبیعی که بسیار لغزنده و شیشه ای بود رسیدیم مجبور شدیم از کرامپون استفاده کنیم که بعلت بخ زدگی شدید سزح بخچال نیم کرامپون واقعا جوابگو نبود
حتما دوستانی که قصد صعود دارند از تمام کرامپون دوازده شاخه استفاده کنند تا مثل بنده لیز نخورند
با لیز خوردنم حدود ده متر روی یخ کشیده شدم
که قمقنه اب از کوله پشتی به بیرون پرت شد و رفت جایی که دیگه دسترسی بهش میسر نبود .
بهر حال بخیر گذشت .
پس از حدود چهار ساعت پیمایش یخچال تمام شد و قله نمابان شد رسیدیم به جایی که با یکساعت فاصله سمت راستمان قله مورگل بود .
و تا قله قاش مستان حدود یکساعت ونیم پیمایش داشتیم .
مسیری که پاکوب مشخص داره ولی شیبش بسیار تند هست .
بالاخره درساعت 8:45 صبح به قله رسیدیم با هوایی خوب بدون باد شدید .
و خدا را شکر کردیم که همگی توانستیم بسلامت صعود کنیم .
صبحانه را روی قله صرف کردیم .
سپس مشغول عکاسی و فیلمبرداری شدیم .
از بالای قله تعداد زیادی از قلل بالای 4000 متر دنا نمایان هست .
بالای قله روی قطعه سنگی بزرگ عکسی حک شده از مردی میانسال دیده میشه که در راه صعود در سالهای قبل جانش را از دست داده است .
پس از حدود یکساعت ماندن بر فراز قله در ساعت 11
فرود از قله شروع کردیم.
در بین راه با همنوردی محلی اشنا شدیم که مسیر را بخوبی بلد بود و بر خلاف مسیر صعود که همه طول مسیر را از روی یخچال عبور کردیم ما را از مسیری پاکوب از سمت چپ بخچال به سمت پایبن هدایت کرد که کمتر نیاز بود از روی یخچال عبور کرد .فقط یه عبور عرضی بطول بیست متر از روی یخچال داشتیم .
در طول مسیر برگشت از غارهای یخی هم بازدید کردیم غارهایی با دهانه ای به ارتفاع بیش از 2 متر و عمق زیاد
که چشمه های اب در ان جاری هست ولی باید زیاد مواظب باشید که مبادا سقف غار ریزش کنه .دوبارا به پیمایش ادامه دادیم .
در ساعت 15 به جانپناه رسیدیم پس از استراحتی کوتاه در کنار رودخانه و نوشیدن اب و خوردن نهاری مختصر و
پس از جمع اوری وسایل و بستن کوله بزرگ در ساعت 16حرکت بسمت روستای خفر شروع شد .
در ساعت 1730 به محل استقرار ماشینها رسیدیم.
که با استقبال اقای موسوی مواجه شدیم که با چایی و دمنوش مخصوص از ما پذیرایی کرد تا خستگی از تنمان بیرون بیاد .
پس از حدود یکساعت و نیم اقامت در انجا در ساعت 19 با تعویض لباس حرکت بسمت شیراز را شروع کردیم در روستای خفر جلو یکی از مغازه ها معطل خریدن میوه های خشک وگیاهان محلی شدیم .
نهابتا در ساعت 20 از خفر به مقصد پل قره حرکت کردیم و در انجا پس از صرف شام راهی شیراز شدیم که در ساعت 3 بامداد همگی بسلامت به شیراز رسیدیم .